طي تحقيقات انجام گرفته در سال 2001 در استراليا ,كارايي غلات خالص (تريتيكاله و گندم) با پس مانده هاي آنان مقايسه گرديد جيره ها مشتمل بر سورگوم،كنجاله سويا و پودر گوشت به يار 20% گندم يا اين كه تريتيكاله حاصل يا پس باقيمانده بود .
ماشين جوجه كشي
علاوه بر اين در نيمي از جيره ها آنزيم افزوده گرديد . در جيره واجد تريتيكاله،افزايش وزني مشاهده شد ولي در هنگام استفاده از غلات خالص ،بهبود ضريب تبديل غدايي ،كاهش مرگ مير ناشي از آسيت حاصل گرديد .افزودن آنزيم باعث ارتقاء عملكرد خوراك گرديد .در جيره واجد گندم تا سن 42 روزه اي ،عملكرد هاي مثبتي مشاهده نشد اما در جيره واجد گندم خالص به يار آنزيم در سن 21 روزه اي اثرات مشخصي مشاهده گرديد .بهترين ضريب تبديل غذايي در جيره هاي واجد گندم پس مانده به همپا آنزيم حتي تا سنين 42 روزه اي كسب مي شود . با اين وجود ميزان مرگ و مير در جيره هاي واجد گندم خالص همانند جيره هاي واحد تريتيكاله خالص كاهش يافت . طي پژوهش ها اخير علت آن كاهش وقوع آسيت مي باشد . در هنگام استعمال از غلات خالص،تغييرات مثبتي در آناتومي سنگدان و پيش معده وجود داشت .
متعاقب تحقيقات حاصله،هنگامي كه طيوران خيلي برنا با غلات خالص تغذيه ميشوند دارنده رشد و نمو كم در دستگاه گوارش ميباشندولي تا سنين 42 روزه اي سريعا رويش كرده و تفاوتي در وزن تن پرندگاني كه از غلات خلاص يا اين كه از غلات پس مانده تغذيه كرده اند . وجود ندارد با اين وجود مزيت تغذيه با غلات خالص،كاهش مقدار مرگ و مير و بهبود ضريب تبديل غذايي ميباشد .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1398/1/8 ساعت: ۱۱ توسط:faakhte :
نيز چنانكه مي دانيم هزينه بيشتر توليد در صنعت طيور را دان تشكيل مي دهد و از آنجا كه انرژي مسئله نياز براي ساخت و ساير اعمال داراي اهميت هم از شيوه دان در اختيار طيور قرار مي گيرد , لذا تعيين ميزان زمينه نياز طيور تخم گذار تجاري و هم چنين تنظيم فرمول هاي دان با دستكم بها و به شرط تامين نيازهاي حتمي و از جمله انرژي , از اهميت به سزايي برخوردار است .
ماشين جوجه كشي
تغييرات
انرژي دان پديده تغييرات مقدار دان مصرفي روزانه در طيور تخم گذار كه ناشي از تغييرات مرحله انرژي دان چهره مي گيرد امري ميباشد كه از ساليان بدور زمينه پذيرش واقع شده مي باشد .در حاليكه هر مرغ تخمگذاري نژاد لگهورن در دوره ايجاد به حدود ۳۲۰ كيلو كالري انرژي در روز نياز داراست , افزايش ۱۰ درصدي انرژي دان مي تواند باعث تغيير در اندازه دان مصرف شده روزمره به ميزان ۲ تا ۳ درصد گردد و اين تغيير تحول در نژادهاي سنگين وزن خيس مرغ تخمگذار تجارتي كه به حدود ۴۰۰ كيلو كالري در روز انرژي نياز دارند مي تواند به ۵ درصد نيز برسد .از طرف ديگر با كاهش تراز انرژي دان , به اندازه مصرف روزمره افزوده مي شود كه اين تغييرو تحول در اندازه مصرف در سويه هاي متعدد مرغ تخمگذار برابر نبوده و گوناگون از يكديگر مي باشد .
طيور تخم گذار كه با تغييرو تحول سطح انرژي دان قابليت تغيير تحول در اندازه مصرف دان روزانه را به مراد تامين انرژي موضوع نياز خود داراهستند در سكو حرارت هاي في مابين ۱۰ تا ۲۹ سلسيوس تغيير چنداني در مقدار مصرف دان خود نمي دهند , ولي با كاهش رتبه حرارت به كمتر از ۱۰ سكو سلسيوس , ارتقاء مقدار دان روزانه به خواسته تامين انرژي مورد نياز , قابل دقت مي باشد .براي جبران كمبود انرژي دريافتي در مرغ تخمگذار ناشي از كاهش مصرف دان به دنبال ارتقا دماي محفظه به تبع آن ارتقا داده ولي با ارتقا بخش اعظم دماي محفظه به تبع آن ارتقاء تعداد و بازه زماني دهن زدن مرغ , افزايش اكثر انرژي دان بي تاثير و قدرتمند به تامين كمبود انرژي ناشي از كم شدن مصرف دان اكثر وقت خود را صرف دفع گرما از نحوه دهان زدن مي كند .
تاثير
تغييرات سطح ها گوناگون انرژي دان در عملكرد تغييرات در ميزان دان مصرفي روزمره طيور تخمگذار ناشي از تغيير تحول تراز انرژي دان چهره مي گيرد , تا زمانيكه مرغ بتواند انرژي و ساير مواد لازم موضوع نياز روزمره را در اثر تغييرو تحول مقدار دان دريافت نمايد معمولاً تغييري هم در سعي به استثناي وزن تخم مرغ به وجود نخواهد آمد .به تيتر نمونه : در سه گله مرغ تخمگذار تجارتي و با مصرف فرمول هاي دان با سطوح انرژي ۲۵۱۹ , ۲۷۹۸ , ۳۰۷۸ كيلو كالري در كيلوگرم , توليد در هر سه گله برابر ولي در گله اي كه از انرژي با مرحله ۳۰۷۸ به كار گيري كرده بود وزن تخم مرغ حدود ۲ گرم بخش اعظم بوده ميباشد .
متوسط مقدار دان روزمره مصرف گرديده بوسيله هر مرغ در اين سه گله نيز «۶/۱۱۸ گرم با انرژي ۲۵۱۹ » , « ۳/۱۰۹ گرم با انرژي ۲۷۹۸ و ۷/۱۰۷ گرم دان با انرژي ۳۰۷۸ » كيلو گرم كالري بوده هست .فيض اين آزمايش اهميت اين موضوع را اثبات مي نمايد كه مرغداران و جيره نويسان با تغيير و تحول انرژي دان و آن هم به هر قيمتي كه گرديده نبايد انتظار ارتقا توليد و بهبود كارايي را داشته باشند مگر آنكه بخواهند وزن تخم مرغ توليد گرديده ارتقاء يابد , به عبارت ديگر افزايش مرحله انرژي دان كه افزايش قيمت آن را نيز به دنبال خواهد داشت بايد از لحاظ اقتصادي توجيه پذير باشد .توجه به اين قضيه هم ضروري ميباشد كه تغييرات انرژي فرمول دان مي بايست با تغيير در مقادير ساير مواد اضطراري نظير پروتئين , اسيدهاي آمينه و حتي ويتامين ها و مواد معدني رخ گيرد تا فرمول دان از لحاظ تمام مواد اضطراري متعادل گردد .يكي از مورد ها به كار گيري از ارتقاء تراز انرژي دان هنگامي است كه مرغدار به علت عدم امكان فروش تخم مرغ هاي ريز و با وزن قليل , نياز به ارتقاء هر چه سريع خيس و بيشتر وزن تخم مرغ درشت و ريز مي باشد كه افزايش تراز انرژي دان را از نظر اقتصادي توجيه پذير مي نمايد .
به كارگيري
از چربي براي تغييرو تحول انرژي دان براي ارتقاء مرحله انرژي دان علاوه بر به كار گيري از مواد نخستين با انرژي بالا ؛ مانند ذرت , مي بضاعت و توان از گونه هاي چربي ها از پاراگراف روغن ذرت , چربي هاي حيواني و غيره به كارگيري كرد .نتايج آزمايش هاي صورت گرفته در اين باره نشان مي دهد كه كارايي در گله هايي كه از چربي گياهي و يا اين كه حيواني به كارگيري كرده اند با يكديگر اختلاف نداشته و به عبارت ديگر ؛ درصد ايجاد , وزن تخم مرغ , اندازه انرژي زمينه نياز براي ساخت يك عدد تخم مرغ و راندمان تبديل غذايي يكسان بوده و صرفا اختلاف محسوس , وزن عمده مرغ در گله اي بوده مي باشد كه از چربي گياهي ( روغن ذرت ) به كارگيري شده هست .
خلاصه
و نتيجه ۱) تغييرات تراز انرژي دان در مرغ تخمگذار سبب تغيير تحول در مقدار مصرف دان مي شود .
۲) واكنش مرغ تخمگذار به كاهش انرژي دان بيشتر از ارتقاء آن بوده و مرغ را قادر مي سازد كه با مصرف دان اكثر بتواند فقدان انرژي ناشي از كاهش انرژي دان را جبران نمايد .
۳) تغيير و تحول انرژي دان از ۲۷۹۸ به ۲۵۱۹ كيلوكالري در كيلو گرم , سبب ارتقا مصرف دان به اندازه ۵/۸ درصد خواهد شد .
۴) تغييرات مرحله انرژي دان تا وقتيكه مرغ بتواند با تغيير و تحول مقدار مصرف دان،انرژي مورد نياز را اخذ كند تاثيري در سعي ندارد .
۵) در فيس ناكافي بودن دان در دانخوري ، جيره بندي دان و يا افزايش دماي محيط به بيش از ۳۵ سكو سلسيوس ، مرغ قادر به تأمين انرژ موضوع نياز حتي در فيس افزاي تراز انرژي دان نخواهد بود .
۶) ارتقاء انرژي دان ازطريق افزودن چربي سبب ساز به ارتقاء قليل وزن تخم مرغ شده و مي تواند در اوايل توليد و در فصول گوناگون درصد تخم مرغ هاي ريز را كاهش دهد .
۷) چربي هاي گياهي و حيواني مي توانند به طور يكسان منجر ارتقا وزن تخم مرغ شوند .
۸) افزايش چربي به دان ، ارتقا بها آن و تغيير و تحول عملكردي كه از اين شيوه حاصل مي شود بايستي توسط جيره نويس قابل يش بيني باشد تا براساس آن و با توجيه پذيري اقتصادي اين تغييرصورت گيرد .
۹) با اعتنا به عدم بهبود تلاش ناشي از ارتقا تراز انرژي دان به استثناي ارتقا كم وزن تخم مرغ و بويژه در اوايل ايجاد ، امروزه در جيره نويسي مرغ تخمگذار تنظيم فرمول براساس دستكم بها دان و به شرط تامين مواد اضطراري مورد نياز مي باشد مگر در مواقعي مثل كاهش مصرف روزانه دان به كمتر از يكصد گرم در اين چهره بايد مرحله انرژي دان نيز مورد دقت قرار گيرد .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1398/1/7 ساعت: ۱۶ توسط:faakhte :
مشكلات موجود در صنعت طيور به علت تركيبي از مشكل ها مديريتي، تغذيه اي، عامل ها سركوبگر ايمني، عامل ها عفوني و عوامل استرس زا مي باشد . استرس در طيور به جهت عارضه ها اقتصادي شديدي كه توليد مي نمايد مضاعف حائز اهميت مي باشد .
پرندگان در بازه رشد و ايجاد با كارداران استرس زاي مختلفي مواجه مي شوند، لذا رئيس مي بايست به دسته اي باشد كه اين كارداران كمترين تأثير را بر راندمان و سلامتي گله بگذارند . براي اعمال مديريت مطلوب بايد كارداران استرس زا و عوارضي كه ايجاد مي كنند به درستي شناخته شوند . هدف كنترل اين عوامل و به دست كم رساندن عوارض آنها مي باشد .
ماشين جوجه كشي
استرس يعني محفظه شرايطي را براي پرنده ساخت كرده كه بر سالم و بازده (رشد و توليد) وي اثر گذاشته ميباشد و تن پرنده بايد به رخدادهاي نامتعادل مختلفي كه تعادل فيزيولوژيك تن وي را بر هم زده اند پاسخ دهد .
بهگزيني هاي ژنتيكي انجام شده در پرندگان صنعتي (ماكيان گوشتي) با انگيزه بهبود رشد، گوشت واري بيشتر، ساخت بالاتر و ضريب تبديل مناسبتر بوده كه به ياور حصول به اين اهداف، حساسيت به موقعيت محيطي و بيماريها ارتقاء يافته ميباشد . لذا بايستي برنامه هاي مديريتي گله به مدل اي باشد كه با برخورداري از وضعيت مناسب پرورشي و تغذيه اي دستكم استرس به گله وارد شود، تا گله به هدف ها از پيش تعيين گرديده رسد .
براين اساس مي بايست كارداران استرس زا رابه درستي شناخت تا بتوان عارضه ها آن ها را به دست كم رساند .
گونه هاي
استرس ها: 1)
استرس آب و هوايي ( دما و رطوبت نا مناسب) 2)
استرس محيطي ( نور، تهويه و بستر نامناسب) 3)
استرس تغذيه اي ( كيفيت و توزيع غيرمناسب غذا) 4)
استرس فيزيولوژيك ( سطح رويش پرسرعت يا بلوغ جنسي) 5)
استرس فيزيكي (گرفتن و جابجا كردن پرنده از تالار پرورش به توليد، وزن كشي و بارگيري، مقيد كردن جهت واكسيناسيون) 6)
استرس روحي (ترس به علل مختلفي نظير رمز و صدا) 7)
استرس اجتماعي (تراكم نامناسب، وزن غير يكنواخت، نظم اجتماعي غيرمناسب در گله) عوارضي
كه استرس هاي متفاوت توليد مي كنند: 1- اختلالات توليد مثلي .
2-
خلل در سيستم ايمني بدن 3-
اختلالات متابوليسمي 4- ارتقاء استعداد ابتلا به بيماريها: استرس سبب ساز ازدياد حساسيت به بيماريهاي مانند مارك، نيوكاسل، مايكوپلاسموز، سالمونلوز، آنتريت نكروتيك، آنتريت هموراژيك و بيماريهاي انگلي مي گردد .
براي كنترل استرس در گله بايد تشخيص اعطا كرد وضعيت پرنده ها نرمال است يا اين كه ذيل استرس مي باشند .
در حالتي كه گله از نظر عوامل متفاوت در وضعيت نرمالي باشد، پرنده ها در تالار به طور يكنواختي پخش مي شوند، راه مي روند، غذا مي خورند، تن خود را كش و قوس مي دهند، پرهايشان را باز و بسته مي كنند، با بستر بازي مي نمايند .
ولي در گله اي كه زير استرس باشد، بسته به جور استرس نشانه ها مختلفي از خود نشان مي دهد پرنده ها در سالن يكنواخت پخش نشده اند، غذا خوردن، آب خوردن، و تحركشان طبيعي نبوده و ظواهر مناسبي ندارند . از نظر رشد، هوشياري و موقعيت لبريز در آوري مطلوب نيستند .
در نظارت هاي انجام گرديده در گله هاي متفاوت مشخص شده گله هايي كه دست كم استرس به آن ها وارد شود، كمتر دچار بيماري گرديده و پرورش يكنواخت تري خواهند داشت، پاسخ بهتري به واكسنها خواهند داد و گله هايي كه با استرس هاي مختلفي روبرو شوند تعداد حذفي و تلفات بيشتري داشته، ابتلا به بيماري ها در آنها بخش اعظم هست .
در صورتيكه
هر كدام از حالت ذيل در سالن و پرنده ها چشم شود يعني پرنده ها در معرض استرس مي باشند: دماي نامناسب تالار و آب (بالاتر يا پائينتر از حد طبيعي)، تراكم مضاعف پرنده كه باعث مي شود فضاي آبخوري و دانخوري كمتري در اختيار پرنده قرار گرفته و پرنده طعام و آب كافي را دريافت نكند و همينطور از نظر پرورش و توليد دچار خلل شود . بستر آلوده و كثيف و مرطوب كه باعث پرورش عامل ها عفوني گوناگون (باكتري ها، ويروسها و قارچها) مي شود و استعداد ابتلاي پرنده به بيماريها را ارتقا مي دهد .
در شراي پروسه افزايش وزن پرنده ها در محدوده استاندارد نيست و از يكنواختي و تناسب فيزيكي مناسبي برخوردار نيستند، فرايند حذفي و تلفات خارج از محدوده ارگانيك است، احوال ظاهري پرها و شاخصهاي ثانويه جنسي (مثلاً رشد تاج و ريش در خروس ها) مطلوب نيست، پوست رنگ پريده و چشم ها هوشيار نيستند، زخمهايي روي نقاط متفاوت بدن پرنده وجود دارد، توزيع پرنده ها در تالار غير يكنواخت هست مثلاً همگي بدور منبع گرمايي توده شده اند يا اين كه از كوران هوا به كناره ديوارها پناه برده و روي نيز ريخته اند، نوك چيني مناسب در قضيه شان اعمال نشده به نحوي كه نمي توانند به صحت دان بخورند و علامت ها ديگر هم بيانگر اين هست كه عوامل استرس زا به نحوي در تالار حضور دارا هستند و عوارضي را ساخت مي كنند كه بايستي تا حد قابليت سعي در حل نقص و بر طرف كردن آن ها داشت و يا در موارد ديگر از وقوع افتاد آنان پيشگيري كرد .
در استرسهاي متعدد با دقت به دسته ادله برخورد مطلوب در برابر آن بايد انجام شود . مثلاً در صورتيكه پرنده در استرس گرمايي قرار بگيرد و دماي تالار مطلوب و مطلوب نباشد پرنده براي كاهش دماي بدنش بالها را از بدن به دور مي كند، تحرك و عمل خويش را كاهش مي دهد، كمتر غذا مي خورد تا گرماي كمتري به استدلال متابوليسم خوراك در بدنش ساخت شود و بيشتر آب مي نوشد . گرماي توليدي تن پرنده كه ناشي از هضم، جذب، متابوليسم، خوراك ميباشد مي بايست برابر گرماي دفعي باشد يعني پرنده انرژي و ايجاد گرما را براي نگهداري دماي تن متعادل مي نمايد كه در اين فرايند تنظيم دماي تن با در دست گرفتن جريان خون به بافتهاي محيطي به ويژه تاج و ريش و پاها رخ مي گيرد . يعني وقتي پرنده نياز به از دست دادن حرارت دارد، جريان خون دفعي به اين بخشها ارتقاء مي يابد، عروق محيطي متسع شده، گرما از بخشهاي عمقي تن به سمت بخشهاي سطحي رفته و از تن دفع مي گردد، كه انگيزه كاهش گرماي توليدي و دفع گرماي مازاد هست .
حدود 75% از انرژي متابوليسمي پرنده به گرما تبديل مي شود و اين گرما بايد به محفظه دفع شود ، لذا كاهش دريافت غذا يك مكانيسم حياتي و مطمئن فيزيولوژيك براي كاهش گرماي توليدي در بدن ميباشد .
زماني گرما خيلي مضاعف مي شود پرنده با مكانيسمهاي معمول نمي تواند گرماي توليدي بدن خود را دفع كند و بدون چاره مي باشد با له له زدن گرما را از لايه هاي مرطوب سيستم تنفسي دفع كند، يعني هوا را به سرعت از دهان خارج كند .
در استرس گرمايي شديد له له زدن وسيله حياتي تهيه دماي بدن ميباشد و گاهي به ادله گرماي زياد، تبخير از سطح كيسه هاي هوايي و ريه ها انجام مي شود و تراز دي اكسيد كربن خون كاهش مي يابد كه چه بسا مي تواند منجر به آلكالوز تنفسي گردد و نقص شديدي در راندمان غذايي جوجه ها ايجاد مي شود و در اين حالت همراه با كاهش اخذ غذا، تعادل پتاسيم و سايز مينرالها به هم مي خورد .
در مناطقي كه آب و هواي گرم و مرطوب دارا هستند مي بايست هدف اين باشد كه جريان هواي بالاي رمز پرنده ارتقا يابد و رطوبت بستر بيش از 7 % نشود، نوروفروغ بي واسطه خورشيد هم به باطن تالار نفوذ نكند پس استرس گرمايي باعث كاهش اخذ غذا، نوشيدن بيش از حد آب، اسهال، خيس شدن بستر، دهيدراتاسيون و از دست رفتن آب و الكتروليتهاي ضروري، كاهش وزن گيري و افت ايجاد مي شود .
به ازاي هر يك مرتبه افزايش دما متابوليسم به اندازه 30-20 % افزايش مي يابد، در دماي 28 مرتبه سانتيگراد اشتها به ميزان 12 % كاهش خواهد يافت . ميزان تخم مرغها كوچك گرديده و كيفيت پوسته افت مي كند، تعداد دفعات جفت گيري كمتر شده، كيفيت اسپرم خروسها افت كرده و ناباروري و توليد تخمهاي بي نطفه ارتقاء مي يابد .
پس در آغاز اين كه پباده سازي تالار بايستي با دقت به مدل آب و هواي حيطه صورت گيرد، مثلاً در مناطق گرم و مرطوب مناسبترين سالن ها تالار هاي باز مي باشند و بايستي تهويه تونلي در سالن وجود داشته باشد تا هواي خنك بالاي راز پرنده هميشه جريان داشته باشد . دور و بر سالن درختكاري باشد تا جريان خنكي از هوا برقرار شود، سقف تالار با شيبي ساخته شود كه حرارت كمتري به درون لانه نفوذ كند، تالار در جهتي ساخته شود كه بادها جرياني از هوا را در تالار برقرار كنند، خير اينكه كوران توليد شود .
در مواقع گرما سقف سالن مرتب آب پاشي گردد، در ساعتها گرم روز طعام داده نشود، همچنين خاموشي منجر مي شود تا تحرك گله كمتر شده و گرماي كمتري در بدنشان ايجاد شود . دماي آب مطلوب باشد و ويتامينها و الكتروليتها به آب بيش تر شوند تا الكتروليتهايي كه از دست مي پروسه تا حدي جايگزين گردند . سقف سالن تا حد قابليت بلند باشد، رنگ سقف به دسته اي باشد كه اشعه آفتاب را منعكس كند، دستكم در تالار در هر ثانيه 1- 5/0 متر جريان هوا جابجا شود . دماي ايده آل براي مرغ هاي مادر تخمگذار 25-20 مرتبه سانتي گراد ميباشد . درصورتيكه رطوبت و گرماي محيط به حدي بسيار باشد كه پرنده نتواند با سرعت كافي له له بزند تا حرارت را از بدنش دفع كند، دماي داخلي بدن به تدريج ارتقا يافته و چه بسا باعث به مرگ پرنده مي گردد .
همانطور كه پيش از اين گفته شد دماي ارگانيك پرنده 41 رتبه سانتيگراد مي باشد، در دماي 20-10 مرتبه سانتيگراد پرنده دوچندان سهل و آسان ميباشد و دماي 25- 20 سكو را مي تواند تحمل كند و خودش را با آن انطباق دهد البته بالاتر از آن، استرس گرمايي خويش را نشان خواهد داد . در شراي دماي عمق بدن پرنده به47 سكو سانتيگراد برسد به علت جراحت گرماي وارده احتمال مرگ وجود داراست .
با افزايش دماي تن پرنده تعداد تنفس از 20 بار در دقيقه مي تواند به 240 توشه در دقيقه رسد . در دماي 34 سكو سانتيگراد و رطوبت نسبي 40 % ، پرنده 80 % كل گرماي توليدي بدنش را از شيوه تبخير از دست مي دهد . اما در به عبارتي دما با رطوبت نسبي 50 % تنها نصف گرماي تن با تبخير از دست مي رود و اين منجر ارتقاء دماي عمق بدن مي گردد . پرنده اي كه به علت استرس گرمايي تلف شده باشد بدنش بسيار خشك، خونش تيره رنگ تر از وضعيت طبيعي و چينه دان و سنگدان خالي از غذاست .
لذا مناطقي كه آب و هواي گرم و مرطوب دارا هستند مي بايست طراحي سالنهاي مرغداري در آنها به گونه اي باشد كه در گرماي شديد استرس كمتري به پرنده وارد شود (سالن هاي باز، دريچه ها با حد و اندازه مناسب، شيب سقفها مناسب، پباده سازي سيستم تهويه مطلوب در سالن، درختكاري در گوشه و كنار سالن، انتخاب رنگ مطلوب براي سقفها) .
در مواقع گرم سال بايد تمهيداتي در لحاظ گرفته شود . اولاً ترجيحاً در ساعتها گرم روز خوراك دهي انجام نشود، آب كافي و خنك هميشه در دسترس پرنده باشد و ويتامينها و الكتروليتها به آب طولاني تر شود، جيره به دسته اي تهيه گردد كه گرماي بيش از حد در تن پرنده ساخت نشود . مثلاً چربيها را كه اتلاف حرارتي كمتري دارند به فيس متراكم خيس در جيره وارد كنيم تا انرژي كافي تأمين گردد .
از دماي20 درجه سانتيگراد به بالا هر 1 سكو سانتيگراد ارتقا دما منجر افزايش مصرف آب به مقدار 6 % مي شود، مصرف آب حدوداً دو برابر مصرف غذاست . لذا در اين شرايط بايستي آبخوريها سلامت و فضاي كافي داشته باشند . بين دماي 38-32 درجه سانتيگراد هر 1 درجه سانتيگراد افزايش دما مصرف غذا را به ميزان 5 % كاهش مي دهد .
بيش تر كردن جوش شيرين به آب آشاميدني يا اين كه دان پرندگان دوچندان اثر گذار ميباشد چون در رطوبت و گرما كه پرنده له له مي زند اسيد لاكتيك، كربونيك، فسفريك، سولفوريك، و اوريك بيشتري ساخت مي شود و براي تعادل الكتروليتها و تهيه pH ، نياز به بافر اكثر مي شود .
در اين حالت جيره بايد از حيث ويتامينها و الكتروليتها كاملاً متعادل باشد، پروتئينهاي آسان الهضم در جيره زمينه به كار گيري قرار گيرد و از دادن پروتئين بيشتر پرهيز شود، اسيد هاي آمينه بالانس گرديده و اندازه پروتئين ناپخته جيره به حداقل برسد، چربي جيره متراكم خيس شود زيرا اتلاف حرارتي (HI) كمتري نسبت به كربوهيدراتها و پروتئينها دارااست .
ويتامينهايي مانند A ,D ,C ,E ,B و Nicotinic acid براي در دست گرفتن استرس گرمايي دوچندان اثر گذار هستند . فيزيك دان مناسب باشد و در حالتي كه اطراف داريم دانخوريها را بيشتر كنيم . برنامه ريزي به گونه اي باشد كه در پيك ساخت گله با استرس گرمايي وخيم مواجه نشود . استرس گرمايي باعث مي شود پرنده ها كمتر از حالت معمولي خوراك بخورند و اين باعث وزن گيري نا مطلوب پرنده ها مي شود . مي بايست اعمال استرس زايي مانند نوك چيني و سكو بندي گله را تا خنك شدن هوا به تأخير انداخت . محافظت تاج بي نقص خروسها در كنترل استرس گرمايي دوچندان موءثر است .
براي محافظت كيفيت و پوسته مي بايست ميزان صدف دان را ارتقا دهيم يعني به ازاي هر 20 گرم كاهش دريافت دان 5/1 گرم صدف بيش تر كنيم . رشد مرغ و خروس غيروابسته انجام شود و تهويه هر كدام از جنسها متناسب با نياز خودش باشد . تعداد دفعات دان دهي بايد ارتقا يابد تا پرنده ها به غذا تناول كردن تحريك شوند .
نوردهي متناوب در آشيانه هاي بسته منجر بهبود در رشد، بازده و پاسخ ايمني مي شود . در سالنهاي گرم براي بارگيري 6-2 ساعت قبلي از بارگيري پاياني توشه طعام دهي باشد تا لحظه آخر آب در اختيار پرندگان باشد و بارگيري در ساعت ها گرم روز انجام نشود . در آب و هواي گرم تعداد پرنده ها در قفس ها مطلوب بوده و تراكم در قفس در گرما حدوداً 30 % كمتر باشد .
سرماي مداوم سبب كاهش رشد، ضريب تبديل نامطلوب و تلفات زياد مي شود . قلب چنين پرندگاني گران قدر مي شود چون فشار بيشتري به آن وارد شده و در استرس هيپوكسي قرار مي گيرند . استرس سرمايي بر سيستم ايمني ذاتي و سلولي اثر مي گذارد و اثري كه استرس سرمايي در سنين اوليه بر پرنده مي گذارد خيلي شديدتر از سنين فراتر خواهد بود . با تكامل متعددي كه از نظر انتخاب ژنتيكي در ماكيان تيپ گوشتي رخ داده و سبب ساز به رشد پر سرعت در يك عصر هنگامي كوتاه شده، سيستم قلبي و عروقي و تنفسي متناسب با آنان تكامل مطلوب را پيدا نكرده و بالطبع بدن در شرايطي مثل دماي پائين، بضاعت بالانس انرژي نخواهد داشت .
مطالعات انجام گرديده نشان داده است، در مناطقي كه دماي هوا پائين مي باشد براي اينكه سيستم بدن جوجه بتواند هموستاز مناسبي داشته باشد، خوبتر ميباشد جوجه ها را در سنين اوليه با استرس سرمايي اندكي مواجه كرد تا در روزهاي بعد از آن اقتدار تطابق بيشتري با دماي پائين داشته و راندمان غذايي آنها خوب تر شود . در اين حالت غلظت كورتيزول در پلاسماي خون پرندگان كاهش مي يابد و كاهش دما عوارض استرس زاي كمتري بر آنان خواهد داشت . ولي چه بسا درصورتيكه دماي محفظه پائين باشد، به جهت تأمين حرارت نبايد تهويه را كاهش بخشيد زيرا اين امر موجب افزايش آمونياك سالن و جراحت به سيستم تنفسي پرنده خواهد شد .
يك عدد از منابع معمول استرس زا كارداران عفوني مي باشند اتفاق افتاد عفونتهاي زير باليني به عامل بيوسكوريتي ضعيف و مشكل ها موجود در سيستم بهداشتي سبب ساز جراحت به سيستم ايمني و عدم بضاعت در توليد جواب مطلوب در برابر عامل ها استرس زاي گوناگون مي شود . عفونت با باكتريهايي كه اندوتوكسين دارند منجر كاهش اخذ غذا، كاهش وزن و ايراد در ضريب تبديل مي گردد . در وضعيت ارگانيك چون موكوس روده تندرست است، فلور روده اي بضاعت و توان پيشگيري از ورود باكتريهاي پاتوژن به جريان خون و كبد را دارد، اما بيماريها و استرسهاي مختلف سد موكوسي روده را دچار آسيب مي كند و نقص در سيستم ايمني ايجاد مي شود .
استرسهاي مختلف سبب ساز ساخت تغييراتي در متابوليسم قندها ، چربيها، پروتئينها، و موادسازنده كمياب مي شوند .
در حالتي كه طيور به علت بيماريهاي مختلف پايين استرس قرار مي گيرند مي بايست تراكم انرژي و پروتئين جيره ارتقا يابد تا كالري دريافتي بهبود يابد، مايكوتوكسين در حالتي كه در طعام باشد باعث كاهش دريافت مواد معدني، سركوب ايمني، نقص در واكسيناسيون، عنوان پائين آنتي بادي پس از واكسيناسيون و ارتقاء استعداد ابتلا به بيماريهاي ديگر (سالمونلوز، كوكسيديوز، مارك، گامبورو و آنتريت ويروسي) مي شود .
لذا مي بايست مواد غذايي از منبع مطمئن خريداري و درست محافظت شوند تا احتمال ساخت توكسين به دستكم برسد . بازديد مداوم مواد اوليه جيره فراوان مهم ميباشد زيرا قارچ ها سبب از دربين بردن سيستم ايمني مي گردد .
گله اي كه در دوره پرورش دچار استرس حاد شود، به علت آسيبي كه به سيستم ايمني آن ها وارد مي شود راندمان خوبي در آينده نخواهد داشت .
محدوديت غذايي كه در مرغهاي مامان گوشتي با هدف كنترل وزن انجام مي گيرد يك عدد از كارداران استرس زا ميباشد . زيرا نيز خوراك كمتر از نيازشان دريافت مي نمايند و نيز به ياد كنترل رطوبت بستر، دسترسي محدودي به آب داراهستند .
براي به دست كم رساندن اين استرس بايستي فضاي دانخوري به حدي باشد كه به طور همزمان تمام پرنده ها گله بتوانند دان بخورند و دان در حداكثر زمان 3 دقيقه در تمام تالار پخش شود، زيرا كمبود دان و آب استرس توليد خواهد كرد . درصورتيكه در وقتي كه دان داده مي شود گوشه و كنار نيز اندك باشد صرفا اشخاص چيره گله مي توانند دان بخورند و اين خود استرس مضاعفي به آنها وارد كرده و رفتارهاي مهاجم و ضربات متعدد و آسيب هاي جسمي به آنها وارد مي شود .
نبود مواد مغذي دريافتي، كمبود پروتئين و غذا نخوردن منجر كاهش جواب ايمني و ارتقا حساسيت به بيماريها مي شود . گرسنگي منجر تغيير تحول فلور ميكروبي دستگاه گوارش شده و آنها نمي توانند مقابل پاتوژنها حفاظت مطلوب ايجاد نمايند و لذا حساسيت به بيماري ها ارتقا مي يابد . استرس ناشي از گرسنگي باعث سركوب ايمني و ابتلا به بيماريهاي مختلف در طيوران مي شود .
نوك چيني گرچه با هدف حذف استرس نوك زني و آسيب به پرندگان صورت مي گيرد، البته در صورتيكه به راه صحيح انجام نگردد، خود سبب توليد استرس ناشي از عدم بضاعت در دريافت خوراك مي گردد، لذا وزن گيريها را دچار نقص مي نمايد .
در هنگام حمل ونقل پرندگان، استرس مضاعف متعددي به آن ها وارد مي شود به ويژه هنگامي از يك پا گرفته مي شوند كه احتمال شكستگي در پايشان 3 برابر مي شود و ضربه به عضله، استخوان، و تاندونها وارد مي شود . لذا اعتنا ظريف كارگر براي كاهش مرگ و مير و استرس جابجايي مضاعف داراي اهميت مي باشد .
به
جهت مدير درست عامل ها استرس زا در مزرعه: 1) توليد كنندگان كارشناسان و نيروي كارگري مي بايست فراگيري صحيح چشم باشند .
2) وضعيتهاي غير طبيعي در گله و استرس ها را تشخيص دهند .
3) آب و دان كافي، بستر مناسب، هواي مطلوب و دماي مطلوب در اختيار پرنده ها باشد .
4) در نقل و انتقالات توجه كافي مبذول گردد .
5) مدير تغذيه با دقت به بازده و موقعيت تن درستي گله انجام شود .
6) حالت تندرست گله با آناليز تيتر هاي پس از واكسن، بازرسيهاي عصر اي، ارزيابيهاي كالبدگشايي مورد پايش قرار گيرد .
به هر جهت كارداران استرس زا وجود دارند، انگيزه تطابق با محيط و حركت به سمتي است كه دستكم صدمه به پرنده وارد شود .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/12/27 ساعت: ۱۴ توسط:faakhte :
مكانيسم فعاليت سيستم خنك كننده تبخيري به رخ زير است : اسپري آب سبب كاهش دما و در نتيجه خنك شدن تخم مرغ هاي درون خودرو مي شود . در فيس بروز overheating با ارتقاء مقدار آب اسپري گرديده ، مي توان دما را تحت آورد و رطوبت دستگاه را تهيه كرد . در اين سيستم ـ جذب گرما از محيط براي تبخير ـ فاكتورهايي بايستي در حيث گرفته شود .
ماشين جوجه كشي
چه اندازه آب براي خنك كردن نياز است؟ در شراي خودرو جوجه كشي حاوي ۱۰۰۰۰۰ تخم مرغ با وزن ۶۰ گرم باشد در مجموع ۶۰۰۰ كيلوگرم تخم مرغ خواهيم داشت . گرماي منحصربهفرد تخم مرغ ها ( گرماي حاصل از متابوليسم جنين ) حداكثر ۳ .۵ كيلو ژول به ازاي هر كيلوگرم ميباشد . به اين ترتيب براي خنك كردن تخم مرغ هاي اين ماشين به مقدار ۱ رتبه سانتيگراد ما مي بايست ۲۱۰۰۰ كيلوژول يا اين كه حدود ۵۰۰۰ كيلوكالري گرما از تخم مرغ ها بگيريم .
براي تبخير هر ليتر آب ۲۲۶۰ كيلوژول گرما از محفظه گرفته مي شود . با فرض اين كه همگي انرژي زمينه نياز براي تبخير از تخم مرغ ها تأمين شود براي كاهش ۱ رتبه سانتيگراد به ۱۰ ليتر آب نياز هست . با اين شرايط خودرو بايد هميشه در حالا اسپري كردن باشد كه اين عاقلانه به حيث نمي رسد و در موقعيت عادي واقعه نمي افتد .
به علاوه ما بايد شرايط حقيقي و واقعي را در حيث بگيريم در وضعيت عادي كليه گرماي تبخير از گرماي حاصل از متابوليسم تخم مرغها تأمين نمي شود بلكه كمي از هواي محفظه و خود ماشين گرفته مي شود .
هرچند چنين به نظر مي رسد كه با اسپري آب ، هواي خودرو خنك مي شود البته آيا كليه تخم مرغها يكسان خنك مي شوند؟ اثر
اسپري در توزيع حرارت تمامي تخم مرغهاي باطن ماشين به يك اندازه حرارت دفع نمي نمايند همان طور كه به يك مقدار خنك نمي شوند . اغلب دستگاه اسپري آب در نزديك تهويه ها قرار داراست بدين ترتيب جريان هوا به سرعت منجر دور از هم شدن قطرات آب مي شود و در اثر گرماي حاصل از تخم مرغهايي كه در مسير حركت هوا قرار دارا هستند ، تبخير مي شوند و هواي باطن خنك مي شود . تخم مرغهايي كه در مسير جريان هوا قرار ندارند در اثر كاهش دماي دستگاه خنك مي شوند اما نه نظير تخم مرغهاي ديگر . در ضمن ، تخم مرغهايي كه در مسير جريان پر سرعت هوا ميباشند حرارت بيشتري از دست داده و خنك مي نظير در حالي كه تخم مرغهايي كه دور از جريان هوا قرار دارا هستند گرمتر باقي مي مانند .
خطا سنسورها سنسورهاي حرارتي معمولاً در منطقه اي با جريان هواي دوچندان مي گيرند . درست قرار گرفتن سنسورها اين امكان را مي دهد كه تغيير جايگاه حرارت محفظه به سرعت تشخيص داده شود . درصورتي كه بعد از آن از اسپري آب و قبل از اين كه تمامي آب تبخير شود ، قطرات مستقيماً با سنسور برخورد كنند ، دماي سنسور را ذيل مي آيد و در فيض به خودرو فرمان داده مي شود كه دماي محيط ناچيز گرديده و سيستم گرمايشي دستگاه استارت به فعاليت مي نمايد .
اينكه تبخير چه زماني انجام گيرد و آب گرماي محيط را جذب كند زياد حساس ميباشد . در شراي پيشين از برخورد آب با سنسور ، قطرات به ميزان كافي از بين تخم مرغها عبور نكنند و سنسور سرد شود ، تخم مرغهايي كه در مسير جريان هوا نيستند مطمئناً همچنان گرماي خود را نگهداري خواهند كرد و خنك نمي شوند . در حاليكه سيستم گرمايشي به فرمان سنسور شروع به عمل مي كند اين حالت نظير اين هست كه براي ارزيابي و تصويب دماي اتاق ، دماسنج را در درون استكان آب سرد قرار دهيم دماي دماسنج تحت مي آيد در حالي كه دماي اتاق بالاست . اسپري آب داخل خودرو به كاهش دما امداد مي نمايد البته اين كاهش دما به طور مساوي و يك شكل براي تمامي تخم مرغها نميباشد . زماني دماي باطن خودرو ارتقاء يابد با اسپري آب بيشتري مي توان اين خلل را بر طرف كرد و دما را پايين آورد .
در حالتي كه خودرو نتواند به ميزان كافي خنك شود اسپري آب به كاهش دما امداد مي كند و گرماي حاصل از جنين را جذب مي كند البته اسپري آب بايستي كنترل گرديده باشد و به مسأله رطوبت دستگاه هم مي بايست اعتنا كرد .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/12/25 ساعت: ۱۵ توسط:faakhte :
به طور كلي مديريت درست و در دست گرفتن موقعيت محيطي جان دار يك عدد از بخش هاي اصلي حياتي پرورش محسوب مي شود . در هر سالن پرورش بايستي به طور روزمره و دقيق همگي فاكتور هاي مديريتي را در دست گرفتن نمود . در صورتيكه حالت محيطي رويش پرنده ها تنش زا باشد يا مدير پرورش آنها ضعيف باشد در اين صورت سويه هاي گوشتي بندرت پتانسيل ژنتيكي خود را پيدايش مي دهند . در اين بخش به طور خلاصه به اين فاكتور ها اشاره كرده و همت ميكنيم هر كدام را مختصرا مورد بررسي قرار دهيم .
ماشين جوجه كشي
اين فاكتور ها به قرار زيرند: 1-
اقدامات واجب قبل ورود جوجه رمز موفقيت پرورش طيور گوشتي، اجراي يك برنامه مديريتي مشخص و مؤثر پيشين از ورود جوجهها به فارم و طي مقطع رويش هست . از آنجا كه اجراي برنامه هاي تغذيه اي و بهداشتي در فارمهاي يكسري سني اختلال هست خوب تر آن ميباشد كه از رويه يكباره مالامال و يكباره خالي به كار گيري شود .
جهت دستيابي به نتايج خوبتر رعايت مسائل ذيل پيش از ورود جوجه ها واجب است: 1- بهمنظور حفاظت از گلهها در پيشروي بيماريها از تميز كاري و ضد عفوني شدن درست و كافي تجهيزات سالن و محوطه دور و بر سالنها مطمئن گرديد .
2- بستر در محوطه مادرهاي مصنوعي بايد هم مرحله و يكنواخت باشد . بستر ناهموار توليد مرتبه حرارت غير يكنواخت در كف تالار نموده و سبب ساز نهفته شدن جوجهها در في مابين پوشال بستر و يا اين كه در پايين دانخوريها و آبخوريها و محروم شدن از آب و دان در تراز پرورش ميگردد .
3- تلاش نماييد كه هر سالن را با جوجه مربوط به يك گله مادر پر نمائيد، درصورتيكه اين عمل عملي نميباشد دستكم هر سالن را با جوجههاي مربوط به گلههاي مادر همسن مالامال فرمائيد . اين دستور رقابت في مابين طيور را كاهش مي دهد .
4- زمان رسيدن جوجه به فارم را معين نموده و براي دريافت جوجه آمادگي بدون نقص داشته باشيد .
5- هيترها را در اختيار گرفتن و از درستي كار آنها مطمئن شويد و با توجه به حالت هواي محفظه 24 تا 36 ساعت قبلي از ورود جوجه آنها را روشن نمائيد . در اين فيس قبل از ورود جوجه بستر كاملا گرم و جايگاه حرارت هواي سالن مطلوب قبول جوجه مي باشد .
6- ضمن جلوگيري از وزش هوا از وجود هواي كافي درون تالار بخصوص وقتي كه از حرارت بي واسطه به كارگيري ميكنيد مطمئن شويد .
7- بازاء هر 1000 قطعه جوجه در محدوده مادرهاي تصنعي 10ـ8 عدد آبخوري آويز ثابت و 6 عدد آبخوري كمكي كوچك كله قندي و يا پلاستيكي، يعني جمعاً 16ـ14 عدد آبخوري در نظر گرفته شود . اين آبخوريها گذشته از جوجهريزي بايد با آب منزه مالامال گرديده و رتبه حرارت آب آبخوريها بايد حدود 15ـ10 رتبه سانتيگراد باشد . همينطور در سيستم آبخوري نيپل نيز بايستي از آبخوريهاي كمكي به كار گيري شود .
8- طولاني تر كردن مولتي ويتامين در يك سري روز اول به آب آشاميدني موثر ميباشد . زيرا ممكن هست ويتامين مو جود در دان بعلت گرما كاهش يافته باشد .
9- توليد فضاي اضافي جهت تغذيه در تعدادي روز اول اضطراري است . دست كم 20% از فضاي مادرهاي تصنعي و مصنوعي در روي بستر با صفحه هاي مقوائي و يا اين كه كفي كارتون پوشانده شود و در آنها هميشه اندازه پاره اي دان نو وجود داشته باشد . در اين رخ همواره طيور به دان دسترسي خواهند داشت . بلافاصله قبل از ورود جوجه به سالن دانخوريها را مالامال فرمائيد .
10- شروع تغذيه بايد با دان كرامبل با مقدار مناسب و فارغ از گرد و پودر دان باشد .
11- دانخوريها و آبخوريها را مستقيماً ذيل و يا خيلي نزديك به مادرهاي تصنعي و مصنوعي ندهيد تا طيور براحتي بتوانند در گوشه و كنار آنها حركت كنند .
12- با استعمال از دماسنجي كه بتواند حداقل و حداكثر جايگاه حرارت را نشان دهد، رتبه حرارت محوطه مادرهاي تصنعي و درجه حرارت سالن را در دست گرفتن فرماييد .
13- پيشين از جوجهريزي، هيترها را از حيث صدق عمل آنها، آبخوريها را از حيث پاكيزگي و عاري بودن از پوشال و مرتبه حرارت مناسب آب، دانخوريها را از نظر وجود دان كافي و در دسترس بودن آنان در اختيار گرفتن فرمائيد .
2-
تراكم جوجهريزي يكي از ضروريات اساسي رشد، نگهداري سلامتي و كيفيت همگاني زيست و تامين فضاي كافي براي هر پرنده است . ميزان فضاي در لحاظ گرفته شده بستگي به مجموعهاي از فاكتورها نظير: وزن طيور در هنگام كشتار، جور سالن (باز و بسته)، حالت آب و هوائي حيطه و فصل داراست . به اين جهت براي حساب و كتاب گنجايش جوجهريزي بايد بطور ظريف از بعدها داخلي سالنها باخبر باشيم .
بطور كلي تراكم جوجهريزي پيشنهاد گرديده بشرح زير ميباشد: در سالنهاي بسته: در انگليس سازمان حمايت از رفاه طيور هيچگاه زير هيچ شرايطي اجازه توليد بيش از 34 كيلوگرم گوشت در هر متر مربع سالن را نميدهد .
در فصلتابستان و بخصوص در واحدهايي كه قابليت بروز مشكلات وجود داراست بايستي تراكم جوجهريزي را ناچيز نموده و در سالنهائي كه از تهويه قابل قبولي برخوردار نميباشند مي بايست اعتنا بيشتري نمود و تراكم جوجهريزي در آنها را نيز كاهش اعطا كرد .
سالنهاي باز: تراكم جوجهريزي در سالنهاي باز براساس فصل و نوسانات مرتبه حرارت مختلف بوده و بايد در فصل تابستان از تراكم جوجهريزي در سالنهاي مذكور كاسته شود .
3-
تخليه جوجه ها طولاني شدن بازه تخليه جوجه سبب دهيدراته شدن جوجهها و در سود ارتقا تلفات و كاهش پتانسيل پرورش ميگردد .اعتنا
به تمامي نكات زير هنگام جوجه ريزي اضطراري و لازم است: ـ مطمئن شويد كه تحويل و توزيع جوجهها در سالنها بطور صحيح انجام شده است . از انبار كردن جعبههاي دربردارنده جوجه در حوزه مامان تصنعي و مصنوعي خودداري فرمائيد .
ـ جعبهها را به آرامي نزديك بهدان و آب در محدوده مادرهاي تصنعي و مصنوعي تخليه نمائيد .
ـ جعبههاي خالي را در يك طرف سالنها توده نماييد تا براحتي بتوانيد آنان را به بيرون از سالن انتقال دهيد .
ـ جوجهها مي بايست سرزنده و شاداب و بدون نقص ظاهري باشند .
ـ جوجهها بايستي در محدوده مادرهاي مصنوعي قرار گيرند كه روشنائي آن ها از مادرهاي مصنوعي و يا اين كه از لامپهاي سالن كه در بالاي مادرهاي مصنوعي هستند تامين مي شود . در صورتي كه سالن داراي شرايط قابل در اختيار گرفتن باشد محصور كردن طيور در محدوده مامان تصنعي ضرورتي ندارد ولي در صورتي كه تعداد جوجهها ناچيز باشد و همچنين در سالنهاي باز مفيد مي باشد .
1 الي 2 ساعت پس از استقرار، حالت توزيع جوجهها در پايين مادرهاي تصنعي و مصنوعي و مقدار دسترسي آنان را به آب و دان در اختيار گرفتن نمائيد .
4-
در دست گرفتن رطوبت رطوبت نسبي تالار بايستي 70ـ50 درصد باشد، رطوبت تالار سبب ساز حفظ كيفيت بستر گرديده و از خشك شدن بسيار بستر و توليد گردوغبار خودداري ميكند . رطوبت بالاتر را مي بايست با افزايش تهويه كاهش بخشيد . ارتقا تهويه سبب از دست رفتن گرما و صرف هزينه مازاد هست . وسائلي كه بسرعت و به درستي بتوانند رطوبت را اندازهگيري نمايند تا حدي غير داراي اعتبار مي باشند و احتياج به كاليبره كردن مكرر داشته و بهاين جهت در دست گرفتن رطوبت را خلل مي سازند . توليد رطوبت نسبي فراتر براي جوجه يكروزه استرس جابجائي جوجه از جوجهكشي تا مزرعه را كاهش داده و رطوبت كمتر، بخت دهيدراته شدن جوجه را افزايش ميدهد .
5-
مدير آبخوري توزيع آب پاك براي خودداري از دهيدراته شدن جوجه در ارتفاع بازه رويش حتمي مي باشد . مصرف آب و دان بطور بي واسطه با يكديگر داراي ربط بوده و بدون مصرف آب كافي، مصرف دان كاهش و نتيجتاً اندازه پرورش هم كاهش مي يابد . جهت افزايش اندازه پرورش نياز دائمي به مدرنيزه كردن تجهيزات داريم .
بعنوان نمونه يك پرنده در 10 سال پيش در 50 روزگي به وزني مي سيد كه امروزه در 40 روزگي به آن وزن مي رسد (20% كاهش در سن كشتار) كه نشانگر لزوم ارتقاء توانائي تجهيزات مايحتاج تا 20% هست .
امروزه استعمال از آبخوريهاي نيپل مورد دقت قرار گرفته كه در اين صورت براي اطمينان از دسترسي طيور به آب بازاء هر 9 قطعه يك آبخوري نيپل با جريان آب قليل و بدون فنجانك ضروري مي باشد اما در فيس استفاده از سيستم نيپل با جريان آب اكثر تعداد پرنده بازاء هر نيپل ارتقا مييابد . ميزان مورد نياز آبخوري آويز پلاستيكي به قطر 400 ميليمتر، براي هر 1000 پرنده 10ـ8 عدد ميرسد .
آبخوري
نيپل ارتقا
آبخوري براي جوجه يكروزه: براي جوجه يكروزه بازاء هر 1000 قطعه جوجه 6 آبخوري كوچك كله قندي و يا سيني در حيث بگيريد . اين آبخوريها هيچگاه نبايد خالي باشند و مرتباً بايستي منزه و مجدداً با آب منزه و جديد لبريز شوند . بسيار اساسي ميباشد كه روز اول ورود جوجهها به سالن آب در آبخوريها بهميزان كافي وجود داشته باشد تا جوجهها براحتي بتوانند بهآب دسترسي پيدا نمايند . سطح آب در آبخوريها با گران قدر شدن جوجهها بايد كاهش يابد تا از جاري شد و پاش آب به وسيله جوجهها دوري شود .
تقريباً 48 ساعت پس از جوجهريزي بايستي آبخوريهاي كمكي جمع شوند . ارتفاع آبخوريهاي آويز بايد نيز تراز پشت پرنده باشد . تهيه آبخوريها مرتباً بايستي در اختيار گرفتن شده تا ضمن توزيع آب بهميزان كافي از ريزش آب و هدر رفتن آن هم خودداري شود .
صرفنظر از جور سيستم آبخوري همواره مي بايست بازاء هر 3 متر عرض سالن يك سطر آبخوري در حيث گرفته شود .
(توزيع يكنواخت آب در سالن) آبخوري بل .
مصرف
آب (هواي معتدل): معمولا مصرف آب 1 .8ـ1 .6 برابر مصرف دان هست . اين ضريب مي بايست بعنوان يك راهنما باشد خير بعنوان يك ضريب ثابت . زيرا كه تغييراتي در مصرف آب با اعتنا به كيفيت دان، درجه حرارت محيط و تندستي گله ساخت ميشود كه بايستي به آن اعتنا و دانايي مديريتي مناسب اتخاذ گردد . استفاده از كنتور آب كه اندازه مصرف آب را مشخص مينمايد، از ابزارهاي اثر گذار مديريتي ميباشد . مشخص شدن مصرف آب و آگاه شدن از حالت تندستي گله ميتواند ما را در قضيه مدت واكسيناسيون و همچنين درمان گله ارشاد كند . مصرف آب با ارتقا رتبه حرارت محفظه ارتقا مي يابد، لذا بايستي در حرارت بيش از 30 مرتبه سانتيگراد آبخوريهاي كمكي زمينه استفاده قرار گيرند .
6-
مدير دانخوري ها طول دانخوري زنجيري براي هر پرنده دست كم 5/2 سانتيمتر و تعداد دانخوري بشقابي براي 1000 قطعه 20ـ18 عدد خواسته شود .
دانخوري-
مزرعه تخمگذار دستكم يك رديف دانخوري بشقابي براي هر 5 متر پهنا تالار اضطراري ميباشد . در بازه زماني رويش دانخوريها بايد بطرف بالا كشيده شوند، بطوري كه حاشيه دانخوري همسطح پشت طيور باشد . مرحله دان در دانخوريها بايستي به اندازهاي باشد كه ضمن دسترسي طيور به دان از سرازيرشد و پاش و ضايع شدن آن خودداري شود، در دست گرفتن آراسته اطراف دانخوريها از نظر وجود يا اين كه عدم وجود دادن، اندازه دان ما يحتاج در دانخوريها را نشان ميدهد . همينطور بهمنظور پيشگيري از ماندن دان در دانخوريها و كهنه شدن و احتمال دارد كپك زدگي دان، بايستي كليه روزه پس از مصرف كامل دان قبلي، دان در دانخوريها توزيع شود .
دانخوري-
مزرعه گوشتي 7-
مدير بستر بستر ممكن مي باشد از پوشال چوب، خرده ورقه يا اين كه كاه خرد شده باشد . از مصرف تراشه چوب سفت كه دارنده تانن متعددي مي باشد و همينطور تراشه چوبريز و خاك ارهاي كه در شراي بوسيله جوجه خورده شود باعث سوراخ شدن چينه دان و سنگدال ميشود خودداري نماييد . بهمنظور پيشگيري از بروز بيماري آسپرژيلوز، از مصرف بستر پوسيده و كپك زده پرهيز كنيد . شايسته ترين بستر، تراشه چوب سفيد با كيفيت عالي ميباشد .
كاه در صورتي كه بهصورت درست عملآوري و مراقبت گرديده باشد ميتواند بستر مناسبي باشد .
جهت دوري از توليد تاول سينه، سوختگي سينه و قرمزي و سوختگي مفصل خرگوشي كه باعث تنزل كيفيت و اندك شدن ارزش لاشه ميشود از بستر قابل انعطاف با كيفيت مناسب استعمال شود . از مصرف پوشال پودر شده، مرطوب و يا كلوخه خودداري فرماييد . بستر با كيفيت خوب داراي 35ـ30 درصد رطوبت ميباشد . ارتفاع بستر 7ـ5 سانتيمتر پيشنهاد شده ميباشد . هيچگاه بستر ديرين را مجدداً به كار گيري نكنيد . مدام بستر قديمي را بيرون و براي هر نوبت جوجهريزي از بستر نو و تازه استعمال فرمائيد .
8-
رئيس نوردهي و روشنائي غالباً در پرورش طيور گوشتي از برنامه نوردهي مستمر استعمال ميشود، اما در هر روز بايستي ساعاتي را هم به ظلمت اختصاص داد . خاموشي در ساعاتي از روز سبب ساز عادت كردن طيور به ظلمات شده و از وحشت آنان در موقع جدا برق و نتيجتاً تجمع و خفگي طيور پيشگيري ميكند . در هنگام پباده سازي سيستم روشنائي، يك سطر لامپ در بالاي محدوده مادرهاي تصنعي و مصنوعي بايد در لحاظ گرفته شود تا طيور بطرف مبداء حرارتي، آب و دان هدايت شوند .
نور تالار با استعمال از لامپهاي معمولي و يا اين كه لامپهاي فلورسنت تامين ميگردد و نكته لازم و حساس اين ميباشد كه نور و روشنايي بطرف يكنواخت در سالن توزيع گردد . سازمان رفاه طيور در انگليس، شدت نوروروشنايي حداقل، 10 گران قيمت در سطح پرنده و متوسط 20 گرانقيمت در كل سالن را توصيه ميكند . همينطور دوچندان اساسي هست كه امكانات قليل كردن شدت نوروفروغ و تاريك كردن تالار وجود داشته باشد تا بتوانيم مواقعي مثل خود خوري را كنترل كنيم .
9-
مديريت تهويه و هوادهي هر ميزان توان رويش پرنده ارتقاء يابد نياز به تامين اكسيژن و دفع حرارت بدن هم افزوده ميگردد . به اين ترتيب نياز به تهويه در آشيانههاي مدرن به مراتب بيش از قديمي ميباشد . علاوه بر تامين هواي قضيه مصرف مستقيم پرنده، مراقبت كيفيت هواي سالنها نيز لازم مي باشد . لذا سيستم تهويه سالن مرتباً بايستي بررسي شده در فيس لزوم تصحيح شود .
در بعضا از فصول سال كه تغييرو تحول دما در شبكههاياجتماعي و روز اندك مي باشد استفاده از كولر آبي رنگ اضطراري مي باشد (سيستم پد) . تهويه ناكافي علاوه بر كاهش اكسيژن اضطراري موجب ارتقا غبار، رطوبت و گاز آمونياك شده به پرنده زخم مي زند و براي كاركنان نيز نامطبوع ميگردد . اعتنا فرمائيد كه دوام ارتقا گاز آمونياك باعث ميشود كه كاركنان به آن عادت كرده و از ارتقاء اكثر و خطرناك آن غافل شوند .
10-
در اختيار گرفتن سكو حرارت بدن فهميدن عوامل داراي اهميت تهيه كننده دماي بدن پرنده كه بستگي به تهويه و رتبه حرارت محيط دارااست مفيد است . پرنده توانا ميباشد آرايش و پيرايش پرهاي نگهدارنده تن خويش را براساس دماي تن تغيير و تحول دهد . در هواي سرد پرها بصورت عمود بر بدن قرار ميگيرند و هواي مستقر محبوس در در ميان آنها بصورت لايهاي عايق كننده عمل ميكند و برعكس با ارتقا مرتبه حرارت، پرها روي تراز بصورت خوابيده پيرايش مييابد و اذن ميدهد حرارت ساخت گرديده در بدن به سادگي به خارج دفع شود . بعد از آن پرنده سعي مينمايد با تنفس دهاني و تبخير آب داخل دهان، خود را خنك نمايد .
هرچه تنفس دهاني ارتقا يابد تبخير و برودت افزايش مييابد . تبادل حرارت بدن مرغ بستگي بهرطوبت هوا داشته، با افزايش مقدار رطوبت محيط، قابليت و امكان دفع حرارت بدن كاهش مييابد . در مناطقي كه كاهش رطوبت محيط ممكن نيست، بهترين شيوه حل، عبور هواي فراوان با سرعت 2 متر در ثانيه در دور و اطراف پرنده ميباشد و سواي انجام آن پرنده قادر به در دست گرفتن اعمال حساس خويش نبوده و تعادل بدنش به نيز خورده و با شوك حرارتي تلف ميگردد . حرارت بيشترين اثر را در مصرف دان داشته و افزايش هر 1 سكو سانتيگراد به دماي سالن موجب كاهش حدود 1% از دان مصرفي خواهد شد بهعنوان نمونه در صورتيكه سكو حرارت تالار از 25 سكو به 35 مرتبه سانتيگراد تغيير و تحول نمايد و هوا جريان نداشته باشد بيش از 10 درصد از مصرف دان كاسته ميشود .
استفاده
از هواي گرم : در چهره به كارگيري از كوره هاي هواي كرم كه سوخت آن معمولا گاز يا اين كه گازوئيل هست ، در روز نخستين درجه حرارت تالار مي بايست 31-29 سكو بوده و آنگاه به تدريج هر هفته 2 جايگاه سانتيگراد از مقدار گرماي تالار كاسته شود به طوري كه در 35 روزگي به 21-18 سكو برسد .استفاده از هواي گرم مي تواند منجر دهيدراته شدن جوجه گردد ، لذا در اين صورت به كارگيري از اين سيستم گرمايشي تعداد آبخوري بيشتري موضوع به كارگيري قرار گيرد . در اين سيستم توزيع يكنواخت هوا بر روي رتبه حرارت مطلوب مفيد مي باشد .
به كار گيري
ازگرمايش بدون واسطه تشعشعي: در اين رويه از مادرهاي تصنعي رايج فارغ از اين كه محصور شوند استفاده گرديده و جوجه ها به وسيله مبداء فروغ به طرف منشا حرارتي سوق دهي مي شوند .
مرتبه حرارت درزير مامان مصنوعي بايستي 33-32 در جه سانتي گراد تهيه و تنظيم شود در اين حالت رتبه حرارت در محلي كه نوروروشنايي مادر مصنوعي تمام مي شود 29 درجه سانتي گراد خواهد بود . خلق جوجه ها راهنماي خير و خوبي براي نشان دادن درجه حرارت مادرهاي تصنعي و مصنوعي است، در حالتي كه جوجه ها بدور هم توده گرديده و راز و صدا نمايند نشانگر سرد بودن محيط مراقبت جوجه بوده و درصورتي كه آنها از مادرهاي مصنوعي بدور شوند ، رتبه حرارت بسيار بالاست . جوجه ها مي بايست در محدوده مادر تصنعي و مصنوعي پخش شوند . پس از 3-2 هفته بسته به سكو حرارت محيط فروغ بايد ارتقا يابد .
جايگاه حرارت تالار بايستي به تريج در هر هفته 2 درجه سانتي گراد كاهس يابد، به طوري كه در حدود 35 روزگي به 21-18 سكو سانتي گراد رسد .
مامان
مصنوعي
محدود كردن ناحيه گرما : معمولا در سالنهاي باز، مادرهاي تصنعي بايد محصور شوند . در اين رخ طول ديوار حصار آنها ببايد بيش از 30 تا 40 سانتيمتر باشد تا گرما به حد كافي نگهداري گرديده و ضمنا هوا هم جريان داشته باشد . مقدار محدوده محصور گرديده بستگي به مقدار رتبه حرارت توليد گرديده دارد، در صورتيكه جايگاه حرارت پايين مامان تصنعي 33-31 رتبه سانتي گراد باشد، در پيرامون مادرهاي مصنوعي مي تواند در كاهش دسترسي جوجه در زمانهاي مهم به آب و دان اثرگذار باشد . استدلال نياز به محدود كردن مادرهاي تصنعي و مصنوعي مي بايست ارزيابي شود و بعد با اعتنا به دسترسي طيور به آب و دان و دست كم اندازه تهويه توجه منحصر به فرد شود اين حصارها موقتا است و بايستي توده شوند البته تا آن بازه در تامين تهويه و آب و دان بايسي دقت فوق العاده مبذول گردد . در به كار گيري از فن هايي كه به مراد كاهش هزينه هاي گرمايشيمورد به كار گيري قرار مي گيرند مي بايست فوق العاده توجه شود .
11-
رئيس پرورش طيور گوشتي تهيه پرورش طيور گوشتي با انگيزه كاهش مشكلات پا و آسيت و همينطور بهبود ضريب تبديل صورت ميگيرد . مقدار رشد را ميتوان با در اختيار گرفتن دان و يا فروغ و يا تركيبي از هر دو تهيه نمود .
الف)
كنترل دان: تهيه و تنظيم رشد از طريق دان، با ايجاد تغييرات در اندازه مواد مغذي دان (تغيير در كيفيت) و يا اين كه تغيير در فرم فيزيكي دان (پلت بجاي مش) و يا اين كه تغيير در ميزان مصرف (تغيير در كميت) انجام مي گردد .
ب)
در اختيار گرفتن نور: برنامههاي نور و روشنايي نبايد به طريقي باشد كه طيور در ساعت ها روشنائي بيش از حد معمول دان مصرف نمايند .
در مقطع خاموشي سالن بايد واقعاً تاريك باشد بطوريكه طيور نتوانند به دان دسترسي يابند . برنامههاي نوروفروغ بايد براساس موقعيت و تجهيزات تالار و تجهيزات و توانايي مديريتي بنا كردن شود .
رعايت
مورد ها تحت خطرات ناشي از تهيه و تنظيم پرورش از نحوه در اختيار گرفتن دان و يا اين كه فروغ و روشنايي را كاهش ميدهد: ـ هيچ مدل برنامهاي را تا گذشته از وصال طيو به سن 7 روزگي آغاز ننمائيد .
ـ 14 روز پيشين از كشتار برنامه را متوقف نماييد تا طيور به رشد بي نقص برسند .
ـ اطمينان از صدق عملكرد سيستم تهويه هم خواني با شرايطي كه پيش ميآيد .
ـ تدارك امكانات كافي در سالن جهت دسترسي به آب و دان بيش از شرايط طبيعي .
ـ در دست گرفتن آراسته وزن و تهيه برنامههاي در اختيار گرفتن رشد با اعتنا به وزن طيور .
12-
مديريت آماري آمار و داده ها گله مي بايست بطور درست و دقيق ثبت شود تا بتوانيم شرايط گله را پيش بيني نموده و برنامه ريزيهاي ضروري را انجام داده و همچنين به تلاش و اندازه مناسب سودآوري گله دستيابيم . همينطور ثبت آمار منجر ميگردد كه مشكل ها احتمالي را پيشبيني نمائيم . بطور خلاصه تصويب آمار ابزار فوقالعاده گران بها مديريتي مي باشد . دقت داشته باشيد كه آمار روزانه تصويب گرديده مربوط به هر تالار در باطن همان سالن بايد نگهداري شود .
آمار
روزانه: ـ تعداد تلفات، حذف و كشتار .
ـ مصرف آب .
ـ مقدار دستكم و حداكثر رتبه حرارت .
ـ مصرف دان .
ـ وزن زنده و ارتقا روزمره .
ـ درمان: دسته و ميزان، مورخ مصرف و مقطع دوران مصرف دارو و شماره ساخت دارو .
ـ واكسيناسيون: مدت و جور و ميزان و شماره توليد واكسن .
ـ محل تامين دان، سوخت، پوشال و غيره .
آمار
توليد: ـ تعداد و تراكم جوجهريزي .
ـ مورخ جوجهريزي، كارخانه جوجهكشي و گله مامان .
ـ توزيع دان، نوع، مقطع مصرف و مدت دوران مصرف مواد افزودني بهدان .
ـ نتايج كالبدشكافي .
ـ تعداد نمونههاي دان كه از هر محموله وارده به مرغداري بايد در ظروف در بسته غير قابل نفوذ از حيث هوا و جوندگان تا 3 هفته پس از مصرف حفظ شود .
ـ تعميرات و نگهداري .
ـ در دست گرفتن موتور برق .
ـ در اختيار گرفتن وسائل اخطار دهنده (چراغ زنگ و يا اين كه بوقهاي خطر) .
13-
ضريب راندمان ايجاد EUROPEAN PRODUCTION EFICIENCY FACTOR ) EPEF ) ضريب راندمان ايجاد عدد استانداردي ميباشد كه به تنهايي بيانكننده سعي گله گوشتي و مشتمل بر تمام موردها فني از قبيل وزن زنده ضريب تبديل سن و تلفات ميباشد .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/12/22 ساعت: ۱۱ توسط:faakhte :
مايكوپلاسما گالي سپتيكوم عفونت ارگانيك مايكوپلاسما گالي سپتيكوم در بلدرچين ژاپني گزارش شده هست . در يك گله 20000 قطعه اي بلدرچين، سينوزيت چركي واگيردار شايع گرديده بود . اين بيماري پروسه آهسته اي داشت و ميزان تلفات روزانه آن 25 عدد بود .
در گزارش ديگري 10 درصد از جمعيت 1000 قطعه اي بلدرچينهاي مامان دچار تورم چهره و كونژونكتيويت شده بودند .
نشانه هاي باليني حساس دربرگيرنده نقص تنفسي، فلج اندامهاي حركتي، افسردگي، كاهش مصرف غذا و وزن بدن، كاهش تخمگذاري و ارتقا تعداد تخمهاي فاقد رنگ دانه و لمبه بودند .
ماشين جوجه كشي
معاينات پس از مرگ نشان داد كه سينوس زير كاسه چشمي متورم شده، به وسيله مواد پنيري و يا اكسوداي موكوئيدي و ژلاتيني مالامال شده ميباشد . تخمدان ها مبتلا آبروفي گرديده و در بعضي از آن ها تورم كيسه هوائي چشم مي شود . نتيجه كشت باكتريائي از سينوسها، ناي، ريه، طحال، كبد و تخمدانها بر روي محيطهاي كشت متفاوت و جداسازي ويروس از اين ارگانها منفي بود . با به كار گيري از محيط كشت مايكوپلاسما كه بر اساس منش Frii's Methodتهيه گرديده بود، سويه هائي از مايكوپلاسما گالي سپتيكوم، كه به عنوان Fa11 مطرح شدند، از سينوسهاي سه بلدرچين قطع شويد . رويش اين سه جدايه در آزمايش مهار رشد با استفاده از سرم هيپرايميون برعليه سويه S6 مايكوپلاسما گالي سپتيكوم متوقف شد . تركيبات آنتي ژنيك اين سه جدايه با سويه S6 مايكوپلاسما گالي سپتيكوم وابستگي قربت داشت . اما بر شالوده آزمايش ها با نيز يكسان نبودند .
مايكوپلاسما
سينوويه گزارشهائي از جداسازي مايكوپلاسما سينوويه از بلدرچين ژاپني وجود دارااست .
پاستورلوز
بلدرچين ژاپني همانند بلدرچين باب وايت به پاستورلوز مهم مي باشد در اكثر گزارشها شيوع بيماري پس از ورود بلدرچين هاي تازه از گله ديگري به مزرعه رويش بلدرچين رخداد افتاده ميباشد .
بلدرچينهاي در گير در كنار هم تجمع يافته و آرم هائي از قبيل كزكردگي و اسهال سبز رنگ نشان داده و در نهايت زمين گير شده و تلف مي شوند . در بعضي از گزارشها مقدار تلفات تا 50 درصد ذكر گرديده ميباشد .
در كالبد گشائي بلدرچين هاي تلف شده هيپرمي عمومي، كبد متورم ياور با نواحي نكروز يكسري كانوني، نقاط نكروزه بر روي طحال، تيره رنگ بودن ششها و خونريزي در لايه موكوسي دوازدهه چشم شد . در هيستوپاتولوژي پنوموني بينابيني، نكروز چندين كانوني طحال و كبد وجود داشت .
براي تشخيص اين بيماري از خون داخل قلب و مهر حاصل از كبد لام هائي تنظيم نموده و پس از رنگ آميزي با رنگ ارگانيسم دو قطبي پاستورال مالتوسيدا مشاده مي شود .
خون باطن قلب بلدرچينهاي تلف شده جهت آناليز هاي باكتريولوژيك و انجام آزمايشهاي بيولوژيك در خرگوش گرفته شد .
كلني هاي پرورش كرده بر روي محفظه آگار خون دار، شبيه به قطره شبنم، انقطاع از نيز و محدب و كروي بودند . هيچ دسته هموليزي در محفظه آگار خون دار مشاهده نشد و بر روي محفظه مك كانگي نيز پرورش نكرد .
ارگانيسم گرم منفي به شكل كوكوباسيل تكي يا اين كه دو تائي بوده و گلوكز، ساكاروز و مانيتول را بدون توليد گاز تخمير كرد .
خرگوشهائي كه با خون باطن قلب بلدرچين هاي تلف شده تلقيح گرديده بودند، ظرف يك شبكه هاي عمومي مردند . خرگوش هاي تلف گرديده ضايعات يگانه بيماري پاستورلوز از قبيل تورم ناي توام با خونريزي و كبد خالدار را نشان دادند . ارگانيسم به شكل خالص از كشت خون درون قلب خرگوشهاي تلف گرديده انقطاع شد . تراكم زياد بالاي بلدرچينها در مكاني كه تهويه ضعيفي داراهستند و همچنين استرس ناشي از حمل و نقل در مسافتهاي طولاني، ممكن مي باشد از عوامل مساعد كننده شيوع بيماري و مرگ و مير در مقياس بالا شود .
پاكسازي و ضدعفوني محفظه محافظت بلدرچين ها و در اختيار گرفتن حشرهها و جوندگان در حذف ارگانيسم از محفظه مفيد مي باشد . با به كار گيري از واكسن روغني تهيه شده از باكتري انقطاع گرديده از گله و انجام اقدامات بهداشتي مي بضاعت بيماري را به طور پيروزي آميزي در اختيار گرفتن نمود .
هموفيلوس
پاراگاليناروم اين باكتري از سينوس ذيل كاسه چشمي بلدرچين هائي كه دچار سينوزيت بوده اند قطع گرديده مي باشد . سن ابتلا به اين بيماري از سه هفتگي به بعد گزارش گرديده هست . بلدرچين هاي مبتلا داراي آرم هاي آب ريزش بيني و تورم ملتحمه بودند و در يكسري از آنها شرايط كدورت و يا جراحت قرنيه وجود داشت كه منجر به پاره شدن قرنيه و توليد Panophthalmia شده بود .
پرندگان مبتلا به رنج مي توانستند تغذيه كنند و در گير لاغري مفرط گرديده بودند . سينوسها دچار يك سينوزيت موكوئيدي و موكوئيدي- چركي شده و گهگاه زمان ها توده بزرگي از مواد دشوار گرديده در سينوسهاي زير كاسه چشمي وجود داشت .
از سينوسهاي پايين كاسه چشمي بلدرچينهاي با سن سه هفته، پنج هفته و هفت هفته كه دچار به سينوزيت موكوئيدي يا اين كه موكوئيدي- چركي بودند، تنها باكتري هموفيلوس پاراگاليناروم جدا شد . البته در پرنده ها مسن تر كه سينوسهاي آنها دچار آبسه هاي پنيري بود، مخلوطي از باكتري هاي استافيلوكوكوس اپيدرميس، كورينه باكتريوم پيوژنز، انتروكوكوسي و پاستورلا مالتوسيدا قطع شويد البته هيچ نوع مايكوپلاسمائي از سينوسهاي بلدرچين هائي كه به تازگي مبتلا شده بودند و يا آنهائي كه داراي آبسه بودند قطع نشد .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/11/10 ساعت: ۰۹ توسط:faakhte :
برنامه نوري بوسيله بسياري از پرورش دهندگان جوجه گوشتي با برد به كارگرفته شده و ضمن كاهش مرگ و مير جوجه ها ، بهبود ضريب تبديل غذايي و تامين رشد بهتر باعث كاهش هزينه هاي ايجاد شده ميباشد اين برنامه به خصوص در مرغداريهايي كه تلفات ناشي از آسيت وجود داراست مفيد ميباشد . نتايج اجراي برنامه هاي نوري متناوب دربرگيرنده بهبود بازده غذايي ، بهبود اقتدار زيست ، بهبود جزئي رويش كاهش مرگ و مير قلبي ، كاهش تلفات مرجله پاياني زمان و بهبود اشتها مي باشد اين برنامه هاي نوري در هر مدل تالار مرغداري حتي سالن هايي كه از نوروروشنايي ارگانيك استعمال مي كنند به سادگي قابل اجرا مي باشد .
ماشين جوجه كشي
اهداف
: هدف
از اجراي برنامه محدوديت نوري درگله هاي گوشتي شامل موردها پايين مي باشد : 1-
بهبود توان زيست در پرندگان 2-
بهبود بازده غذايي 3-
بهبود رويش ورسيدن به هدف ها وزن دهي مطلوب درگله 4-
كاهش مرگ و مير قلبي 5-
كاهش تلفات 6-
بهبود اشتها 7-
ارتقا پتانسيل ژنتيكي در جهت بهبود ضريب تبديل غذايي ميزان رويش و فرآورده حاصل نقش
سيستم عصبي در پرندگان سيستم عصبي مهره داران مسول برقراري رابطه بين حيوان و محيط هاي داخلي و خارجي و همچنين انطباق مطلوب با تغييرات اين محيط ها مي باشد برقراري رابطه حيوان با محفظه خارجي از روش گيرنده هاي حسي كه در تراز تن دور از هم هستند انجام مي پذيرد در اختيار گرفتن محيط داخلي به وسيله گيرنده هايي در عضلات درمحيط داخل يا خارج بدن به وسيله قوس هاي رفلكس انجام مي گيرد كه شامل اعصاب بالا رونده حسي ، مراكزي در نخاع يا اين كه مغز و اعصاب پائين رونده فرامين حركتي را از سيستم عصبي مركزي به مكانيسم هاي اثرگذار مانند ماهيچهها و غدد منتقل مي كنند سيستم عصبي با هماهنگي سيستم غدد مترشحه داخلي فعاليت مي كند عمل هاي پيچيده زيادي را كه براي جواب به يك تحريك مختص است در حاليكه سيستم غدد مترشحه داخلي آهسته خيس فعاليت نموده و نقش آن اكثر در قوانيني مي باشد كه به تاكيد يا اين كه عكس العمل طولاني خيس احتياج مي باشد .
مطالبي
درباره نوروفروغ و روشنايي : فروغ و روشنايي
: نوروفروغ طبيعي به وسيله خورشيد تامين مي شود شدت اشعه نوروفروغ خورشيد به دليل تغيير مكان خورشيد، ابر وگرد و خاك ، رطوبت هوا و كارداران ديگر روزانه تغييرو تحول مي يابد علاوه برآن شرايط نسبي كره زمين به خورشيد باعث مي شود طول بازه زماني روز به طور روازنه تغيير تحول يابد در نيمكرده جنوبي عكس آن راستگو ميباشد به علت كروي بودن مرحله زمين حدود 15-30 دقيقه قبل از طلوع خورشيد نور و روشنايي روز آغاز شده و 15-30 دقيقه بعد از آن از غروب خورشيد هوا تاريك مي شود به اين ترتيب ارتفاع زمان روزكمي اكثر از حد فاصل ميان طلوع و غروب خورشيد مي باشد ولي معمولا مقطع دربين طلوع وغروب خورشيد راطول بازه زماني روز مي نامند ديده آدم صرفا مي تواند طول موج بين 400-700 ميلي ميكرون ازطيف انرژي شمسي رامشاهده نمايد اين محدوده نوروفروغ مرئي در موضوع جوجه ها هم درستگو ميباشد همه پرنده ها رنگ فروغ را تشخيص مي دهند به لحاظ مي برسد طيوران قادرند طيف هاي انتهايي اشعه نوري از قبيل قرمز رنگ ، نارنجي رنگ ، زرد رنگ و شايد آبي را خوب تر ببينند ميزان نوري كه طيور براي مصرف دان نياز دارند زياد قليل مي باشد بعد از آن از پاره اي يادگرفتن طيور مي توانند حتي در شدت نوري كمتر از فوت كندل دان مصرف كنند درحالي كه براي تحريك غذه هيپوفيز وافزايش ساخت تخم مرغ بايستي شدت نور حدود 2-4 برابر اين مقدار گردد از سالها پيش رشد دهندگان طيوربه اثر تحريكي نور در افزايش تخم مرغ در گله ، بخصوص در صورتي كه طول روز كوتاه باشد پي برده بودند در اين مورد سابقا مرغداران عقيده داشتند كه در مواقعي كه روز كوتاه است مرغها امكان تغذيه مطلوب و كافي براي ساخت حرارت وانرژي زمينه احتياج در شبكه هاي اجتماعي هاي طولاني را ندارند در فيض درچنين مواقعي ساخت تخم مرغ پائين مي آيد درحاليكه به كار گيري از نور و روشنايي مصنوعي امكان تغذيه بيشتري به مرغها مي دهد و مدتي را كه بايستي درخواب و بدون غذا بسر برند كاهش مي دهد به اين عامل بعضا از مرغداران به مرغهادر شب دان مخصوص براي شام مي دادند بهاين ترتيب كه 20 دقيقه يا اين كه عمده در ساعاتي مانند 10 الي 12 شبكههاياجتماعي از روشنايي تصنعي استعمال مي كردند البته تجربيات عملي كه در سال هاي اخير در اين مسئله فيس گرفت بطلان اين عقايد را ثابت كرد طبق مطالعات اخير اثر نوروروشنايي باعث تحريك فيزويولوژيكي بدن مي گردد بهاين ترتيب كه نور و روشنايي به وسيله ديده گرفته مي شود و سپس به عصب بينايي منتقل مي شود و توسط آن در نصيب قدامي غذه هيپوفيز مي رود وسبب تحريك آن مي گردد اين تحريك سبب ترشح هورموني مي گردد كه به خون ريخته مي شود و توسط جريان خون به غده هاي تناسلي رفته و روي آنها اثر مي گذارد و آن ها را وادار به فعاليت و ايجاد عمده مي نمايد در سود تظاهر خارجي استفاده از نوروفروغ به فيس ساخت تخم مرغ عمده منعكس مي گردد .
به كار گيري
از سيستم نوردهي به مراد تامين تندستي بهتر جوجه هاي گوشتي اخيرا گزارشهايي مبني بر تاثير مثبت برنامه هاي نوردهي با پروسه ارتقا تدريجي دوران نوروفروغ درجوجه هاي گوشتي منتشر گرديده مي باشد در اين شيوه درابتداي زمان رشد زمانهاي كوتاه نوردهي مسئله به كار گيري قرار گرفته وبه تدريج اين بازه زماني ارتقاء يافته و قبلي از ارسال كردن جوجه ها به بازار در سن 6 هفتگي نوردهي به صورت تمام وقت انجام مي پذيرد مبناي فرضيه اخير بر اين استوار است كه زمانهاي كوتاه نوردهي سبب كاهش اندازه غذاي خورده شده و در فيض كاهش سرعت رشد جوجه ها در پروسه حساسي مي گردد كه ارتقاء نسبي وزن جوجه ها در بيشترين حد مي باشد ليكن پرورش آرام تر جوجه ها سبب كاهش وقوع بيماريهاي متابوليك مثل ناهنجاريهاي ساق پا و سندرم مرگ ناگهاني مي شود كه از علل عمده تلفات جوجه هاي گوشتي محسوب مي گردند هوا داران فرضيه فوق معتقدند باوجودي كه جوجه هاي گوشتي گذشته از بلوغ جنسي به بازار رسول مي شونداما ارتقاء زمان نوردهي منجر تحريك ايجاد هورمونهاي توليد نظير مي گردد و به خصوص ارتقا ساخت هرومونهاي جنسي نر كه ماهيت آنابوليك دارا هستند موجب جبران كاهش پرورش و توليد وزن ارگانيك جوجه هاي گوشتي در پايان عصر رويش يعني زمان فرستادن آنها به بازار فروش مي گردد در مقايسه با برنامه هاي نوردهي ممتد و پيوسته در حالتي كه چه برنامه هاي نوردهي افزايشي باعث كاهش فرايند افزايش وزن جوجه ها در نقطه پايان هفته سوم مي گردند اما اين كمبود وزن تا زمان ارسال كردن انها به بازار جبران خواهد شد همچنين درصد وقوع بيماريهاي اسكلتي ، سندرم مرگ ناگهاني وساير علل مرگ و مير جوجه ها به طور چشمگيري كاهش مي يابد با استفاده از برنامه نوردهي نام برده مقدار توليد هورمونهاي آندروژنيك افزايش يافته كه اين قضيه با اعتنا به مقدار تاج و هورمونهاي مو جود در پلاسما نشان داده مي شود البته ارتباطي در ميان مقدار سرعت رويش و هورمون هاي جانور در پلاسما را نمي بضاعت نشان اعطا كرد بقيه اثرات برنامه هاي نوردهي افزايش دربرگيرنده بالارفتن قابل دقت كار طيور و راندمان غذايي برابر يا حتي عمده مي باشند چنانچه جوجه ها بيش از 6 هفته مراقبت شوند درصد رويش با بكارگيري اين قبيل برنامه هاي نوردهي بخش اعظم خواهد بود تماما مشخص و معلوم گرديده ميباشد كه نوع هاي مختلف طيوران در برابر تغيير تحول ارتفاع بازه زماني فروغ و روشنايي واكنش نشان مي دهند ارتقا بازه زماني فروغ و روشنايي باعث تحريك بلوغ جنسي شده وسطح توليد را در حد بالايي نگه مي دارااست علاوه بر اين تغييرو تحول ارتفاع زمان فروغ در مقايسه با فروغ ممتد با ارتفاع زمانهاي مختلف دارنده تاثير به مراتب بيشتري بر توليد مثل طيور هست با دقت به اين كه طيور گوشتي در مدت عرضه به بازار احتمالا از لحاظ جنسي بالغ نشده اند تاثير تغييرات طول دوران نور و روشنايي در پرورش جوجه هاي گوشتي متفاوت مي باشد . اكثر وقت ها رويش دهندگان طيور بر افزايش حداكثر غذاي خورده شده به وسيله جوجه ها در ارتفاع 24 ساعت شبانه روز تاكيد دارند متداولترين برنامه نوردهي مورد به كار گيري براي مرغ و بلوقلمون به چهره 23 ساعت فروغ و روشنايي ويك ساعت خاموشي يا 24 ساعت روشنايي ممتد مي باشد نقش خاموشي درمديريت رشد جوجه هاي گوشتي نياز به تحقيق بيشتري داراست البته شواهد زيادي وجود دارااست كه استفاده از فروغ و روشنايي ممتد يا نسبتاً پيوسته در رشد جوجه هاي گوشتي قابل سفارش نمي باشد به كارگيري از برنامه هاي روشنايي روزانه با مقطع كوتاهتر سبب ساز ارتقاء تندرست طيور و كاهش اندازه استرس گرديده البته در مقايسه با برنامه هاي نوردهي ممتد و پيوسته سبب ساز كاهش سرعت رويش مي شود برنامه هاي نوردهي منقطع كه طي ان زمانهاي خاموشي و فروغ در طول 24 ساعت شبانه روز تكرار مي شود موجب ارتقاء تندرست طيور گرديده و در ضمن مقدار رويش و راندمان غذايي بهتري را نسبت به نوردهي ممتد و پيوسته سبب مي گردد در موضوع به كارگيري از نور و روشنايي براي تحريك پاسخ هاي فيزيولوژيك در جوجه هاي گوشتي تلاشهاي بسيار پاره اي رخ گرفته مي باشد اين مطلب به تشريح آن گونه از برنامه هاي نوردهي مي پردازد كه در پرورش جوجه هاي گوشتي استفاده شده و در طي آنها ارتفاع دوران فروغ و روشنايي در اولِ زمان رشد كووتاه بوده لكن با ارتقاء سن طيور زيادتر مي شود .
نتايج
: نتايج محاسبه گرديده در اين برنامه به ترتيب تحت مي باشند .
1-
نتايج حاصل در پرورش گله : در اثر اجراي برنامه هاي گوناگون نوردهي متناوب و افزايشي در سالن هاي رشد جوجه گوشتي در روزهاي 18تا21 روزگي كاهش وزن به اوج رسيده و در برنامه هاي نوردهي ، افزايشي درحدود 50 گرم مي باشد اين تاخير در رشد در حدود سن 32 تا 33 روزگي جبران مي شود طبق چك نتايج حاصل شده در رشد حاصل از اجراي برنامه هاي مختلف در مرغداري ها ترقي در رويش را در پرنده هايي كه پس از 35 روزگي كشتار شدند مشاهده نموديم .
2-
ضريب تبديل غذا : ضريب تبديل غذايي در اثر اين برنامه به عامل كاهش نيازهاي حفظ دراثر تغيير تحول دادن منحني پرورش و كنتر شدن جوجه هاي وزاد كمترشدن مرگ ومير در گله و ادامه يافتن رويش آخر دوره رويش به طور مختصر بهبود مي يابد .
3-
تاثير حاصل از اين برنامه در توان زيست و بقا گله : به علت كاهش مرگ و مير قلبي همينطور كاهش مشكلها ناشي از پا ترقي واضحي در توان زيست گله بهوجود مي ايد .
4-
تغييرو تحول اخلاق و رفتار پرنده ها در اثر اجراي برنامه هاي نوردهي در سالن هاي رويش مرغ گوشتي: جوجه هايي كه پايين برنامه نوري رشد يافتند فراوان فعال خيس و شاداب خيس از حالت معمولي بودند همچنين از حضورانسان آگاهتر بوده و رغبت به نشستن بر روي چوب استراحت را داشتد .
5-
ارتقاء مصرف طعام و تكامل دستگاه گوارش : در اولي ساعتها پس از روشنايي درسالن با ارتقاء خوراك جوجه ها روبرو ميشويم واين مسئله ما را به سوي اين فرض كه برنامه نوري سبب تحريك تكامل دستگاه گوراش بويژه چينه دان در سنين نخستين معاش مي گردد ساماندهي مي كند اين فرضيه با پژوهش ها انجام يافته بوسيله درسال 1985 كه به ارتقاء قابل ملاحظه اندازه چينه دان در پرندگاني كه هر دوروز يك توشه تغذيه مي گردند پي بردند حمايت مي گردد اندازه مصرف دان درهر ساعت درجوجه هايي كه ذيل برنامه نوردهي صعودي پرورش يافتنددر مقايسه با جوجه هايي كه زير موقعيت فروغ و روشنايي دايم پرورش يافتند درحدود 50 درصد اكثر گرديد در واقع اين پرنده ها مجبورند 85 تا 88 درصدازكل جيره اي كه در 24 ساعت مي خورند را درمدت 14 ساعت مصرف نمايند اندازه مصرف دان در دو ساعت اول پس از شروع نور و روشنايي در برنامه هاي نوردهي صعودي حدودا 2 برابر بخش اعظم ازمصرف طيوران مي باشد كه زير موقعيت فروغ و روشنايي دائم رشد مي يابند اين مورد درهنگام مشاهده اخلاق تغذيه جوجه ها درموقع آغاز نور آشكار مي شود .
6-
كردار جوجه ها در روزهاي اول اجراي برنامه نوردهي: زماني كه برنامه هاي نوردهي افزايشي از روز چهارم با شش ساعت ظلمت در روز مقدمه شد ميزان مصرف آب در اولين دوساعت پس از شروع نوروفروغ 40 درصد اكثر از ميانگين مصرف آن موقعيت نور و روشنايي دايم گرديد پس از روز هفتم در دو تا سه ساعت گذشته از استارت ظلمات ارتقا مختصري در ميزان آب مصرفي مشاهده شويد از روز هفتم به آن گاه جوجه ها ساعت شروع ظلمات را ياد گرفته و مصرف آب را دردومين و سومين ساعت قبلي از استارت ظلمات ارتقا دادند .
7-
تاثير برنامه هاي نوردهي افزايشي بر مقدار مصرف دان درساعت آغاز فروغ : در شرايطي كه روزانه 12 ساعت ظلمات داشته باشيم حدود 20 درصد ازكل دان مصرفي توسط جوجه ها در ساعت نخستين پس از فروغ مصرف مي گردد از سن 10 تا 20 روزگي ميزان غذاي مصرفي جوجه ها مي تواند در اولين ساعت ها پس از آغاز فروغ اكثر از ميزان مصرف ساعت در وضعيت فروغ دايم باشد .
8-
رفتارهاي تغذيه اي ناشي از برنامه نوردهي درهفته هاي دوم و سوم زندگي جوجه ها: مصرف آب و خوراك در اولين ساعتها پس از استارت فروغ بيش از مقادير ميانگين مصرف دركل عصر نور و روشنايي مي باشد عليرغم اين كردار تغذيه اي قابل توجه ، كل طعام مصرفي جوجه هاي تحت اين برنامه نوري درمقايسه باجوجه هايي كه تحت موقعيت نور دائم محافظت مي كردند در طي هفته دوم كاهش مي يابد .
9-
اخلاق تغذيه اي پس از سه هفتگي ناشي از اين برنامه : پس از 21 روزگي ارتقاء ساعت ها نوروروشنايي موجب ارتقاء مصرف غذا شويد كه علت آن را مي بضاعت ساخت رفتار تغذيه اي در طي دو هفته اوليه اجراي برنامه و نيز ارتقاء بازه مصرف خوراك دانست .
10-
تاثير برنامه نوري متناوب با بازدهي خوراك : برنامه نوري متناوب بازدهي خوراك را افزايش مي دهد اكثري از آزمايش هاي انجام شده در تراز مرغداريها نشان مي دهند كه استعمال از برنامه نوري متناوب بازدهي غذا را حدود 5 تا 10 درصد بهبود مي بخشد و همينطور وزن آخرين حاصل شبيه و يا اين كه حتي خوب تر خواهد شد علت اين دستور آن ميباشد كه هنگامي مرغها دان را طي برهه زماني 1تا 2 ساعت مدت روشنايي مي خورند براي هضم و جذب غذاي مصرف شده بر حسب كيفيت و تركيبات خوراك ، سن و وضعيت محيطي به 2 تا 4 ساعت بازه زماني نياز داراهستند زماني كه پرندگان آنگاه از مصرف طعام آهسته نشسته يا خوابيده اند ضريب تبديل طعام به گوشت دوچندان خوبتر خواهد بود و براي هضم خوراك در تاريكي نياز به انرژي كمتر مي باشد دراين مسئله دقت به اين زمينه كه يك پرنده درحال راه و روش رفتن يا اين كه ايستادن به منظور انقباض عضلاني نياز بيشتري به مصرف كالري داراست در تفهيم و روشن ساختن بيشترموضوع به ما كمك مي كند .
11-
برنامه نوري متناوب زمان بيشتري را براي ميل كردن غذا خوردن فراهم مي آورد : هر پرنده مانند هر شخص ديگري شخصيت مختص خويش را دارا مي باشد بعضا از جوجه ها پرخاشگر و سلطه جو مي باشند و برخي ديگر ترسو وكمرو مي باشند برنامه نوري متناوب با فراهم كردن مدت عمده براي تغذيه مرغها بخت بيشتري به كليه آن ها جهت بدست آوردن خوراك مي دهد با وجود اين جهت انجام صحيح اين دستور و به منظور تغذيه خوب يكنواخت ممكن هست ضروري شود محيط و تعداد دانخوري و آبخوري را ارتقاء دهيم .
12-
تاثير برنامه هاي نوردهي متناوب بر عمل ماهيچهها مشكلات مربوط به پاها وكاهش نقص اسكلتي: برنامه نوردهي متناوب فعاليت ماهيچهها را افزايش مي دهد مقطع شفاف شدن چراغها مرغها آغاز به تناول كردن خوراك مي نمايند و لذا نوردهي منظم عمل ماهيچه ها را همانند واضح كردن تشديد مي كند اين موضوع به خصوص براي پاهاي پرندگان كهبايد وزن سنگين وزن بدن آنها را تحمل نمايند فراوان موءثر مي باشد به همين جهت برنامه نوري متناوب مي تواند معضلات مربوط به پاها و نقص اسكلتي را تاحدود 20 الي 55 درصد كاهش دهد .
13-
رابطه برنامه نوري متناوب در سالن با استرس حرارتي : اجراي برنامه هاي نوردهي در سالن رويش مرغ گوشتي استرس حرارتي را به دستكم مي رساند با محدود نمودن پرندگان درخوردن طعام و يا اين كه هضم غذاي خورده گرديده درگرمترين ساعت ها روز جوجه هاي گوشتي به خصوص جوجه هاي سنگين وزن وزن حرارت كمتري در بدن خود ايجاد نموده و لذا مي توانند هواي گرم را بهتر تحمل نمايند و بازده خوبتر و تلفات كمتري خواهند داشت .
14-
اثر برنامه هاي محدوديت نوردهي در بهبود كيفيت جنازه ، كاهش تلفات و كاهش چربي محوطه شكمي: تاريكي كار هاي مرغ را كمتر نموده و كيفيت لاشه را بهبود بخشيده همچنين مقدار تلفات را في مابين 2 تا 3 درصد كاهش مي دهد و چربي كمتري در محوطه شكمي ذخيره مي گرديد .
15-
نتايج حاصل از برنامه نوري درهزينه انرژي مصرفي و استهلاك ادوات مرغداري: برنامه نوري متناوب هزينه انرژي مصرفي را كاهش داده همچنين از استهلاك و پوسيدگي ادوات مي كاهد به كارگيري از برنامه نوري متناوب هزينه هاي برق را كاهش داده همچنين به كارگيري كمتر از وسايل و ادوات دانخوري سبب ارتقا عمر انها خواهد شد .
16-
رابطه فروغ متناوب و آسيت : طبق آزمايش هاي به كار آمده در جوجه هاي گوشتي كه از سن 9 تا 42 روزگي از منش نوروفروغ متناوب به كارگيري نمودند (يك ساعت فروغ و روشنايي و 3 ساعت تاريكي كه روزانه 6 توشه تكرار مي گردد ) به طور قابل مراعات اي مرگ ناشي از آسيت ( آب آوردگي شكم ) كاهش يافت .در اولِ استعمال از خط مش نوروروشنايي متناوب اندازه رشد كاهش يافته البته در غايت ، در روز چهل ودوم مقدار وزن هيچگونه تغييري نيافت وقتي كه از 9 روزگي از برنامه روشنايي متناوب به كار گيري شود ضريب تبديل غذايي اثر كمتري ايفا مي كند درصورتي كه چه در نقطه پايان آزمايش (روز چهل و دوم ) تفاوتي في مابين دو گروه چشم نشد . به طور كلي بيشترين ميزان مرگ ومير ناشي از آسيت درگله هايي كه بيش از 23ساعت فروغ و روشنايي مداوم داراهستند ديده مي شود . طبق آزمايش هاي به كار آمده در سالن هاي رشد مرغ گوشتي هر برنامه نوردهي كهميزان ساعتها تاريكي درآن افزايش يابد منجر به كاهش تلفات ناشي از آُيت خواهد شد . استفاده از برنامه نوروفروغ مداوم در مرغداري قابليت و امكان ميل كردن غذاي بيشتر و پرورش سريعتر را براي جوجه ها مهيا مي كند و عكس اين قضيه درمورد محدود نمودن ساعتها فروغ تالار صدق مي كند باكم نمودن ساعتها روشنايي درمراحل رويش جوجه ها ، سرعت پرورش كاهش مي يابد و سپس در باقي مانده دوره مي توان برهه زماني نوردهي را ارتقاء داد به حيث مي برسد كه كاهش نوردهي در تالار ، اثري مشابه با محدود كردن خوراك جوجه ها داشته باشد از طرفي كاهش ساعتها نور سبب ساز ارتقا سنتز روزمره ملاتونين و آزاد شدن آن از غده پينه آل مي گردد ملاتونين يك آنتي اكسيدان آندروژني قدرتمند مي باشد و شايد نقش مهمي درمحافظت سلول هاي ميوكارديوم در برابر عوامل پاتوژن ايفا مي كند به طور كلي با اجراي برنامه نوردهي متناوب در سالنهاي پرورش مرغ گوشتي نسبت به اندازه اعتنا دراجراي درست برنامه و گونه برنامه اجرايي ميزان درگيري به اسيت كاهش مي يابد .
17-
تاثير برنامه هاي محدوديت نوردهي برسندرم مرگ ناگهاني درجوجه هاي گوشتي: اثر روشنايي بر ميزان سندرم مرگ ناگهاني يا اين كه SDS مسئله تحليل قرار گرفته و مورد ها مختلفي همچون شدت روشنايي ، طول بازه نوروروشنايي ، طول بازه تابيدن فروغ متناوب با تداوم فروغ مطالعه گرديده است به نظر مي برسد كه مقدار SDS درجوجه ها با افزايش شدت فروغ و روشنايي ارتقا مي يابد احتمال تلفات جوجه ها به عامل سندرم مرگ ناگهاني درمحل هاي بدون نور خيس شبيه با بخش ها زياد شفاف لانه مي باشد همينطور محاسبه ها و تست هاي انجام گرفته در سالنهاي رويش مرغ گوشتي نشان مي دهد كه نورهاي پيوسته درمقايسه با نورهاي متناوب سبب بروز تلفات بيشتري دراثر سندرم مرگ ناگهاني مي گردند . علاوه بر اين تلفات ناشي از sDs در ميان جوجه خروسها كه در حالت نوري پرورش يافتند به سوي كمتر شدن سوق مي يابد .آزمايش هاي گوناگون با برنامه هاي نوردهي مختلف نشان مي دهد كه در برنامه هاي نوري رو به بالا تدريجي اندازه وقوع سندرم مرگ ناگهاني يا sDs به سمت كمتر شدن گرايش مي يابد در بيشتر چك ها ارتقا آهسته فروغ همپا با كاهش كل تلفات و تلفات ناشي از sDs ذكر شده هست به طور كلي نقش نوروفروغ در بيماريزايي sDs ذكر گرديده مي باشد به طور كلي نقش فروغ و روشنايي در بيماريزايي sDs مشخص نشده ميباشد شايد روشنايي باعملكرد غده پينه آل در رابطه ميباشد طولاني تر نمودن ملاتونين به جيره غذايي جوجه هاي گوشتي گرايشي به سمت كاهش وقوع سندرم مرگ ناگهاني توليد مي كند طبق بررسي هاي انجام شده درجوجه هاي گوشتي درتلفات به علت وقوع سندرم مرگ ناگهاني در مقايسه با آنهايي كه به علل ديگري مرده اند ميزان ملاتونين كمتر بوده مي باشد بنابراين چنين فرض مي شودكه كاهش تولدي ملاتونين ممكن ميباشد به دليل خلل در شيوه تلاش عصر هاي 24 ساعته فيزيولوژيكي بدن باشد با اجراي برنامه نوردهي متناوب مي بضاعت و توان تا حدودي تلفات ناشي از sDs را كاهش داد .
18-رابطه
بيماريهاي ويروسي و برنامه نوردهي متناوب و تحليل اندازه تاثير اين برنامه بربيماريهاي ويروسي : طبق آزمايش ها و ارزيابي هاي انجام گرفته در صورت پيدايش بيماريهاي ويروسي در سالنهايي كه درآنها برنامه نوردهي متناوب اجرا مي گردد نسبت به سالن هايي كه از نور و روشنايي مداوم و 24 ساعته به كارگيري مي نمايند تلفات روزمره ناشي از زد خورد به بيماري ويروسي كمتر گرديده و به علت تجديد قواي جوجه و استراحت درمدت مدت خاموشي افت دان درگله كمتر گرديده و جوجه تقريبا دان مصرف روزانه را طبق استاندارد مصرف مي كند در صورتيكه در سالنهايي كه اين برنامه در آنان اجرا نشده در هنگام پيدايش بيماري ويروسي با تلفات عمده و افت دان روزانه مواجه مي شويم علت كاهش تلفات جوجه ها كاهش عمل آنها در سود كاهش تبادلات هوايي در شش ها و دستگاه تنفسي سرگرم به بيماري مي باشد .
19-
بيماريهاي تنفسي و نقش برنامه هاي نوردهي : در اثر اجراي برنامه هاي محدوديت نوردهي در سالنهاي گوشتي بيماريهاي تنفسي از قبيل : سي . آر . دي و كلي با سيلوز به عامل كاهش كار جوجه ها بخصوص در ساعات خاموشي و استراحت آنها در اين ساعات تاحدودي كاهش مي يابد .
20-
نقش برنامه هاي نوري در اندازه توليد گوشت در زمينهي رطي دوره رويش : اندازه ساخت گوشت زنده نسبت به سالنهايي كه در آنها برنامه نوري مداوم اجرا مي گردد به مقدار 3 تا 12 درصد ارتقا نشان مي دهد .
21-
بيماري كوكسيديوز و اثرات برنامه نوردهي متناوب : به حيث مي رسد كه برنامه نوردهي متناوب درمقايسه با نوردهي مستمر خطر پيدايش بيماري كوكسيديوز را ارتقا مي دهد طيور به علت ارتقاء تحرك درمراحل كوتاه بازه فروغ ، بيشتر بستر را زيرورو مي نمايند كه اين قضيه خود سبب ساز بهبود شرايط اسپوردار شدن و بقا اووسيت هاي عفوني كه در دسترس طيور قرار مي گيرند افزايش مي يابد علاوه براين درنوردهي متناوب تركيبات ضد كوكسيديايي جانور در دان به استدلال كاهش مصرف دان در روند تاركي به صورت غير پيوسته در اختيار پرنده قرار مي گيرند وليكن كارايي توليدگله هاي يي كه پايين رژيم نوردهي متناوب قار مي گيرند بهبوديافته هم پا با بقيه مزاياي حاصل از اين مدل نوردهي اثرات سو حاصل از بيماري كوكسيديوز را تعديل مي نمايد .
22-سيستم
هورموني و نقش برنامه هاي نوردهي در تحريك آن : طبق بررسي هاي چهره گرفته اجراي برنامه هاي محدوديت نوردهي در سالنهاي پرورش مرغ گوشتي باعث تحريك سيستم هاي هورموني جوجه ها مي گرد به عنوان مثال پاسخ جوجه خروسها به ارتقا دوره نوردهي در طول اجراي برنامه هاي نوردهي متناوب و صعودي در تالار ، افزايش ترشح هورمون تستوسترون مي باشد كه اين افزايش ترشح سبب ساز ترقي كارايي در ايجاد گوشت زنده مي گردد .
پيشنهادات
: 1- يكي از نكات مهمي كه مي بايست در اجراي برنامه خاموشي قضيه توجه قرار گيرد اعتنا به آب ، طعام ،مكان رشد و همچنين گنجايش مكان رشد پرندگان مي باشد كه در هيچ كدام از مورد ها ذكر گرديده نبايد محدوديت وجود داشته باشد .
2- صرف حيث از زمينه تهيه و تنظيم غذاي كافي جهت تغذيه جوجه ها ارتقاء تعداد دانخوري قبل از قضيه تغذيه غذا بايستي مورد توجه قرار گيرد همچنين تعداد آبخوري هاي موجود در تالار نيز مي بايست در ارتفاع اجراي برنامه محدوديت نوردهي ارتقا يابد در چهره آماده نشدن اين مورد بايستي شدت نوروفروغ ومدت خاموشي كاهش يابد .
3- نكته قابل توجه در اجراي برنامه نوردهي وتوسعه دوره خاموشي ارتقاء عمل جوجه ها مي باشد اين مورد سبب ساز ساخت يكسري خلل ها مي شود كه با پرهيز از ساخت ازدحام وتجمع دوچندان جوجه ها همچنين ارتقاء ظرفيت پرورش و تامين آب و طعام به طور كافي اين خلل ها مرتفع خواهند شد چراكه هنگام شفاف شدن چراغها پس از طي عصر ظلمت ، مرغها و خروس ها آغاز به فعاليت فراوان جهت ميل كردن و آشاميدن مي كنند كه در فيس وجود فضاي كافي و آب و دان كافي از توليد گرد وغبار و سرو صدا و ازدحام جوجه ها بر روي نيز جلوگيري به عمل مي آيد .
4-
شدت روشنايي از سن 7 تا 14 روزگي خوبتر ميباشد في مابين 20 تا 30 گرانقيمت حفظ شود پس از آن بايد با توجه به خلق پرنده به 10 لوكس كاهش يابد سپس بايستي يك ارتقاء مجدد به 20 تا 30 گرانقيمت داشته باشيم 5- آسانترين راه و روش جهت كاهش شدت فروغ در تالار استفاده از ديمر و يا اين كه بده بستان حباب چراغها متناسب با سن پرنده ها مي باشد .
6- جوجه هاي ماده عموما بايستي در معرض كاهش وزن كمتري قرار گيرند چراكه ظرفيتشان جهت جبران پرورش كمتر از جوجه خروسها مي باشد به اين ترتيب در چهره قابليت و امكان بايستي جوجه خروسها و جوجه مرغها را جدا از هم محافظت نمود و براي جوجه مرغها از برنامه هايي كه دوران تاريكي كمتري داراهستند به كارگيري كرد .
7- حبابهاي لامپها بايد مدام پاك نگهداشته شوند وجود گرد وغبار بيش از حد چراغ مي تواند تا 70 درصد از شدت وتاثير روشنايي بكاهد لامپها بايستي مرتبا در اختيار گرفتن شده و لامپهاي سوخته بايد مرتبا بده بستان شوند معمولا لامپها در دو رديف به فاصله حدود 5/3 متر از يكديگر و در ارتفاع 5/2-2/2 متر از كف نصب مي گردد .
8- وجود روشنايي بيش از حد سبب تحريك وعصبي شدن پرنده ها شده و آنها استارت به نوك زدن به يكديگر ( عارضه كانيباليسم مي نمايند از سوي ديگر درصورتيكه شدت نور و روشنايي كمتر از حد اضطراري يعني 5/0 فوت كندل باشد مرغهاي گوشتي جهت يافتن آب و طعام در گير گونه هاي خواهند شد يكنواختي گله برهم خورده و وزن تن كمتر از حد توقع خواهد شد .
9- زمان شدت نوروروشنايي و محل نور و روشنايي در هر سالن پرورش مرغ گوشتي مي تواند اثر بدون واسطه روي تلاش و بازدهي آخرين داشته باشد شدت روشنايي ، ارتفاع زمان روشنايي و كيفيت نوروفروغ ، همه بر روي رويش جوجه تاثير مي گذارند كيفيت نور و روشنايي لامپهاي مسئله به كارگيري هم خيلي داراي اهميت هست مقدار و شدت روشنايي مسئله به كارگيري معمولا بستگي به سن پرنده و مدل برنامه نوري تعيين شده دارد به طور كلي نگهداري و محافظت شدت نور به مقدار دستكم 5/0 فوت كندل يا اين كه 5 گرانقيمت و 1 فوت كندل يا اين كه 10 لوكس در مرحله تن مرغ در اكثر وقت ها اهميت متعددي دارااست ولي به استثنا تعدادي روز نخستين كه جوجه براي پيدا كردن سهل و آسان آب و دان به فروغ بيشتري نياز دارد اگر از واحد وات استفاه شود براي هر متر مربع 1-75/0 وات نوروروشنايي نياز مي باشد .
10- اينكه از يك برنامه نوري بهترين نتيجه حاصل شود بايستي قضيه هاي عملي آن به طور كامل محاسبه گردد يك مرغدار بايدآزمايشهاي متفاوت را در مزرعه خويش انجام دهد و برنامه اي را گزينش نمايدكه نيازهاي وي را برطرف مي كند بايستي به ياد داشت كه استفاده از يك برنامه نوري كه در بعضي مرغداري ها نتايج خير داشته ممكن ميباشد در مرغداري هاي ديگر شايسته ترين نتيجه را به يار نداشته باشد .
11- در سالنهايي كه 2 طرف آن ها باز مي باشد خوب تر است زمان ظلمات را در روز طوري تهيه نمائيم كه تابش نوروفروغ به باطن تالار به چهره بدون واسطه نباشد ودوره روشنايي را در وقتي تنظيم نمائيم كه روشنايي به باطن سالن تابيدن كند .
12-
جهت اجراي صحيح برنامه هاي نوردهي متناوب در سالن وبدست آوردن سود مناسب تصويب داده ها مديريتي به ترتيب تحت يك اصل اضطراري مي باشد : الف – وزن بدن حداقل وزن هفته اي ، ترجيحا وزن روزمره .
ب- تلفات / كشتار : تصويب تلفات روزمره و كشتار ناشي از جوجه هاي با نقص حركتي ، آسيت و سندرم مرگ ناگهاني .
ج
– تعداد پرندگان : روزمره يا دستكم هفتگي د-
مصرف دان : روزانه يا هفتگي پ – فهرست دان ، كل دان مصرفي روزمره و غذاي مصرفي روزمره درهر وعده .
تا زماني كه
– آب مصرفي : روزانه ح
– برهه زماني روزانه بازه و طول روز طبيعي 13- با دقت به حالت سالنهاي مرغداري رشد مرغ گوشتي در كشور ايران و در لحاظ به دست آوردن تجهيزات جان دار شايسته ترين گونه سيستم خاموشي در تالار هاي موجود اجراي برنامه هاي نوردهي متناوب مي باشد .
14- توجه به اين نكته حائز اهميت هست كه دراجراي برنامه هاي نوردهي متناوب مي بايست سفارش هاي نژآدهاي متعدد ار هم لحاظ نمود تا بهترين سود وري با توجه به خصوصيات نژآدي هر گله از اجراي اين برنامه ها حاصل گردد .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/11/9 ساعت: ۱۴ توسط:faakhte :
هر ساله بيش از 30 بيليون جوجه گوشتي در سراسر دنيا توليد مي شوند . 15 بيليون آنها در آمريكا توليد مي شوند . به برهان تمايل صنعت طيور به سمت ايجاد متراكمتر و ارتقا اتوماسيون ، جوجه هاي جديد هچ گرديده در 24 ساعت اول پس از هچ در معرض تعداد زيادي دست اندركاران استرس زا قرار مي گيرند . اين اثرات مضر در ساعتها نخستين حساس پس از هچ مي تواند باعث ارتقاء درصد مرگ و مير زود هنگام شود . همينطور اين كارداران استرس زابر همت آخري موءثر مي باشند در سود سبب ساز كاهش وزن آخرين ، ارتقاء ضريب تبديل و ارتقا هزينه به ازاي هر كيلوگرم گوشت ساخت شده مي شوند . بدون دقت به جزئيات ، پيروزي و سودآوري قابل به وقوع پيوستن نمي باشد .
گروه طيوران صنعت فاخته
بيوسكوريتي عدم سلامتي برابر است با عدم فايده . هر رويش دهنده حقيقي و واقعي جوجه گوشتي ، جوجه هايي با بالاترين كيفيت ممكن را خريداري مي نمايد و جوجه هاي ضعيف ، مريض ، دارنده تنش ، كم وزن يا اين كه دهيدراته را در تالار با تراكم بالا قرار نخواهد اعطا كرد . جوجه هايي كه به فارم مي رسند مي بايست در سالمي بوده و پس از آن تضمين آلوده نشدن آن ها تا حد قابليت و امكان واجب ست . اين به معنا آن هست كه فارم بايد تماما شسته شده و ضدعفوني شود واين اعمال در حداقل بازه زماني پيش از رسيدن گله نو چهره مي گيرد . جوجه هاي سلامت پس از ورود به محفظه آلوده مي توانند به سرعت آلوده و كثيف و بيمار شوند . توليدكنندگان برنده تشخيص مي دهند كه تلفات به ادله پيدايش بيماري در قوانيني با اجراي ضعيف اصول بهداشتي اكثر از تالار هايي مي باشد كه پيش از ورود جوجه ها تميز و ضدعفوني گرديده اند . پس از ورود جوجه، اعمال بيوسكوريتي بايد شديدا توسط تمام افراد رعايت شود . ممانعت از ورود بازديدكنندگان غير ضروري يا اين كه غير مجاز حتمي ست . در حالتي كه فارمي نياز به بازديد دارد ، قبل از ورود به فارم ، بده بستان بي نقص لباس ها يا دوش تصاحب كردن الزامي ست . تالار ها به ترتيب از سالن دربردارنده جوانترين جوجه ها تا تالار دربردارنده مسن ترين آنها بازديد مي شوند . همينطور بازديد از سالن هاي آلوده در آخري مرحله بايد چهره گيرد . خريد جوجه هاي تندرست و محافظت سالمي آنها در طول چرخه ايجاد آسانتر و ناچيز دغدغه تر مي باشد . بخش مهمي از هر برنامه بيوسكوريتي اين مي باشد كه جوجه هاي هچ گرديده در هچري بطور مناسب واكسيناسيون شوند . انگيزه از واكسيناسيون ، امداد به جوجه ها در گسترش مقاومت آن ها در پيشروي بيماري هاي مختص مي باشد خير اضافه كردن استرسي به ساير استرس ها در طي روزهاي نخستين معاش ، واكسيناسون صرفا با واكسن هاي مورد نياز و توزيع آن ها بر پايه آنچه سفارش گرديده هست ، چهره مي گيرد .
مهمترين
بخش معاش جوجه 24 ساعت نخستين زندگي جوجه هاي گوشتي مهمترين بخش زندگي آنها مي باشد . سالن ها بايد اماده بوده و يك روز پيشين از وصال جوجه طغيان شوند . در ادامه برخي پارامترهاي اساسي كه بايد قبلي و در طول ساعتها اول زندگي جوجه گوشتي جهت داشتن ابتدا و آخرين خوب موضوع توجه قرار گيرد ، آمده است .
بهبودهاي
ژنتيكي در دو دهه اخير ، سن توليد جوجه گوشتي 2 كيلوگرمي از 60 روز به كمتر از 40 روز كاهش يافته ميباشد . يعني هفته اول معاش جوجه گوشتي امروزي 20 درصد كل زندگي جوجه را در بر مي گيرد در حاليكه در 20 سال پيشين تنها 10 درصد آنرا تشكيل مي بخشيد . اين پرورش پرسرعت ، مديريت در طي هفته اوليه زندگي را مي طلبد . كاهش در همت به ادله رئيس نامطلوب قابل جبران نميباشد چون فرصتي وجود ندارد .
كيفيت
هوا پس از بيوسكوريتي ، استدلال اصلي بعدي تامين هواي تازه ، گرم و با كيفيت و غني از اكسيژن براي جوجه هاي جديد هچ شده مي باشد . طبيعتا ناي جوجه ها به هنگام حمل در سيني ها و در باكس ها آزرده مي شود . اغلب جوجه ها در طي هچ ، در معرض گاز فرمالدئيد و هواي آلوده و كثيف قرار مي گيرند . اطمينان از با صرفه بودن كيفيت هوا براي جوجه ها و عدم وجود سطوح غيرقابل پذيرش دي اكسيدكربن و آمونياك داراي اهميت مي باشد . مقادير مازاد اين محرك ها مي تواند منجر افسردگي ، دهيدراته شدن ، لاغري و سرنوشت مرگ شود . تهويه ضعيف مي تواند سبب تجمع مونوكسيدكربن و رسيدن به سطح ها سمي شود . سميت سبب ساز وضعيت برگشت ناپذيري مي شود كه نمي تواند با تهويه بيشتر تصحيح شود . تامين هوايي با كيفيت قابل پذيرش هنر هست . انگيزه ، تامين هواي تازه براي جوجه ها بدون توليد سوزوسرما و كوران براي آنان و اتلاف انرژي گرمايي ست . سرپرست فارم جوجه گوشتي مي بايست بداند به چه شكل سالن را جهت آماده نمودن هواي تازه و گرم دايمي و صرف حيث از وضعيت هوايي خارج از تالار مديريت كند .
دماي
برودينگ چرخه ايجاد جوجه گوشتي كوتاه است . جوجه هاي گوشتي در نيمي از زندگي خويش داراي سيستم تهيه و تنظيم دماي توسعه نيافته مي باشند كه نمي تواند دماي داخلي بدن را به هنگام قرار دريافت كردن در معرض دماهاي فرنگي تهيه كند . براين اساس ، برودينگ مناسب اساسي ست و رشد باصرفه در ارتفاع اولين روزهاي معاش با زمان رشد جوجه در ارتباط خواهد بود . اعمال مديريتي مي بايست بسته به حالت آب و هوايي و وضعيت جغرافيايي محل تصحيح شود . با اين وجود ، بايد دماي 33-31 مرتبه سانتيگراد براي تمام جوجه هاي فارغ از استثنا تامين شود . آزمايشات انجام شده نشان داد در جوجه هاي رشد يافته با دماهاي كمتراز اين مقادير ، كاهش رويش ، راندمان خوراك بالاتر و ارتقا مرگ و مير ديده شد (جدول 1) . هزينه ايجاد هر پوند گوشت در دماهاي برودينگ پايين حد اپتيمم ، 6/1 سنت افزايش يافت . در صد مرگ و مير براي جوجه هاي نام برده بيش از 8 درصد بود كه 5 درصد آن به عامل آسيت بود . قبلي از رسيدن جوجه ها ، دما در ناحيه برودينگ بوسيله دماسنج ديجيتال تحليل شود . دما در مرحله 2 سانتيمتري بستر اندازه گيري شود . آنگاه از ورود جوجه ها ، اخلاق آنان و الگوي توزيع آنها در تالار ، چگونگي دما و تهويه را نشان مي دهد . در واقع ، نيازي به تجهيزات توسعه يافته وجود ندارد ، زيرا خوي جوجه ها نشان دهنده هر گونه مشكلي خواهد بود مديران فارم نياز به ادراك و تشخيص خلق جوجه ها در هنگام آسايش و استرس دارا هستند .
آب
جوجه ها مي توانند به ميزان 100 ساعت يا اين كه بيشتر محروم از آب و خوراك باشند . در اين زمان آنها از بقاياي مواد مغذي كيسه زرده خود استقاده مي كنند . با اين وجود ، محدود كردن عمدي آب و غذا سفارش نمي شود . بطور ايده آل ، جوجه ها مي بايست در كمتر از 8 ساعت پس از هچ به آب و خوراك دسترسي داشته باشند . تاخيرهاي طولاني تر مي تواند سبب ساز به دهيدراتاسيون جوجه شود . در فيس پيش بيني تاخيرهاي طولاني hydrant مغذي تجاري وجود دارد كه مي تواند به هنگام آنتقال جوجه ها به فارم در باكس ها قرار بگيرد . كيفيت ، تميزي و دماي آب مي بايست پيش از ورود جوجه كنترل شود . آب كثيف مي تواندسبب نشر بيماري و ساخت اسهال شود كه سبب به دهيدراتاسيون و مرگ گله هاي برنا مي شود . در صورتيكه انتقال پرنده ها به مقطع طولاني انجام شده باشد ، سفارش مي شود در 4-3 ساعت اوليه آب و آن گاه خوراك در دسترس جوجه ها قرار گيرد . به عبارت ديگر ، ضروريست كه جوجه ها به محض ورود براي مصرف آب تشويق شوند . بعضا از مديران در چند ساعت اوليه زندگي شكر به آب اضافه مي نمايند (4 درصد محلول) . شكر به تجديد انرژي جوجه ها امداد كرده و جوجه ها را به مصرف طعام تشويق مي كند . همچنين آب شيرين مي تواند روده توده گرديده جوجه را قابل انعطاف نموده و مرحله داخلي دستگاه گوارش را براي دريافت طعام آماده سازد . پس از افزودن شكر ، اضافه كردن مكمل ويتاميني به آب در 3 ساعت نخستين زندگي جهت تقويت جوجه پيشنهاد مي شود . به استثناي بازه واكسيناسيون ، آب آشاميدني بايد به ميزان كافي كلر زده باشد . اندازه كلر در سطح آبخوري ها بايستي ppm 1 در آبخوري هاي نيپل ، ppm 2 در آبخوري هاي پلاسن و ppm 3 در آبخوري هاي trough باشد .
محيط
محفظه جوجه هاي نو هچ گرديده بايد تا حد قابليت و امكان محصور باشد . اين محيط مي بايست با محيطي كه براي نوزاد انسان آماده مي شود ، مقايسه شود و مي بايست آسان ، تميز و گرم باشد در 24 ساعت اول اعتنا بدون نقص به جوجه ها شود .
تراكم
تجهيزات پيش از ورود جوجه ها ، مديريت فارم مي بايست مطمئن شود كه حوزه برودينگ تماما آماده بوده و براي تعداد جوجه هاي در رويكرد كافي باشد . اين اعتنا دربرگيرنده فضاي بستر كافي ، دانخوري ، آبخوري ، مواد بستر تازه و با كيفيت بالا در ناحيه برودينگ و غيره مي باشد . بعلاوه ، تعداد كافي دانخوري و آبخوري و توزيع مناسب آنان كليدي ميباشد .
كيفيت
بستر دقت به وضعيت بستر بايد مستمر باشد . بستر كهن ، كلوخه گرديده ، خيس يا اين كه گرد و خاكي بايستي با بستر تازه و با كيفيت بالا ردوبدل شود . انگيزه از تعويض بستر ، كاهش قرار به دست آوردن جوجه ها در معرض سطح هاي بالاي آلودگي در چند ساعت اول هست كه سيستم ايمني هنوز نابالغ مي باشد ، مدل بستر ، دما ، بافت و رطوبت مي توانند بر بقا و پيشرفت جوجه تاره هچ گرديده اثر گذارند . جوجه ها مي توانند مقدار متعددي از دماي تن خود را از روش پوست پاهايشان در تماس با بستر از دست دهند . براين اساس ، بستري كه پيش از ورود جوجه ها بطور مناسب گرم مشده باشد ، مي تواند منجر كاهش سلامتي و در نتيجه بقاي جوجه شود . در مكان هاي سرد ، يار با گرم نمودن ناحيه برودينگ براي دستكم 24 ساعت پيشين از وصال جوجه ها ، از گرم شدن بستر هم مطمئن شويد ، براي محاسبه دمايي بستر مي توان از يك دماسنج استعمال نموديا بطور بي آلايش خيس ، از شيوه لمس پاي جوجه و بررسي دماي آن ، دماي بستر را تعيين نمود .
خوراك
و آب رئيس همچنين شامل اعتنا به امكان دسترسي خوراك و آب با كيفيت بالاست . آب مي بايست همدما با محفظه بوده واندازه ذرات طعام براي جوجه اپتيمم باشد . 85 درصد بدن جوجه نو هچ گرديده از آب تشكيل شده است . با اتلاف 10 درصد آب بدن جوجه از گله حذف شده و در چهره 20 درصد دهيدراتاسيون جوجه مي ميرد . دسترسي سريع جوجه به اندازه كافي آب كليدي مي باشد . اين مطلب سبب افزايش مصرف خوراك و بهبود وزن بدن خواهد شد . اگر آب و طعام به اندازه كافي مصرف شود و دماي برودينگ مناسب بوده و هواي با كيفيت بالا مهيا شود ، وزن جوجه در هفت روزگي 4 برابر خواهد شد . براي ارزيابي بر مصرف كافي غذا ، انتخاب تصادفي جوجه ها و لمس چينه دان هاي آن ها توصيه مي شود . چينه دان ها بايد كاملا لبريز باشند . در حالتي كه چينه دان نيمه خالي باشد ، بايد مشكلي در مديريت وجود داشته باشد و نكات گفته گرديده در بالا بايد به اعتنا مورد نظارت قرار هيچگاه براي اصلاح ايرادات دير نيست البته پيش از اصلاح غلط ، خلل بايد معلوم شود .
نتيجه
گذشته از ورود جوجه ها ، سالن مي بايست به اعتنا تحليل شود . پس از يك شروع ضعيف ، مدت يه خرده براي جبران رشد جوجه گوشتي كه مقطع معاش آن فقط 1000 ساعت است ، وجود دارد . به اين ترتيب ، هر ساعت 1/0 درصد معاش جوجه را دربر مي گيرد . در يك زمان 24 ساعته ، 4/2 درصد تلاش مي تواند از دست رود . اكثري از ايجاد كنندگان مي دانند كه اتلاف سعي روز اوليه يا هفته اوليه در همت نهايي منعكس خواهد شد .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/11/8 ساعت: ۱۱ توسط:faakhte :
اندازه تبديل مواد غذايي به گوشت مرغ عامل با اهميت در گزينش سودمندي رويش طيور گوشتي هست .ضريب تبديل غذايي(FCR) يا اين كه اندازه غذاي قضيه نياز براي اضافه شدن يك واحد وزن،شاخص متداولي است كه در صنعت طيور جهت آناليز كارآيي نسبي طعام مسئله به كار گيري رويش دهندگان قرار مي گيرد .دست اندركاران اساسي موثر در اين زمينه دربرگيرنده عوامل فيزيولوژيك،عوامل مديريتي،موارد مربوط به تغذيه و غذا طيور،تاثير افزودني هاي خوراك و هم كنترل بيماريها و تلفات در مرغداريها مي باشد .طي مقاله حاضر،ضمن بررسي جزئيات مربوط به هر كدام از كارداران فوق روشهاي بهبود ضريب تبديل غذايي در گله هاي مرغ گوشتي موضوع مشاجره قرار مي گيرند .
گروه طيوران صنعت فاخته
ميزان تبديل مواد غذايي به گوشت مرغ استدلال حساس در انتخاب سودمندي پرورش طيور گوشتي است .ضريب تبديل غذايي(FEED CONVERSION RATIO) يا اين كه اندازه غذاي مورد نياز بر حسب واحد وزن براي اضافه شدن يك واحد به وزن زنده مرغ،شاخص متداولي ميباشد كه در صنعت طيور جهت چك عملكرد نسبي غذا مورد استفاده رويش دهندگان و كمپاني ها قرار مي گيرد .
در بخش اعظمي موارد پژوهشگران يك نسبت معكوس بنام بازدهي غذا(FEED EFFICIENCY) به معنا اضافه وزن بدست آمده بر حسب واحد وزن به ازاي يك واحد غذاي مصرف شده را،جهت سنجش تاثير روشهاي آزمايشي متعدد بر روي طيوران مورد استعمال قرار مي دهند .كارداران متعددي ضريب تبديل غذايي يا اين كه ميزان بازدهي طعام را تحت تاثير قرار مي دهند .
عامل ها
موءثر در اين مورد و روشهاي بهبود ضريب تبديل غذايي است: عامل ها
مربوط به تغذيه طيور 1-ميزان
انرژي جيره حيوان ها جهت برآورده نمودن احتياجات انرژي خود،غذا مصرف مي نمايند .بنابراين اندازه انرژي جيره طيور گوشتي اثر بدون واسطه بر اندازه غذاي مسئله مصرف روزمره پرنده ها دارااست .طيوري كه با جيره حاويkg /kcal 2900 تغذيه مي شوند در حدود 10 درصد بيشتر از پرندگاني با جيره دربردارنده KG/KCAL 3300 غذا مصرف مي نمايند تا به اين وسيله كمبود انرژي جيره و مصرف غذا زماني يك رابطه بي واسطه و قابل پيش بيني است كه جيره بطور بي نقص از لحاظ پروتئين،اسيدهاي امينه و ديگر مواد مغذي حتمي تنظيم گرديده باشد تا از طرز مصرف روزمره اين مواد احتياجات اضطراري جهت رويش بر طرف گردد .
اين احتمال وجود دارااست كه اندازه انرژي محاسبه گرديده از روش جداول ادغام غذا بطور ظريف مطابق با انرژي واقعي جيره نبوده و بسته به گونه و كيفيت مواد غذايي قضيه مصرف بخش اعظم و يا كمتر از ميزان واقعي انرژي باشد .معمولا در جداول ادغام غذا قيمت انرژي مواد غذايي با منشا دامي از قبيل گوشت،استخوان و جنس هاي طيور كمتر از انرژي حقيقي حاصل از اين مواد تخمين زده مي شود .
براي مثال براي ماده غذايي دربرگيرنده گوشت و استخوان با كيفيت عالي قيمت انرژي مساوي KG/KCAL 1980در حيث گرفته مي شود در صورتيكه پژوهش انجام گرديده در دانش گاه جورجيا دلالت بر اين دارد كه بها انرژي مواد غدايي فوق نزديك به KG/KCAL 2500 است .استدلال تحت خيس در نظر به دست آوردن انرژي حاصل از مواد غذايي يا منشا حيواني اينست كه هنگام انتخاب انرژي متابوليزابل (METABOLISABLE ENERGY) حاصل از اين مواد بوسيله روشهاي همگاني نياز به خوراندن مقادير فراوان بسيار ماده غذايي مي باشد و بعلت ميزان بالاي كلسيم و فسفر محتوي اين مواد در جذب چربي اختلالاتي رخ مي دهد و انرژي كمتري ساخت مي شود استعمال از مقادير دوچندان محصول هايي غذايي با منشا دامي در تهيه جيره طيور گوشتي ممكن ميباشد سبب ساز تحصيل ضريب غذايي بهتري گردد اما عدم در نظر گرفتن ميزان دقيق انرژي اين اجزا منتج به پيدايش مشكلاتي مي شود .
در اواخر ده سال 70 ميلادي بواسطه ارزش نسبتا ارزان مواد غذايي با منشا حيواني در مقايسه با سويا نقص عمده اي بنام سندرم پرنده چرب (OILY BIRD SYNDROME) در طيور گوشتي ايالت جورجيا شايع گرديد .استفاده از جنس هاي فوق تا 15 درصد جيره و هم ذيل در حيث به چنگ آوردن ميزان انرژي متابوليزابل اين مواد منتج به ارتقاء نسبت كالري:پروتئين در جيره شده و اين امر ارتقاء ذخاير چربي و پيدايش مشكل سندرم پرنده چرب را بدنبال دارااست .مكمل چربي يك عدد از مواد غذايياست كه ممكن است داراي بيشترين تاثير در تغييرات انرژي جيره طيور گوشتي مي باشد .مكمل هاي چربي منحصرا جهت ارتقا مقدار انرژي به طعام افزوده مي شوند ولي اختلافات فاحشي در كيفيت اين مواد وجود دارااست .اين فرمان به ويژه در مكملي بنام چربيهاي تركيب شده مشاهده مي گردد كه در مواردي دارنده كيفيت بسيار نازلي هستند .
2-شكل
و و زن حجمي خوراك در مقايسه دان هاي آردي با يكديگر،آن داني كه وزن حجمي بيشتر داراست سبب رشد سريعتر پرندگان مي گردد .
همچنين دان پلت موجب FCR بهتري مي گردد زيرا جهت اخذ خوراك به وسيله پرنده با دان پلت انرژي كمتري صرف مي گردد .يك عدد از عامل ها موءثر در ضريب تبديل غذايي در رشد طيور گوشتي،كيفيت غذاي پلت شده اي ميباشد كه به طيوران خورانده مي شود .اختلاف بخش اعظم اي در اندازه رويش و ضريب تبديل غذايي پرنده ها تغذيه گرديده با غذاي پلت گرديده و غير پلت،وجود دارااست .علت اين اختلاف صرف مقادير دوچندان انرژي جهت اخذ غذا بوسيله پرندگاني است كه با غذاي پلت نشده تغذيه مي شوند .
چنين برآورد شده مي باشد كه به ازاي هر 10 درصد افزايش در خردترشدن غذاي پلت شده ضريب تبديل غذايي يك دهم ارتقاء مي يابد .در صورتيكه چه ممكن است كيفيت غذاي پلت گرديده بلافاصله پس از خروج از دهانه آسياب خوب بنظر برسد،اما در حقيقت اين كيفيت بايد به هنگام مصرف طعام بوسيله پرنده در سالن مرغداري وجود داشته باشد .مشاهدات نويسنده در مزارع رويش طيور دلالت بر اين داراست كه مي بايست جهت بهبود كيفيت غذاي پلت گرديده هنگام عبور از ترافهاي دان خوري كوشش نمود .
3-برنامه
طعام دهي تحقيقات نشان مي دهد كه غذا دهي طبق يك برنامه زماني موجب بهبود ضريب تبديل غذايي مي شود .طبق چنين برنامه اي،مرغهاي گوشتي در چهار تا شش وعده در روز مقادير كافي خوراك اخذ مي دارند و پس از اتمام غذا جان دار به دوران كوتاهي و كمتر از يك ساعت غذايي در اختيار آن ها قرار نمي گيرد .عدم دسترسي به خوراك موجب تحريك اشتها در نوبت بعدي تحويل غذا يه سالن مي شود .اگر چه اصول طعام دهي طبق برنامه هنگامي زياد واضح مي باشد ولي اين فرمان نيازمند اعتنا بسيار و مدير صحيح مي باشد .در حالتي كه پرندگان مدت زيادي گرسنه بمانند موجب كاهش كارايي آنان مي گردد .دانخوري به مقدار كافي جهت تغذيه مرغها در يك دوران از ضروريات اين راه رژيم نوروفروغ مناسب مسئله به كارگيري قرار گيرد .
4-كيفيت
نگهداري و ضايعات غذا مراقبت كيفيت طعام طيور در انبار و ياسيلو هاي منحصر زياد حائز اهميت ميباشد .مراقبت در برابر اكسيد اسيون،كپك زدگي و نيز آلودگي از موردها با اهميت در نگهداري كيفيت طعام طيور مي باشند .منزه نگهداشتن و بازديد مرتب از سيستم توزيع غذا در تالار و ممانعت از هدر رفتن غذا از روش تهيه و تنظيم تراز دانخوريها دربدست آوردن ضريب تبديل مطلوب زياد حائز اهميت ميباشد .
كاملا واضح ميباشد كه آن ميزان از غذاي حمل شده به سالن مرغداري كه مستقيما مسئله مصرف پرندگان قرار نگرفته در ارتقا ضريب تبديل غذايي اثرگذار هست .بي شك امروزه به برهان بهبود سيستم هاي مكانيكي تغذيه با سال هاي پيشين ضايعات خوراك بعنوان يك استدلال ناچيز ارزش خيس نسبت به بقيه عامل ها مفيد در ضريب تبديل غذايي در لحاظ گرفته مي شود .البته اين پرسش مطرح ميباشد كه واقعا چه مقدار ضايعات طعام در سيستم هاي تجارتي پرورش طيور وجود دارد؟اندازه گيري ضايعات خوراك دوچندان سخت ميباشد .
پرندگاني كه به نسبت كم خوراك هاي پلت گرديده (PELLETED FEEDS) اخذ مي دارند،احتمالا كمي از خوراك را در بستر ضايع مي نمايند،اين مقدار از طعام غير قابل مصرف بوده و از حيث مدير تالار مرغداري پوشيده مي ماند .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/11/7 ساعت: ۱۵ توسط:faakhte :
مقدار مصرف طعام در جوجه هاي گوشتي همبستگي دوچندان نزديكي باشدت رشد تن داراست امروزه جوجه هاي گوشتي پتانسيل ژنتيكي خويش را زماني معين مي نمايند كه تمام مواد غذايي موضوع احتياج را به طور بي نقص و مرتب دريافت كنند علاوه بر فرمولاسيون صحيح مواد غذايي اندازه مصرف غذا فقط و مهم ترين عاملي هست كه سرعت پرورش و راندمان مصرف مواد غذايي را تعيين مي نمايد گله هايي كه ميانگين ارتقاء وزن بالايي را در روز نشان مي دهند معمولا بيشينه و كمينه دما مصرف ماده غذايي و شايسته ترين ضريب تبديل وتوانائي زنده ماندن را هم دارا مي باشند بدين ترتيب مزارع برنده پرورش دهنده مي بايست از كارداران تاثير گذار بر روي اندازه مصرف ماده غذايي مطلع باشند در دست گرفتن ميزان مصرف طعام ذيل تاثير اثرات متقابل پيچيده في مابين عواملي هست كه با فيزيولوژي حيوان ، سيستمهاي حسي و احتياجات غذايي قضيه نياز جهت رشد و نگهداري و مقاومت در برابر بيماريها در رابطه مي باشد اندازه مصرف طعام زير تاثير برنامه غذايي و كارداران مديريتي قرار مي گيرد حتمي به ذكر ميباشد كه برنامه غذايي زير تاثير فاكتورهايي : از قبيل اجزا مواد خوراكي ، چگونگي تنظيم جيره ، تراز اجزا و جيره و كيفيت پلت قرار مي گيرد فاكتورهاي مديريتي كه مي توانند مقدار مصرف غذا را زير تاثير قرار دهند عبارتند از : دردسترس بودن آب و طعام ، مديريت محيط پرورش ، تراكم گله و كنترل بيماريها . دراين مطلب به طور خلاصه چگونگي تاثير هر يك از اين عامل ها بر روي مقدار مصرف طعام بررسي مي گردد .
گروه طيوران صنعت فاخته
كنترل مقدار مصرف غذا : تئوريهاي اساسي فيزيولوژيكي كنترل مصرف خوراك و تنظيم اشتها براي اولي توشه در پستانداران مطالعه شويد و هنوز اطلاعات خيلي كمي در طيور جان دار مي باشد در اختيار گرفتن مصرف مواد غذايي در پستانداران ذيل تاثير غذه هيپو تالاموس در مغز مي باشد كه به عامل ها متعدد تحريك كننده و مكانيسم هاي تهيه كننده جواب مي دهند برخلاف پستانداران شرايط ظاهري و نسبتهاي بافتي طعام ، مقدار مصرف ماده غذايي را در طيور عمده از طعم و رايحه پايين تاثير قرار مي دهند چنانچه پرنده قارد به تشخيص صورت ظاهري خوراك نباشد آن را مصرف نخواهد كرد در تحت به طور خلاصه به دست اندركاران تهيه كننده فيزيولوژيكي كه اشتها و مقدار مصرف غذا را زير تاثير قرار مي دهند مي پردازيم .
دست اندركاران حسي كه مقدار مصرف ماده غذايي را پايين تاثير قرار مي دهند .
جنبه حسي اندازه مصرف طعام در سه مرحله از ميل كردن غذا مي تواند طبقه بندي شود .
1- شناسايي مواد غذايي 2- فرو بردن و بلعيدن مواد غذايي 3- عمل دستگاه گوارش .
شناسايي مواد غذايي در طيور مقدمه از نحوه ديدن مي باشد جوجه هاي جديد هچ گرديده به طور ذاتي ، از نحوه رنگ غذا به طرف آن جذب مي شوند Hess در سال 1956 گزارش كرد كه رنگهاي نارنجي و آبي در دامنه نور مرئي توسط طوطي ترجيج داده مي شود رنگهاي سبز و قرمز هم به وسيله جوجه ها و بوقلمونها ترجيح داده مي شود واين مي تواد عامل به كارگيري oasis از رنگ سبز براي تحريك جوجه ها براي اولين بار جهت تغذيه باشد مرغهاي جوان به طور ذاتي غذاهاي به مقدار و شكل شنهاي كوچك را ترجيح مي دهند همچنين مرغها رغبت قوي به استعمال از احساس بينايي جهت شناسايي شكل و رنگ مواد و خاطره گرفتن موقعيت آن دارند به طور نمونه : پرندگان خاطره مي گيرند كه بر مبنا ويژگي ها ظاهري خوراك ، از موادي كه موجب بيماري و يا اين كه اثرات غير مطلوب بعد از آن از بلعيدن مي شوند اجتناب نمايند مواد غذايي كه ممكن مي باشد در ساخت بيماري گله هاي گوشتي نقش داشته باشند حائز اهميت ميباشند به طوريكه در صورتيكه به گله هاي گوشتي غذايي با كيفيت تحت داده شود موجب بيماري مي شود در پيشروي افزايش مصرف خوراك بوسيله بهبود وضع ظاهري و كيفيت خوراك ممكن مي باشد تاثير مثبت اين عامل در دراز برهه زماني به صورت مصرف اكثر طعام با كيفيت خوب بافتي و مشخصات ظاهري مناسب ، يار با اجزا خوب مواد غذايي و جيره نويسي ظريف مشخص و معلوم مي شود بالاخره رفتار اجتماعي ، يكي از جنبه هاي اصلي خوراك تناول كردن در طيور مي باشد جوجه وقتي كه ببيند كه ساير اشخاص گله اقدام به نوك زدن مي كنند اين عمل را انجام مي دهد طعام خوردن درجمع پرندگان اكثر وقت ها زمان بخصوصي در ارتفاع روز آغاز مي شود حتي در حالتي كه در تمام ساعت ها روز خوراك در دسترس آنها باشد .جوجه ها و بوقلمونها دانه خوارند بازده مصرف غذا به اندازه و شكل دانه كه خواص فيزيكي دهان حيوان نيز در آن دخالت دارد بستگي دارااست پرندگان در مصرف طعام با اندازه ي خيلي بزرگ و يا اين كه خيلي كوچك خلل دارند كه علت آن ميزان نوك آن ها مي باشد جوجه ها و بوقلمونها دندان ندارند در فيض قطعات خيلي گران قدر نمي تواند جويده شده و به قطعات كوچكتر تقسيم شود پرنده ها غذاهاي نرم را هم مصرف مي نمايند ولي نمي توانند با كارائي مطلوبي خوراك را بدون تلف كردن مورد به كارگيري قرار دهند به علاوه طيوران در هنگام تناول كردن غذاي آردي عمل بيشتري را نسبت به غذا پلت انجام مي دهند به اين ترتيب بخشي از انرژي ساخت خوراك ، كاهش مي يابد بدليل كراتينه شدن نوك ، جابجا كردن غذا در دهان پرنده ها به سختي فيس مي گيرد قطعات طعام ابتدا بايستي بوسيله نوك برداشته گرديده آن گاه با حركت رمز خوراك به طرف عقب دهان رانده مي شود در اينجا طعام با بزاق ، قبل از بلعيده شدن پوشانده مي شود اگر خوراك به چهره خيلي نرم آسياب شود و به فيس مناسبي پلت نشده باشد با بزاق به رخ يك عده چسبناك در مي آيد كه در فيض محكم شده و با بلع غذا تداخل پيش مي آورد مخصوصا موقعي كه جيره محتوي گندم و يا اين كه ساير غلات كوچك باشد بلع خوراك توسط هر دسته تغييرو تحول در تندرست نوك ، مثل نوك چيني شديد جهت جلوگيري از كانيباليسم درگله و يا اين كه آسيب هاي كه به وسيله ساخت مي شود پايين خواهد آمد . مصرف طعام در پرنده توسط گيرنده هاي مكانيكي ، حرارتي و شيميايي كه در دهان مو جود ميباشد در دست گرفتن مي شود گيرنده هاي مكانيكي به پرنده ياري مي كنند كه كيفيت غذا را متناسب با بافت طعام تشخيص دهد گيرنده هاي حرارتي در جوجه ها به سرد بودن تراز نوك واپيتليوم دهن عكس العمل نشان مي دهند البته به حرارت غذاي گرم پاسخ نمي دهند گيرنده هاي شيميايي نيز كه در پرنده در داخل پرزهاي چشائي تجمع يافته اند به طور متوسط تقريبا 360 عدد ميباشد كه از اين تعداد حدود 54% در سقف دهان ، 42% در كف دهن و تنها 4% در گويش قرار داراهستند پرزهاي چشائي پخش گرديده در قسمتهاي متعدد دهان با طعام تماس پيدا كرده و پرنده را قادر مي سازند كه تفاوت در بين مواد غذايي را تشخيص دهد درصورتي كه چه پرنده ها تعداد پرز چشائي دوچندان كمتري از پستانداران دارند ولي قادرند طعم غذا و تغيير تحول در طعم را شم نمايند Maller و Kave در سال 1967 اثبات كردند كه جوجه هاي تغذيه شده با جيره حاوي انرژي زير تمايل مشخصي به ساكاروز محلول دارا هستند جوجه ها هنگامي كه كمبود كلسيم دارا هستند به سرعت تكميل كننده كربنات كلسيم را انتخاب مي نمايند عكس العمل مشابهي به هنگام فقدان بقيه مواد مغذي نيز مشاهده مي شود در حالت نامساعد مطالعاتي ، طيوران به غذاهايي با طعم ضعيف بهتر از غذاهايي با چاشني بالا عكس العمل نشان مي دهند به اين ترتيب شم چشائي پرندگان ممكن است از در بين برود .
تئوريهاي
تهيه مصرف غذا مكانيسم هاي احتمالي زيادي جهت تهيه مقدار مصرف خوراك در پرنده ها وجود دارااست كه برخي از آنها عبارتند از : 1 تئوري گلوكوستاتيك 2 تئوري ترموستاتيك 3 انبساط لوله گوارشي 4 گردش اسيدهاي آمينه و پروتئين خورده گرديده 5 مكانيسم ليپوستاتيك . تئوري گلو كوستاتيك ، بر اساس اندازه قند خون وگلوكز داخل شده به كبد سپس از مصرف طعام مي باشد . دومين ادله حساس در مصرف غذا تامين احتياجات اسيد آمينه اي آن ها مي باشد تحت گزينش آزادانه خوراك جائي كه منابع غذايي متفاوتي در دسترس باشد طيوران مقدار غذاي مصرفيشان را جهت تامين احتياجات اسيد آمينه اي و انرژي تنظيم خواهند كرد . در وضعيت تجاري جائي كه صرفا يك جور طعام در دسترس باشد اندازه مصرف طعام تحت تاثير اندازه انرژي و نسبت اسيدهاي آمينه قرار خواهند گرفت تئوري ترموستاتيك به طور نزديكي با تهيه و تنظيم سكو حرارت تن حيوان رابطه دارااست وقتي كه مرتبه حرارت به فراتر از نقطه رفاه ارتقاء مي يابد مصرف خوراك كاهش مي يابد چون روند متابولسيم در كنار كار هضم ، حرارت بدن را ارتقا داده و در فيض ميزان مصرف طعام براي نگهداري حرارت تن موقعي كه پرنده با حالت استرس گرمايي مواجه مي باشد كاهش مي يابدحرارت ناشي ازهضم ، بستگي به تركيبات جيره دارد وقتي انرژي جيره بخش اعظم از منابع كربوهيدارت تامين شود به طور معني داري حرارت بيشتري از غذاهاي حاوي چربي به عامل مكانيسم انتقال فعال آنها به هنگام هضم ايجاد مي گردد از طرف ديگر تهيه و تنظيم يك جيره با توازن اسيدهاي آمينه ايده آل گرماي متابوليكي كمتري از جيره اي با عدم توازن اسيدهاي آمينه ايجاد خواهد كرد چون در اين فيس اسيدهاي آمينه كمتري مي بايست كاتابوليزه شوند بدين ترتيب ميزان غذاي مصرفي طيوران زير تنش گرمائي مي تواند توسط ارتقاء چربي جيره و به كار گيري از مكملهاي اسيدهاي آمينه ارتقا يابد در اختيار گرفتن حرارتي ميزان مصرف خوراك در پرندگاني كه در اثر معضل هاي دستگاه ايمني بدن تب دارند كليدي مي باشد تحريك نخستين سيتو كينز منجر افزايش سرعت متابوليك مبنا و حرارت بدن مي شود كه اين امر بدليل جنبش مواد غذايي جهت حمايت كاستن هر مدل افزايش حرارت ، گرماي متابوليسمي در ارتفاع واكنش تب مشابه ميزان مصرف طعام كاهش مي يابد . انبساط لوله گوارش و تحريك لوله گوارش هم بايد ميزان مصرف غذا را در پرندگان زير تاثير قرار دهد البته در باره چگونگي تاثير فعاليت دستگاه گوارش روي ميزان مصرف خوراك در مقايسه با ديگر كارداران اطلاعات كمتري وجود داراست .Hodgkiss در سال 1981 وجود دو گونه گيرنده ي حساس به انبساط را در چينه دان ثابت كرد .
1- گيرنده هايي با انطباق پذيري آرام 2 گيرنده هايي با تطابق پذيري پرسرعت . گيرنده هايي با انطباق پذيري آهسته به هنگام انبساط چينه دان براي بازه طولاني فعال گرديده و به سرعت حركت طعام امداد مي نمايند ولي گيرنده هايي با انطباق پذيري پرسرعت با خوي تغذيه اي حيوان ارتباط داراهستند گيرنده هاي انبساطي در سنگدان هم وجود داشته و آسياب خوراك و حركات دستگاه گوارش را كنترل مي نمايند در راستي سنگدان محرك حركات نرمال دستگاه گوارش مي باشد بر بر خلاف پستانداران واكنشهاي كاركشته روده در پرنده ها به علت جبران ارتفاع كوتاه روده مي باشد همچنين جهت مخلوط كردن ماده هضمي با ترشحات دستگاه گوارش لوله گوارشي به صورت رفلكسي عمل كرده و به طور قدرتمندي ماده هضمي راجهت ارتقا هضم و جذب در روده كوتاه با آنزيم تركيب مي كند همينطور تعداد ميكروبها را كه شايد باعث بيماري گرديده و يا در جذب مواد غذايي رقابت مي نمايند كاهش مي دهد جنبش ضعيف روده موجب ارتقاء شدت بيماري آنتريت نكروتيك و در نتيجه به طور معني داري موجب كاهش مقدار غذاي مصرفي خواهد شد . تئوري ليپوستاتيك در دست گرفتن مصرف طعام در مرغهاي برنا گوشتي نقش مهمتري در مقايسه با مرغهاي پيرتر ايفا مي كند مثل بسياري از نوع ها در پرنده ها گران قدر و بالغ محتوي چربي بدن به وسيله تغيير و تحول انرژي گرفته گرديده از جيره و يا مصرف انرژي تغييرو تحول مي كند به عبارت ديگر پرندگان مقدار مشخصي چربي در بدن داراهستند و وقتي كه اين مقدار چربي به كمتر از آن نقطه رسد اندازه اخذ انرژي ارتقا خواهد يافت چون پرندگان گوشتي جهت ارتقا وزن و بهبود ضريب تبديل تعيين شده اند در اختيار گرفتن كمي روي محتوي چربي بدن دارا هستند و اين نقطه تنظيم چربي بدن به تيتر شاخص افزايش چربي بدن به طرف بالا جابجا مي شود طبق تئوري ليپوستاتيك جوجه هاي امروزي به عامل افزايش تمايل ژنتيكي به چربي بالاي بدني پرخور گرديده اند اين دليلي ميباشد كه نشان مي دهد چرا مقدار مصرف غذاي جوجه هاي پرورشي بايستي جهت نگهداري چربي تن در مرحله قابل پذيرش براي حمايت از حداكثر عملكرد توليدي محدود شود .
فاكتورهاي غذايي كه اندازه مصرف غذا را ذيل تاثير قرار عر .
عامل ها تغذيه اي مختلفي اندازه مصرف طعام را تحت تاثير قرار مي دهند به ويژه در حالتي كه تركيبات غذايي جيره نبود داشته ويا اندازه آن بيش از نياز جان دار باشد ولي مرغهاي گوشتي براي ارتقاء وزن گزينش گرديده اند و در آنها تاثير جيره روي اندازه مصرف غذا كمتر از مرغهاي تخمگذار مي باشد .
انرژي
جيره : مهمترين فاكتور قابل پيش بيني روي مقدار مصرف غذاي مرغهاي گوشتي ، محتوي انرژي جيره ميباشد همان گونه كه در بحث تئوري ليپوستاتيك ذكر شد پرنده ها جهت تامين احتياجات انرژي متابوليك غذا مصرف خواهند رد نياز انرژي دربرگيرنده انرژي براي نگهداري ، رشد و يا ساخت مي باشد احتياجات نگهداري بدن كه بخش اعظم از نيازهاي ساخت مي باشد به وسيله حالت سلامتي پرنده ، درجه تحرك پرنده ، عمل فيزيكي و تداخل هاي اجتماعي مي باشد ذيل تاثير قرار مي گيرد و از دست دادن گرماي تن كه زير تاثير حرارت محيط گوشه و كنار ، رطوبت و جريان هواي محيط مي باشد تغيير و تحول مي نمايد . به اين ترتيب در شراي محتواي انرژي جيره كاهش يابد مقدار مصرف طعام را ارتقاء خواهد يافت تا وقتي كه توسط پرشدن روده و يا اين كه ساير محدوديتهاي فيزيولوژيكي محدود شود زيرا ضريب تبديل خوراك از لحاظ اقتصادي در مرغهاي تيپ گوشتي مهم ميباشد تحريك ارتقا ميزان مصرف غذا بوسيله كاهش تراكم كالري آن عملي نمي باشد چون فاكتورهاي ديگري علاوه بر محتوي انرژي جيره همبستگي دارد .
پروتئين
و اسيدهاي آميه جيره
محتواي پروتئين و اسيدهاي آمينه جيره تاثير غير مستقيم روي ميزان مصرف خوراك دارد درصورتي كه محتواي اسيدهاي آمينه جيره به سطحي زير احتياجات رشد كاهش يابد ارتقا وزن تن كم خواهد شد در حالي كه وزن بدن ناچيز مي شود احتياجات كالريك پرنده نيز كاهش خواهد يافت و متعاقبا اندازه مصرف خوراك به عامل كاهش انرژي اندك مي شود عدم توازن اسيدهاي آمينه جيره يا اين كه بدليل جيره بندي بد و يا اين كه ناشي از اجزا غذايي با كيفيت تحت مي باشد كه موجب كاهش مقدار مصرف خوراك و كاهش راندمان ضريب تبديل غذايي مي شود بر عكس انرژي جيره پرنده ها گوشتي مقدار مصرف غذاي خود را جهت تامين ميزان اسيدهاي امينه مورد نياز تغيير نخواهند اعطا كرد مگر يك كمبود جزيي در اولين اسيد آمينه محدود كننده باشد در چنين صورتي ارتقاء اندازه مصرف غذا با كاهش بازده ضريب تبديل همپا خواهد بود .
ميزان
وتيامينها و مواد معدني جيره ويتامينها و مواد معدني در درجه اول در متابوليسم به تيتر يك كوفاكتور كار مينمايند در حاليكه ماكرومينرالهايي نظير كلسيم ، فسفر و منيزيوم به عنوان اجزا ساختماني بدن نقش ايفا مي كنند ويتامين ها ومواد معدني ، مقدار مصرف غذا را تنها وقتي كه سطحشان درجيره زياد كم و يا اين كه چند برابر بيش از نياز حيوان باشد پايين تاثير قرار مي دهد كمبود اين مواد درجيره منجر ناراحتيهاي متابوليكي مي شود كه به طور غير بدون واسطه روي مقدار مصرف غذا تاثير دارااست شايد نبود موادمعدني مقدار مصرف خوراك را جهت تامين نياز تحريك مي كند در حالي كه اندازه بيش از حد ويتامين هاي جيره و مواد معدني موجب كاهش مقدار مصرف غذامي گردد ارتقاء مقدار مواد معدني به طور معني داري با ارتقا مقدار مصرف آب هم پا ميباشد ارتقاء نمك جيره اندازه مصرف طعام را كاهش و مصرف آب را تحريك خواهد كرد ارتقا كلسيم جيره هم ميزان مصرف خوراك را در مرغهاي گوشتي در اكنون پرورش كاهش خواهد اعطا كرد .
فاكتورهاي
ضد تغذيه اي طبيعت ماهب زيادي را در اختيار گياهان قرارداده مي باشد توانائي سنتز مواد شيميايي اختصاصي به فرد كه به عنوان تركيبات ذخيره مواد غذايي و يا مكانيسمهاي دفاعي كار مي كنند از اين پاراگراف مي باشد بسياري از اين تركيبات مي توانند رشد حيوان را محدود كرده و يا موجب مرگ شوند تركيباتي مانند ممانعت كننده پروتئاز ، گواتروژنها ، آلكالوئيد ها ، اگزالاتها و فيتات تركيبات طبيعي ميباشند كه مي توانند در دسترس بودن مواد غذايي را براي پرنده محدود كرده مصرف ماده غذايي را كاهش داده و پرورش را در حيواناتي كه آن را مصرف مي كنند كاهش دهند . عوامل ضد تغذيه اي ديگري در طعام در نتيجه قارچ ، متابوليسم ميكروبي و يا خويش گياهان به عنوان يك مكانيسم دفاعي در پيشرو زخمها و يا عفونت توليد مي شوند خوشبختانه حضور يك استدلال سمي در مصرف مواد مانعي ساخت نمي نمايد روشهاي فرايندي زيادي براي خنثي كردن و سم زدايي تركيبات ضرر و زيان آور ضايعات و مواد زايد در دسترس مي باشد مواد غير سمي در هيچ سطحي از مصرف ، محدود كننده نمي باشند ولي مصرف در تراز پايين حتي براي تركيبات سمي نيز مي تواند بدون هر گونه اثر خسارت آور تحمل شود .
مصرف
آب آب مهمترين ماده غذايي در جيره طيوران مي باشد در صورتيكه چه ميزان مايحتاج نمي تواند در مقايسه با ديگر مواد غذايي به سادگي اندازه گيري شود اندازه آب مورد نياز طيوران گوشتي بستگي به حرارت محيط ، رطوبت نسبي اجزا جيره ، سرعت رشد و راندمان گشوده جذب آب بوسيله كليه دارااست آب در تن به تيتر يك حلال عمل مي كند كه مواد غذايي را در بدن حل و مواد زايد رادفع مي نمايد در درون تن بسياري از واكنشهاي شيميايي بوسيله آنزيمها ، در محفظه محلول انجام گرديده و هيدروليز مي گردند بدليل گرماي بالاي آب ، تغييرات خيلي كوچكي در حرارت تن مي شود حرارت نهان تبخير آب هم زياد بالا ست وتبخير آن از پرنده قسمتي مهم از تهيه حرارتي تن پرنده را به عهده دارااست همينطور مصرف اندازه غذاي مصرفي آب مي نوشند اما ميزان واقعي مصرف آب ، بستگي به گونه غذا ، حرارت محفظه و عامل ها رئيس يتي داراست ارتقا پروتئين ناپخته جيره اندازه مصرف آب و نسبت آب به غذا را افزايش ميدهد غذاهاي كرامبل و يا پلت شده نسبت به غذاهاي مش هم آب و نيز اندازه مصرف طعام را ارتقا مي دهند اما نسبت آب به طعام نسبتاً ثابت باقي مي ماند ارتقاء نمك جيره و ديگر مواد معدني اسموليتيكي مقدار مصرف آب را جهت تنظيم افزايش مواد معدني و دفع آنها از روش همه افزايش مي دهد مصرف آب مهمترين تاثير را روي اندازه مصرف خوراك وقتي داراست كه مصرف محدود شود و آب تن راتحت تاثير قرار دهد در دسترس بدن آب بستگي به تراكم گله و فضاي آبخوريها دارد اگرچه آبخوريهاي قطره اي كاراتر و بهداشتي بوده ولي اين آبخوريها ميزان جريان آب كافي براي بوقلمونها آنگاه از سن 6 هفتگي آماده نمي نمايند ومتعاقبا مقدار مصرف خوراك تحت تاثير قرار مي گيرد .
فاكتورهاي مديريتي كه اندازه مصرف طعام را تحت تاثير قرار مي دهند .
اندازه مصرف طعام به طور معني داري در بين گله ها يا فارمهايي با امكانات شبيه حتي درصورتيكه غذاي يكساني را مصرف نمايند و امرها مديريتي مشابهي را تعقيب كنند مي تواند اختلافهايي درنحوه رئيس و بيماري مي باشد سه استدلال مديريتي كه مي تواند روي اندازه مصرف غذاي طيوران گوشتي موثر باشد عبارتنداز : 1 دسترسي به آب و غذا 2 تنشهاي محيطي 3 بيماري . تاثير نسبي هر يك از اين فاكتورها روي ميزان مصرف غذا بستگي به تراكم گله دارااست هر چقدر تراكم گله ارتقا يابد تقاضا و رقابت براي نيازهاي اساسي ، مانند آب ، طعام ، بستر و هوا ارتقاء مي يابد . اعتنا به هر يك از اين عوامل عمومي براي پرندگان جهت مصرف طعام در حد پتانسيل ژنتيكيشان حياتي مي باشد در تحت به طور خلاصه به هر يك از كارداران مديريتي كه روي ميزان مصرف خوراك تاثير دارا هستند اشاره مي شود .
دسترسي
به غذا و آب طيور گوشتي مي بايست آزادانه و فارغ از هر نوع محدوديتي به غذا و آب از روز جايگزيني در تالار تا روزي كه به بازار نبي مي شوند دسترسي داشته باشد دانخوري و آبخوري مي بايست به تعداد كافي در دسترس باشد در اين صورت رقابت كمي در ارتفاع تغذيه طيوران به وجود مي آيد دانخوريها و آبخوريها نبايد درتمام طول روز اشغال باشندزيرا پرندگان ضعيف درون گله قوي به مصرف مقدار غذاي موضوع نياز خويش به طور آزادانه نخواهند بود در شراي تفاوت زيادي در وزن بدن گله مشاهده شود در حقيقت فضاي دانخوري كافي براي هر پرنده وجود ندارد حتي درصورتيكه دانخوري كافي هر پرنده وجود ندارد حتي در حالتي كه دانخوري كافي برا هر پرنده وجود داشته باشد سطر دانخوريها مي بايست طوري باشد كه كليه طيوران به راحتي بدون فشار بيش از حد به طعام دسترسي داشته باشند تا يكساني گله مراقبت شود بايد توجه كرد كه سطح بستر زير دانخوريها بيش از اندازه مرتفع و يا اين كه قليل عمق نباشد تا تفاوت ارتفاع في مابين دانخوريها ارتقا نيابد طرح مناسب دانخوريها و تنظيم جريان خوراك در آنها براي هر پن نيز حياتي مي باشد طرح دانخوريها مي بايست مناسب مقدار طيوران باشد مسافت سيمهاي گريل ، جريان طعام و عمق آن در هر پن و مدت دوباره پرشدن آن هم با اهميت مي باشد بسياري از زمان ها يكسري دانخوري در رديف دانخوريها بدليل تهيه و تنظيم بد جريان غذا و ياعدم كاركرد مطلوب اپراتور از طعام خالي مي ماند . بالاخره پرنده ها گوشتي نبايد هيچ گاه فارغ از خوراك باشند زيرا اين طيوران كاركشته به جبران كمبود خوراك بوسيله ارتقاء ميزان مصرف غذايشان در مدت بعدي نخواهند بود هر پرنده مطابق برنامه غذايي متداول خود در ارتفاع روز غذا مصرف مي كند و هرگونه توقف طعام خوردن برنامه غذايي بعدي را مختل خواهد كرد و رقابت بين گله را ارتقا مي دهد توقف غذايي كه بخش اعظم از 4 ساعت ادامه يابد حساسيت به بيماري آنتريت را افزايش خواهد اعطا كرد كه شديدا اشتها و مقدار مصرف غذا را كاهش خواهد بخشيد طيوران برنا به توقف مصرف خوراك حساستر ميباشند .
تنشهاي
محيطي : تنش
تاثير بدي روي اندازه مصرف غذا در طيور كوشتي دارااست بالا رفتن تراز بعضي از هورمونها به هنگام استرس منجر انتقال سوخت تن جهت برخورد جنگندگي و يا پرواز مي گرددجذب مواد غذايي و حركات دستگاه گوارش اصولا در ارتفاع واكنشهاي استرس كاهش مي يابد استرس شديد زود گذر احتمال دارد سبب ساز يك كاهش آني در ميزان مصرف طعام و يا كارايي مي شود استرس خراب و بحراني يك تاثير قابل اعتنا و مدام روي ميزان مصرف طعام خواهد داشت در كل تنش خراب وبحراني به وسيله سه عامل تنش زاي محيطي مي تواند ايجاد شود : 1- تنش گرمايي 2- وضعيت بد هوا 3- حالت غير مناسب بستر بيماري
و تنشهاي ايمنولوژيكي تنش ايمنولوژيكي توليد شده به وسيله بيماري تاثير با اهميت و معني داري روي مقدار مصرف طعام دارد در شراي چه بيماري آنتريت تاثير قابل مشاهده اي روي كاهش ميزان مصرف غذا دارااست هر آنتي ژني هم كه عكس العمل ايمني را بالا پيروزشود موجب كاهش اشتها مي شود عكس العمل سيستم ايمني ذاتي زياد به مواد مغذي تهي دست است ومقدار ماده غذاييبا بخش اعظم از سيستم ايمني اكتسابي كاهش مي دهد تحريك اول آبشار سيتوكينها همپا با عكس العمل ايمني ذاتي مستقيما اخلاق پرنده را تغييرو تحول مي دهد بي حالي كاهش عمل جمعي و بي اشتهايي در نتيجه تاثير اينترلوكئين روي مغر و تغيير در سرعت متابوليسم مبنا و وجود تب مي باشد .اين تغييرو تحول رفتارها موجب كاهش اندازه مصرف طعام و وزن مي گردند علاوه بر كاهش اندازه مصرف خوراك حالت تغذيه اي پرنده كه سيستم ايمني آن تحريك گرديده به وسيله كاهش جذب بعضي از مواد غذايي اندك مي شود .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/11/6 ساعت: ۰۹ توسط:faakhte :
تهويه ضعيف بر رويش مرغ گوشتي و راندمان اقتصادي مرغداري ، تاثير منفي خواهد گذاشت . در يك سري پژوهش طومار هاي فني ،تيم فنيAvisgen به اهميت تغيير و تحول پذيري تهويه در محيط مرغداري هاي راز بسته مي پردازد . گرچه اين مطلب بر مبنا ديده اندازي از يك پرورش دهنده ي امريكايي متن شده، با اين حال در بخش ها ديگر عالم نيز كاربرد دارااست .
به واسطه ي فعاليت هاي R .BlakelyJohn رئيس فني شرقي Aviagen در آمريكا و Dr .Gene Simpson ، استاد اقتصاد كشاورزي دانش گاه در راستاي ترقي هاي ژنتيكي ، تغذيه، مديريت، اندازه دوران زمينه نياز براي رسيدن به وزن انگيزه در مرغهاي گوشتي به طور چشمگيري كاهش يافته در عين حال، مهيا كردن موقعيت مسئله نياز براي وزن بدن در برخورد به تقاضاي بازار دقيق تر شده ميباشد .
گروه طيوران صنعت فاخته
گرچه به حيث مي برسد اين دو فاكتور، مسير مشابهي را در يك فرآورده نهايي بهبود افزايش بخشند، توليد يك مرغ گوشتي با وزن هدف يا كاهش در اندازه برهه زماني ايجاد مي تواند براي رشد دهنده مشكل ايجاد نمايد .
به عنوان مثال تفاوت هاي 115 گرم و 230 گرم در وزن گله به طور مرسوم به عنوان وزن هدف 1815 گرم و 3405 گرم در لحاظ گرفته مي شوند . اين انحرافات در وزن گله چه بسا در صورتيكه ژنها و منابع تغذيه مشابهي در يك تيم توليدي استفاده گرديده باشند مشاهده مي شود كه به ويژه بر بازده اقتصادي اثر مي گذارد .
به اين ترتيب چرا اين تفاوت ها در وزن انگيزه چهره مي دهد؟ تغييرو تحول پذيري در محفظه رمز بسته كه تا حد زيادي به تغييرو تحول سامانه يتهويه بر مي گردد به ويژه در تراز سعي مرغ گوشتي تاثير گذار مي باشد . مسئول آخرين هدايت تهويه، رويش دهنده مي باشد .
نرخ
رويش و درآمد: يك رويه متداول براي مقايسه نرخ رويش بين گله ها با سنين متعدد محاسبه افزايش روزانه ميانگين ( ADG ) هست كه در واقع نسبت وزن بد ميانگين برسن ( روزها ) در اين فرايند مي باشد . نقايسه اين ارقام تفاوت ها بين رشد دهنده ها را صريح مي كند . به عنوان مثال ، در يك مجتمع كوچك پرندگان، برخي گله ها به ADG 45 گرم مي رسند در حالي كه سايري به 50 گرم در روز دست مي يابند . تفاوت در اين ارقام به اينجا سبب ساز مي شود كه ساخت كننده ي اولين به مرغ هايي به وزن 1770 گرم و دومين ساخت كننده به پرندگاني با وزن متوسط 1950 گرم دست خواهد يافت .
مالامال كردن اين فاصله وزني به چهار روز مقطع بخش اعظم نياز خواهد داشت . تفاوت ها در نرخ رويش مرغ هاي گوشتي سنگين تر هم اصلي هست . به تيتر مثال در يك گله مرغ گوشتي بهADG 50گرم، وزن ميانگين2995 گرم خواهد بود . در حالي كه گله ديگر با ADG 59 گرم به وزن متوسط 3540 گرم دست مي يابد . دراين نرخ ها (رشد ) اولين گله بايد ظرف 70 روز رويش نمايد تا برابر وزن متوسط آخري دومي گله (ظرف 60روز ) شود كه تفاوتي آبادي روزه درسن پرورش را شاهد خواهد بود . هنگامي چنين اتفاقي مي افتد، معمولاً گله ها قابليت و امكان استعمال از روزهاي مازاد براي جبران عقب ماندگي را نخواهند يافت . رويش دهندگاني كه ارتقاء وزن ضعيف تري را تجربه مي كنند بازده كمتري به دست خواهند آورد . براين اساس به عبارتي طور كه اين مثال ها نشان مي دهند، تفاوت هاي به ظواهر كوچك در نرخ رويش مي توانند تاثيرات زيادي بر كل پروسه توليد بگذارند .
تاثيرات
تهويه بررشد FCR : تغييرات امروزه در پرورش مرغ هاي گوشتي، اهميت دگرگوني در محفظه هاي سر بسته را ارتقا داده اند . در واكنش به شرايط بازار، متخصص ها دانش ژنتيك نه تنها نرخ رشد بلكه بازده اجزاي، جنازه را هم ارتقاء داده اند . راندمان گوشت در اين پرندگان- كه اكثر در سينه متمركز شده است- آن ها را به دماهاي بالا حياتي تر مي سازد، به اين ترتيب بيشترين تفاوت رشد طيوران را مي بضاعت به رويش دهنده نسبت داده كه تا چه حد مي تواند دماي محفظه را به خوبي مدريت كند . خطوط ژنتيكي مرغ گوشتي براي نرخ رشد، با تمايل آنها به ميل كردن گزينش مي شود . در صورتيكه دما خيلي بالا باشد، مرغ گوشتي ناچيز يا اين كه اصلاً نمي تواند طعام بخورد . رئيس حالت محفظه رمز بسته تا حد زيادي تابع با صرفه سازي برنامه تهويه مي باشد كه مي تواند با تحليل سوقدهي تهويه توسط رشد دهنده و همت متعاقب پرنده انجام پذيرد . درصورتيكه تهويه در قسمتي از روز مناسب نباشد، رويش پتانسيل براي آن بخش از دست مي رود و هيچوقت نمي تواند مجدد به دست آيد .
به تيتر مثال، يك مرغ گوشتي 38 روزهبه 912 ساعت برهه زماني براي رشد نياز داراست . در حالتي كه نرخ رويش از 1815 گرم هدف، 115 گرم يا اين كه 3/6 درصد انحراف داشته باشد بهاين معناست كه 57 ساعت از مقطع متعارف رويش عقب باقيمانده مي باشد . چنانچه عملكرد تهويه منجربه دماي خنك خيس از حد مناسب شود، مرغ هاي گوشتي به مقدار كافي غذا مي خورند البته بيشتر انرژي، صرف مراقبت دماي ارگانيك بدن خواهد شد تا اينكه مصروف پرورش شود . لذا هزينه ساخت به حافظه FCR بيشتر بالا خواهد رفت . دماي ذيل خيس از حد مناسب چه بسا براي يكسري ساعت، نيازهاي تغذيه را ارتقا داده و سبب به كارايي ضعيف تر مي شود .
تاثير
بر هزينه و درآمد: در نرخ پرورش ناكافي و ارتقاء FCR ناشي از خلل ها مربوط به تهويه تا حد زيادي بر هزينه ايجاد تاثير مي گذارد به نوع اي كه رويش دهنده وكمپاني نتيجه مورد توقع را به دست نمي آورند . تهويه نامناسب چه بسا در يك دوره وقتي كوتاه تاثير خسارت آوري بر تلاش مرغ گوشتي خواهد داشت . ( شكل1 ) خط آبي وزن زمينه انتظار گله هايي هست كه پايين شرايط مطلوب رويش كرده اند . خط قرمزرنگ رنگ وزن مورد توقع گله هايي را نشان مي دهد كه روزانه به برهه زماني دو ساعت در محفظه ميباشند و خط نقطه چين، وزن مسئله توقع گله هايي هست كه ذيل موقعيت خيلي گرم به دوران 4 ساعت در روز رويش كرده اند .
مطابق آمار به دست آمده براي هر مرغ 38 روزه، تفاوت در وزن نورد انتظار در ميان وضعيت مناسب محيطي و هنگامي كه 2 ساعت از 24 ساعت دماي بالا را تحمل مي كنند . 160 گرم و تحمل 4 ساعت دماي بالاتر 320 گرم است . به عنوان نمونه 476 گرم اتلاف پتانسيل وزن در جايي فيس مي دهد كه تهويه بهينه به بازه 2 ساعت از 24 ساعت براي يك تالار 30 هزار قطعه اي حفظ نشده ميباشد .
( شكل2 ) ضرر مرغداري در عدم اجراي باصرفه تهويه را شرح مي دهد . در حالتي كه فرض شود كه يك ميليون پرنده در هر هفته كار آوري شود، با قيمت بيشتر فروشي 56/1 دلار براي هر كيلو در سن روزگي،خسارت 7/9 ميليون دلار و 4/19 ميليون دلار به ترتيب براي 2 از 24 و 4 از 24 ساعت خواهد بود . در گله هايي با سنين بالاتر اين خسارت ها بخش اعظم مي باشد .
( شكل3 ) سن مربوط به زيانهاي اقتصادي ناشي از سعي غيره باصرفه تهويه را در يك تالار نشان مي دهد . با استعمال از اين اطلاعات، با20 هزار پرنده درهرسالن، 5 گله در هرسال، پرداخت 11/0 دلار هزينه پرورش هر كيلو، وزن زنده ي 38 روزه، 750/10 دلار و 500/3 دلار درآمد به ترتيب براي 2 از 24 و 4 از 24 ساعت اتلاف خواهد شد . در گله هاي كهن سال تر، اين زيان با ارتقا عمده نيز مواجه ميباشد .
نتيجه
گيري: تالار هاي مجهز به فناوري هاي نوين و دريچه هاي تهويه ي در اختيار گرفتن شده فشار ايستا، تهويه تونلي و سرد سازي تبخير، به مراتب سعي عمده و سود بهتري را نصب خويش مي سازند . تولي كننده يايد به شكلي مطلوب امكانات تهويه و مراقبت دماي مطلوب را جهت دهي كند در غير اين صورت وزن بدن و FCR مي تواند زخم ببيند كه منجربه ضرر و زيان مالي هنگفت براي رشد دهنده و اتحاديه مي شود . تهويه مناسب و بر طومار هاي هدايت محيط راز بسته، براي به دستكم رساندن تفاوت هاي وزني و بالا بردن فيض براي رشد دهنده و اتحاديه حتمي هست .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/11/3 ساعت: ۱۱ توسط:faakhte :
هم چنانكه مي دانيم هزينه بيشتر توليد در صنعت طيور را دان تشكيل مي دهد و از آنجا كه انرژي موضوع نياز براي ساخت و بقيه اعمال با اهميت نيز از شيوه دان در اختيار طيور قرار مي گيرد , لذا گزينش ميزان مسئله نياز طيور تخم گذار تجاري و هم چنين تهيه فرمول هاي دان با حداقل ارزش و به شرط تامين نياز هاي حتمي و از جمله انرژي , از اهميت به سزايي برخوردار مي باشد .
گروه طيوران صنعت فاخته
تغييرات انرژي دان پديده تغييرات ميزان دان مصرفي روزمره در طيور تخم گذار كه ناشي از تغييرات مرحله انرژي دان رخ مي گيرد امري ميباشد كه از ساليان دور قضيه قبول واقع گرديده ميباشد .در حاليكه هر مرغ تخمگذار ي نژاد لگهورن در دوره ساخت به حدود ۳۲۰ كيلو كالري انرژي در روز نياز دارااست , افزايش ۱۰ درصدي انرژي دان مي تواند سبب ساز تغيير تحول در ميزان دان مصرف شده روزانه به مقدار ۲ تا ۳ درصد گردد و اين تغيير در نژادهاي سنگين خيس مرغ تخمگذار تجارتي كه به حدود ۴۰۰ كيلو كالري در روز انرژي نياز دارند مي تواند به ۵ درصد هم برسد .از طرف ديگر با كاهش سطح انرژي دان , به اندازه مصرف روزانه افزوده مي شود كه اين تغيير تحول در اندازه مصرف در سويه هاي گوناگون مرغ تخمگذار برابر نبوده و مختلف از يكديگر مي باشد .
طيور تخم گذار كه با تغيير مرحله انرژي دان قابليت تغيير در اندازه مصرف دان روزمره را به خواسته تامين انرژي مورد نياز خويش دارند در درجه حرارت هاي دربين ۱۰ تا ۲۹ سلسيوس تغيير تحول چنداني در مقدار مصرف دان خويش نمي دهند , اما با كاهش مرتبه حرارت به كمتر از ۱۰ درجه سلسيوس , ارتقا مقدار دان روزمره به منظور تامين انرژي زمينه نياز , قابل دقت مي باشد .براي جبران نبود انرژي دريافتي در مرغ تخمگذار ناشي از كاهش مصرف دان به دنبال ارتقاء دماي محيط به تبع آن ارتقاء داده اما با افزايش عمده دماي محفظه به تبع آن ارتقاء تعداد و مقطع دهن زدن مرغ , افزايش عمده انرژي دان بي تاثير و قدرتمند به تامين فقدان انرژي ناشي از ناچيز شدن مصرف دان بيشتر وقت خود را صرف دفع گرما از شيوه دهن زدن مي نمايد .
تاثير
تغييرات سطح ها گوناگون انرژي دان در عملكرد تغييرات در مقدار دان مصرفي روزانه طيور تخمگذار ناشي از تغييرو تحول مرحله انرژي دان رخ مي گيرد , تا زمانيكه مرغ بتواند انرژي و بقيه مواد واجب مورد نياز روزانه را در اثر تغيير و تحول ميزان دان اخذ نمايد معمولاً تغييري هم در همت به استثناي وزن تخم مرغ بوجود نخواهد آمد .به عنوان مثال : در سه گله مرغ تخمگذار تجارتي و با مصرف فرمول هاي دان با سطح ها انرژي ۲۵۱۹ , ۲۷۹۸ , ۳۰۷۸ كيلو كالري در كيلوگرم , ساخت در هر سه گله برابر البته در گله اي كه از انرژي با سطح ۳۰۷۸ به كار گيري كرده بود وزن تخم مرغ حدود ۲ گرم اكثر بوده ميباشد .
متوسط اندازه دان روزانه مصرف گرديده توسط هر مرغ در اين سه گله نيز «۶/۱۱۸ گرم با انرژي ۲۵۱۹ » , « ۳/۱۰۹ گرم با انرژي ۲۷۹۸ و ۷/۱۰۷ گرم دان با انرژي ۳۰۷۸ » كيلو گرم كالري بوده است .نتيجه اين آزمايش اهميت اين زمينه را ثابت مي كند كه مرغ داران و جيره نويسان با تغيير تحول انرژي دان و آن هم به هر قيمتي كه گرديده نبايد انتظار ارتقاء توليد و بهبود تلاش را داشته باشند مگر آنكه بخواهند وزن تخم مرغ ساخت گرديده ارتقا يابد , به عبارت ديگر ارتقا مرحله انرژي دان كه ارتقا بها آن را هم به دنبال خواهد داشت مي بايست از حيث اقتصادي توجيه پذير باشد .اعتنا به اين مسئله نيز حتمي هست كه تغييرات انرژي فرمول دان بايستي با تغيير در مقادير ساير مواد لازم مثل پروتئين , اسيدهاي آمينه و چه بسا ويتامين ها و مواد معدني فيس گيرد تا فرمول دان از لحاظ تمام مواد اضطراري متعادل گردد .يك عدد از مورد ها به كار گيري از افزايش سطح انرژي دان وقتي ميباشد كه مرغ دار به علت عدم قابليت فروش تخم مرغ هاي ريز و با وزن قليل , نياز به ارتقا هر چه سريع خيس و عمده وزن تخم مرغ درشت و ريز مي باشد كه ارتقاء مرحله انرژي دان را از حيث اقتصادي توجيه پذير مي كند .
استعمال
از چربي براي تغييرو تحول انرژي دان براي ارتقاء مرحله انرژي دان علاوه بر به كار گيري از مواد اوليه با انرژي بالا ؛ مثل ذرت , مي توانايي از انواع چربي ها از پاراگراف روغن ذرت , چربي هاي حيواني و غيره استعمال كرد .نتايج آزمايش هاي صورت گرفته در اين باره نشان مي دهد كه عملكرد در گله هايي كه از چربي گياهي و يا حيواني به كارگيري كرده اند با يكديگر اختلاف نداشته و به عبارت ديگر ؛ درصد ايجاد , وزن تخم مرغ , ميزان انرژي مورد نياز براي ساخت يك عدد تخم مرغ و راندمان تبديل غذايي يكسان بوده و فقط اختلاف محسوس , وزن عمده مرغ در گله اي بوده ميباشد كه از چربي گياهي ( روغن ذرت ) استفاده شده مي باشد .
خلاصه
و نتيجه ۱) تغييرات تراز انرژي دان در مرغ تخمگذار سبب تغييرو تحول در اندازه مصرف دان مي شود .
۲) برخورد مرغ تخمگذار به كاهش انرژي دان بيشتر از افزايش آن بوده و مرغ را توانمند مي سازد كه با مصرف دان اكثر بتواند كمبود انرژي ناشي از كاهش انرژي دان را جبران نمايد .
۳) تغيير و تحول انرژي دان از ۲۷۹۸ به ۲۵۱۹ كيلوكالري در كيلو گرم , منجر افزايش مصرف دان به ميزان ۵/۸ درصد خواهد شد .
۴) تغييرات سطح انرژي دان تا وقتيكه مرغ بتواند با تغيير ميزان مصرف دان، انرژي قضيه نياز را دريافت كند تاثير ي در همت ندارد .
۵) در رخ ناكافي بودن دان در دانخوري ، جيره بندي دان و يا افزايش دماي محفظه به بيش از ۳۵ سكو سلسيوس ، مرغ قوي به تأمين انرژ مورد نياز حتي در فيس افزاي سطح انرژي دان نخواهد بود .
۶) افزايش انرژي دان ازطريق افزودن چربي سبب ساز به ارتقاء قليل وزن تخم مرغ گرديده و مي تواند در اوايل ايجاد و در فصول مختلف درصد تخم مرغ هاي ريز را كاهش دهد .
۷) چربي هاي گياهي و حيواني مي توانند به طور يكسان سبب ارتقا وزن تخم مرغ شوند .
۸) افزايش چربي به دان ، ارتقاء قيمت آن و تغيير عملكردي كه از اين شيوه حاصل مي شود بايستي توسط جيره نويس قابل يش بيني باشد تا براساس آن و با توجيه پذيري اقتصادي اين تغييرصورت گيرد .
۹) با توجه به عدم بهبود كارايي ناشي از ارتقا تراز انرژي دان به استثناي ارتقا قليل وزن تخم مرغ و بويژه در اوايل ايجاد ، امروزه در جيره نويسي مرغ تخمگذار تهيه فرمول براساس دستكم قيمت دان و به شرط تامين مواد اضطراري زمينه نياز مي باشد مگر در مواقعي مانند كاهش مصرف روزانه دان به كمتر از يكصد گرم در اين رخ بايستي مرحله انرژي دان نيز مورد توجه قرار گيرد .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/11/2 ساعت: ۱۷ توسط:faakhte :
يك عدد از بخش اعظم ترين مسايل صنعت طيور، انتقال آلودگي هاي باكتريايي از شيوه پوسته تخم مرغ مي باشد . در حالت غيرمناسب و در صورتي كه تخم مرغ به طريق مطلوب ضد عفوني نشود، دست اندركاران بيماريزا به باطن آن نفوذ كرده و منجر تلفات جنيني و كاهش درصد جوجه آوري مي شوند .بايستي توجه داشت تخم مرغ هايي كه بستر گذارده مي شوند به مراتب از آنهايي كه در آشيانه گذاشته مي شوند آلوده ترند .
گروه طيوران صنعت فاخته
همينطور عوامل ديگري مثل باكس و كتف هاي توده آوري تخم مرغ ، وسايل حمل و نقل جوندگان و حشره ها ، كفش ، خرقه و دست كارگران تخم مرغ جمع كن و يا بي دقتي ها در هچري و بازديدكنندگان ، همه به ايجاد آلودگي ياري مي كنند .لذا توصيه مي شود كه تخم مرغ ها فورا آنگاه از جمع آوري ضدعفوني گرديده تا زمان از باكتري ها گرفته گرديده و نتوانند از غشاء پوسته عبور كرده و به داخل تخم مرغ نفوذ نمايند .فرمالدئيد ماده اي است كه از بدو آغاز صنعت طيور به صورت صنعتي مدرن همواره جهت ضدعفوني تخم مرغ و يا ديگر سالن هاي رويش به كارگرفته شده ميباشد .جهت به دست آوردن گاز فرمالدئيد ازفرمالين مايع ( ۴۰-۳۷% فرمالدئيد در محلول) همراه با ماده اي تثبيت كننده جهت پرهيز از منعقد درسرما و ريختن آن بر روي پرمنگنات استعمال مي كنند .آزمايشات فراواني نشان داده اند كه مصرف فرمالدئيد تا ۹۹% باكتري هاي تراز تخم مرغ را كاهش داده ميباشد . فرمالدئيد عليرغم برخي از اثرات خسارت آور، بسيار ارزان و در از بين بردن ويروس و آلودگي هاي گوناگون در ارتفاع عصر انكوباسيون دوچندان موثراست .همچنين مي توان از پودر آن به نام پارافرمالدئيد به كارگيري نمود كه جهت تدخين آن از هيترهاي برقي استفاده مي نمايند كه در مرتبه حرارت خاصي سبب تبخيرگاز مي شوند . منتهي مصرف آنها در اطاق گاز تخم مرغ كمي نقص و دوران فعاليت با آن طولاني ميباشد .
عمليات
پيشين از ضدعفوني مي بايست توجه داشت كه ضد عفوني بر روي تخم مرغ هاي آلوده و كثيف و ذرات چسبيده كود بر روي آن اثر گذار نخواهد بود لذا مي بايست سطح تخم مرغ را به خط مش خشك به وسيله فرچه ي سيمي يا سمباده نرم تميز نمود به طوري كه آسيبي به پوسته وارد نشود . مي توانايي تخم مرغ ها را در محلول گرم مايع ضد عفوني شسته و يا اسپري نمود . پوشيده شدن تراز تخم مرغ و درزگير شدن آن به وسيله ماده اي ضد عفوني از ورود باكتري هاي ثانويه به درون پوسته دوري كرده و لذا مرگ جنيني را كاهش مي دهد تنها ممكن است اختلالاتي در مصرف اكسيژن عبوري از پوسته توليد شود .
شيوه هاي
گوناگون و مقادير اضطراري ضد عفوني در مجموع در طول زمان ي انكوباسيون جهت به دست آوردن غلظت هاي مطلوب گاز فرمالدئيد دو رويكرد وجود دارااست .
۱- طولاني تر كردن ۳۵ ميلي ليتر فرمالين ۴۰% به ۱۰ گرم بلور پرمنگنات پتاسيم به ازاي هرمترمكعب فضاي هچري كه اين برخورد مدام همپا حرارت مي باشد . هيچ گاه پرمنگنات را به مايع طولاني تر نكنيد .
بعضي از منابع علمي مقادير متفاوت تري را سفارش مي نمايند: ۲- از طرز حرارت دادن ۱۰ گرم پودر سپيد پارافرمالدئيد به ازاي هر متر مكعب گوشه و كنار . بهاين مراد از ظروف الكتريكي با كليد تهيه حرارت قلم استعمال مي شود . قبل از تبخير بايستي يه خرده آب به دانه ها بيش تر نمود تا رطوبت لازمه را جهت تاثير اكثر توليد كند .تبخير ۶۰ ميلي ليتر فرمالين به ازاي هرمترمكعب گوشه و كنار در فضاي هچري روشي مطلوب براي جلوگيري از آلودگي ها در ابتداي دوره هچري براي تخم مرغ هست .استفاده مداوم از فرمالين در طول انكوباسيون اگر چه ممكن مي باشد منجر زردي پرها و استقبال بيشترمرغداران شود ولي مشكلها تنفسي ايجاد نموده و درصد جوجه آوري را كاهش دهد .استفاده مداوم از گاز فرمالدئيد درطول انكوباسيون زيان آور هست . هميشه اثر فرمالين به غلظت به كار گرفته بستگي ندارد ، بلكه فاكتورهايي از قبيل تبادل هوا ، رطوبت مو جود در محفظه و سطح ها باطن هچري ها مي تواند ميزان تأثير گاز را تغييرو تحول دهد .
توجه
هاي حتمي دركاربرد فرمالين استفاده از فرمالدئيد در اواخر عصر انكوباسيون ممكن ميباشد باعث صدمات تنفسي به جوجه ها شود ، به خصوص مواردي كه غلظت هاي بالاتري تجويز گرديده باشد .از پيامدهاي مصرف بي راه و روش فرمالين ، تأثير آن بر روي دستگاه تنفسي مخصوصا" تبارك شدن سلول هاي Goblett بر اثر تحريكات فرمالدئيد در جوجه هاست . سود آن ساخت و تجمع موكوس در ناي هست . همچنين اين گازها در موكوس آبكي ناي حل شده و PH به سمت اسيدي ميل نموده و اين زمينه منجر وقفه در عمل مژكها و كاهش توان در تميز سازي ذرات تنفسي و عوامل بيماريزا در دستگاه تنفسي مي گردد كه در مجموع سعي و تندرست پرنده را در روند آنگاه به مخاطره مي اندازد .جهت فايده وري عمده درب هاي محل ورود و همگي منافذ در موقع ضد عفوني بايستي بسته باشند . خروجي هواكش ها و بخاري ها نيز بايد با نايلون پوشيده شوند .
نكات
ايمني در مصرف فرمالدئيد براي انسان گاز فرمالدئيد مضاعف سمي ميباشد و لذا در موقع مصرف آن بايد نكات ايمني مختص لحاظ گردد:از تنفس گاز فرمالدئيد بايستي شديدا" خودداري شود . در فاصله دو ضد عفوني ، دراطاق تخم مرغ قبلا" بايستي از روش هواكش هاي قوي مبادرت به بيرون كردن گازها نموده و بعد وارد اطاق ها و يا اين كه تالار ها شد .درصورت تنفس شديد ، آسيب ديده را به هواي آزاد منتقل و حتما" از يك دستگاه تنفس تصنعي و مصنوعي اكسيژن استفاده بگيريد .هرگز فرمالدئيد را با ضدعفوني كننده هاي كلره به عمل نبريد زيرا فعل و انفعال اين دو مخلوط ساخت گازهاي سمي سرطان زا وبسيار خطرناك براي آدم مي كند .در مواردي كه به كار گيري از گاز فرمالدئيد ممنوع مي باشد و يا در شرايطي كه توصيه هاي ايمني را نمي توانايي انجام داد، از رويكرد هاي ديگر ضد عفوني از جمله غوطه ور نمودن تخم مرغ ها در محلول آنتي بيوتيك مي بضاعت و توان به كار گيري نمود كه روشي اثر گذار براي كنترل مايكوپلاسما گالي سپتيكوم و بقيه بيماري ها در گله جوجه هاي گوشتي مي باشد .همينطور قرار دادن تخم مرغ ها در معرض نور و روشنايي ماوراء بنفش در محدوده ي طيف ۲۸۰-۱۰۰ نانومتر مي تواند در مقابل عوامل پاتوژن از گزاره اشرشياكولي و سالمونلا مضاعف اثرگذار باشد .اخيرا" جهت ضدعفوني تالار هاي پرورش و تخم مرغهاي هچري از فرمالكس به كارگيري مي شود كه نتايج آن كاملا" رضايت بخش بوده مي باشد .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/11/1 ساعت: ۰۹ توسط:faakhte :
از روش طعام طيور پيشگيري از عفونت كلي باسيلوز از رويه غذا باكتري اشرشيا كلي ( Escherichia) هنگامي بيماري زا مي شود كه pH لوله گوارش از ۵ بالاتر رود . با به كارگيري از تركيبات خاص در جيره غذايي، خوراندن لاكتوباسيل ها يا اين كه بعضا از اسيد هاي پوشش دار مي توان اسيديته دستگاه گوارش را نگهداري كرد .
گروه طيوران صنعت فاخته
مثل تمام حيوانها خونگرم كه در محيط ارگانيك مراقبت مي شوند، در بازه كوتاهي پس از خروج از تخم، جمعيت ميكروبي در لوله گوارش جوجه ها ساخت خواهد شد . گونه هاي متعدد باكتريايي كه در لوله گوارش صاحب خانه كلونيزه مي شوند به تغييرات مهم مي باشند . لوله گوارش در جوجه هايي كه نو از تخم بيرون گرديده اند . تا حدودي عاري از اجرام مي باشد و داراي pH تقريبا بالا و باكتري هاي غير بيمارزايي مانند لاكتوباسيلوس ها هست كه كاهش pH را در حدود ۴ تا ۵ ممكن مي سازد . باكتري هاي بيماريزاي روده اي ( Enteropathogenic) مثل اشريشيا كلي در pH فراتر از ۶ تا ۷ ، فعاليت مطلوبي را لز خود نشان مي دهند . در صورتي كه در جيره غذايي پرنده كربنات سديم وجود داشته باشد، مدت انكوباسيون اسريشيا كلي تعرضآميز از ۷۲ ساعت ارگانيك به ۵ تا ۱۲ ساعت كاهش مي يابد . فاكتور ضد ترشح Antiseceretory Factor (ASF) پروتئين تهيه و تنظيم كننده اي هست كه از ترشح مايع به درون روده دوري مي كند . مقدار ۰۱/۰ پيكومول از ASF در جوجه سبب ساز كاهش قابل توجهي در ترشحات ايجاد شده توسط توكسين هاي اشريشيا كلي مي شود . پلاسماي جوجه هايي كه از اسهال مشقت مي برند، دربردارنده مقادير پاره اي از ASF مي باشد . در حالتي كه چه حضور اين ماده ، يك جواب ايمونولوژيك به حساب نمي آيد، با اين حال بوسيله آنتروتوكسين ها در لوله گوارش به شدت تحريك مي شود و به لحاظ مي برسد كه نقش مهمي در دفاع در مقابل ترشح مايعات در حالات مرضي داشته باشد .
فاكتور ضد ترشحي (ASF) در سيستم اعصاب مركزي تولفيد مي شود و عمدتاً در غده هيپوفيز تجمع مي يابد و از طرز خون و صفرا به دستگاه گوارش انتقال داده مي شود .
●حساس
بودن فاكتور ضد ترشحي به غذا مقادير ASF در پلاسماي خون به تناسب تغيير در اجزاي طبيعي جيره ارتقا مي يابد . مدل خاصي از فاكتور ضد ترشحي كه ليسيتين القاء گرديده بوسيله طعام ( Feed Induced Lecithin = FIL ) خوانده مي شود، آلرژي ويژه اي دارااست . اين گونه ASF دارنده همان خاصيت ضد ترشحي، مثل ASF توليد گرديده توسط توكسين مي باشد، ولي ساختمان شيميايي آن تا اندازه اي متعدد ميباشد .
توليد آن در سيستم اعصاب و روان مركزي مستقيماً به قند و امينواسيدهاي جيره وابسته ميباشد . در تجربيات متفاوت اثبات گرديده ميباشد كه مي بضاعت و توان ميزان پروتئين خام جيره با اساس غلات را با افزودن سومين اسيدهاي آمينه محدود كننده ( limiting amino acid) نظير تره اونين، كاهش بخشيد . در پرندگان در حضور مقادير بالاي فاكتور ضد ترشحي كاهش مشخصي در پيدايش اسهال مشاهده شده مي باشد . احتمالاً اندازه ايجاد هم به علت بهبود وضعيت سالمي افزايش مي يابد . شيوع اسهال را مي بضاعت و توان به طور مشخصي با كاستن پروتئين خام جيره و به امداد خاصيت ضد ترشحي جيره كاهش داد . در اكنون حاضر به سود گيري از مقادير بيشتر پروتئين هاي گياهي در جيره هاي طيور رغبت بيشتري وجود دارااست . اين امر مي تواند رشد يك سويه را به سيستم گوارشي زور نمايد . جوجه ها بايستي به خوردن جيره اي كاملاً متفاوت از نظر ساختار، طعم و تركيب غذايي عادت داده شوند . سازگاري بايستي با در لحاظ به دست آوردن ترشح آنزيم تنظيم كننده pH، ميزان عبور مواد هضم شده و مكانيسم هاي جذبي ساخت شود .
تغذيه با مقادير قليل وم تناوب بيشتر، در نگهداري اسيديته لوله گوارش امداد مي نمايد و به اين ترتيب pH در حد مطلوب حفظ مي شود . اطمينان از اين امر، نه تنها از نحوه سلول هاي پوشانننده معده كه اسيد هيدروكلريك ترشح مي كنند، بلكه با حضور باكتري هاي موجود در لوله گوارش، تأمين مي شود . اين باكتري ها به طور ارگانيك در معده يافت مي شوند و حضور آنها به فراهم كردن اسيديته معده و مساعدت در نگهداري pH مطلوب جهت كار آنزيمي و دوري از پرورش باكتري هاي بيماريزا امداد مي كند . در ۴ pH= ، اين باكتري ها به سرعت رويش كرده، كاملاً فعال ميباشند . در حالتي كه pH به مقدار خيلي بسيار ارتقا يابد ( بالاتر از ۵ )، باكتري اشريشيا كلي تكثير يافته، با باكتري هاي مفيدي كه تعداشان كاهش مي يابد، رقابت مي نمايد . تغيير و تحول در تركيبات غذايي تشكيل دهنده جيره بايد به آرامي انجام شود تا به پرنده فرصت سازگاري يافتن داده شود . تغييرو تحول ناگهاني در ادغام جيره ممكن ميباشد به تغيير و تحول pH منجر شود . نوع هاي لاكتوباسيلوس از باكتري هايي هستند كه كاركشته به ساخت مقادير زيادي اسيد لاكتيك مي باشند . اثر ممانعتي لاكتوباسيلوس روي باكتريهاي ديگر، به توليد پراكسيدهيدروژن بوسيله آنها نسبت داده شده هست . باكتري هاي اسيد لاكتيك از شيوه خاصيت چسبندگي خويش روي ديواره، خنثي سازي سموم، كار باكتري كشي، خودداري از سنتز آمين و ارتقاء قدرت ايمني، بازدارنده از كلونيزه شدن كلي فرم ها مي شوند . لاكتوباسيلوس اسيدوفيلوس ( Lactobacillus acidophilus ) همينطور توانمند به توليد آنتي بيوتيك اسيدولين ( acidolin ) هست كه بازدارنده رشد ارگانيسم هاي بيماريزاي روده اي مي شود . موقعيت ارگانيك براي رويش باكتري هاي مولد اسيد لاكتيك مناسب است . موقعيت نامطلوب ( استرس ) اين اثر را از دربين مي پيروزي و پرورش اشريشيا كلي را تشويق مي نمايد . تغذيه مخمر، تعداد باكتري هاي مصرف كننده اسيد لاكتيك را تحريك كرده، pH دستگاه گوارش را تحت مي آورد . در اين شرايط ارتقا ساخت پروتئين باكتريايي وجود دارد . اسيدي كردن معده، نظريه نسبتاً جديدي ميباشد . خط مش هاي متعددي براي اسيدي كردن معده سفارش شده و مورد تحليل قرار گرفته ميباشد . افزودن اسيدهاي معدني و آلي معمولي و مخلوطي از چند اسيد كه باعث اسيدي شدن در محل هاي مختلف دستگاه گوارش مي شوند، از گزاره اين منش ها ميباشد . غذاهاي پلت گرديده pH دستگاه گوارش را زير مي آورند حال آنكه غذاهاي آردي آن را بالا مي مارك . همچنين مشاهده گرديده هست كه تغذيه با ذرت، PH دستگاه گوارش را زير مي آورد . با مشاهده اسهال در پرنده ها حتمي ميباشد جهت اصلاح دهيدراتاسيون، معالجه حمايتي با تجويز مايعات و الكتروليت، صورت گيرد .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/10/30 ساعت: ۰۹ توسط:faakhte :
بيماري هاي مشترك، بيماري هايي ميباشند كه قابل انتقال في مابين آدم و حيوان ها هستند . نوباوه هاي برنا و بزرگسالان پير و اشخاصي كه دچار فقر ايمني هستند، بخش اعظم در معرض اين دسته بيماري ها مي باشند . كساني كه فقر ايمني دارا هستند مانند افرادي كه به بيماري هاي سركوبگر ايمني در گير مي باشند (ايدز) و يا اشخاصي كه از دارو هايي كه منجر توليد فقر ايمني مي شود (كورتون ها)، بيماري سرطان و يا اين كه افرادي كه جنين سقط كرده اند، مي باشد .
گروه طيوران صنعت فاخته
هر چند ليست تعداد بيماري هايي كه مشترك مي باشد مضاعف مي باشد اما به چند تا از آنهايي كه اهمييت بيشتري دارا هستند اكتفا مي كنيم: كلاميديوز Chlamydiosis، سالمونلا Salmonellosis، كمپيلو باكتر Campylobacteriosis، نيوكاسل New castles، آلوئوليت آلرژيك Allergic Alveolitis ، مايكوباكتريوم Mycobacteriosis (Avian Tuberculosis) ، آنفولانزا Influenza، ژيارديا Giardia و كريپتوسپوريديوز Cryptosporidiosis .
كلاميديوز:
برهان اين بيماري كلاميديا پسيتا است و يك باكتري داخل سلولي مي باشد . اين بيماري در خانواده طوطيان و انسانها سيتاكوزيس ناميده مي شود . اين بيماري در طوطي سانان تب پاروت هم ناميده مي شود .
اين بيماري علاوه بر انسانها و پرندگان، در گاوها، گوسفندان و خوك ها هم مشاهده مي شود . اكثر بشر هاي كه به اين بيماري دچار مي شوند، طوطي و يا كبوتر ويا بوقلمون در خانه نگه داري مي كنند . اين بيماري همچنين از انساني به آدم ديگر نيز منتقل مي شود .
وسيع ترين دسته اي كه بضاعت ساخت بيماري را داراهستند از انسان و پرنده ها ايجاد شده ميباشد . مدل هاي كه در موجوادات ديگر يافت شده مي باشد اكثر اوقات موجب بيماري نمي شوند .
عفونت از شيوه مدفوع، ادرار، بزاق، ترشحات چشم و بيني و گرد و غبار مالامال ها منتقل مي شود . اين عفونت از طرز تنفس و يا اين كه ميل كردن دگر پرنده ها و يا بشر منتقل مي شود . از طرز تخم هم ثابت گرديده مي باشد كه در مرغابي ها و غاز ها و بوقلمون ها منتقل مي شود . دوره كومون اين بيماري در طيوران دربين چندين ماه تا چند سال متغير مي باشد .
در پرنده ها اين بيماري با التهاب ديده ها و مشقت در تنفس و ادرار سبز همپا است . البته اين بيماري هميشه در پرنده ها يار نشاني هاي خاصي نيست، اين مدل پرنده ها ناقل اين بيماري ميباشند . هرگونه استرس وارد گرديده به پرنده ها از قبيل استرس حمل و نقل، تغذيه ضعيف، بيماري هاي ديگر، ضعيف بودن كارايي تهويه ها ويا تخم گذاري موجب بيدار شدن اين باكتري وايجاد بيماري هم پا است .
معمولا انسان ها در اثر ذرات عفوني آويزان در هوا مبتلا التهاب مي شوند . زمان كومون اين بيماري در آدم در بين 5 تا 14 روز ميباشد . علائم عمومي اين بيماري در بشر تب آنفولانزايي، اسهال، لرزش، كونژكتيويت و زخم شدن گلو مي باشد .
آزمايش هاي تشخيصي متعددي وجود دارد اما بهترين تست براي رديابي اين بيماري P .C .R است و آلرژي متعددي دارااست .
داروهاي مطلوب اين بيماري تتراسايكلين و داكسي سايكلين است . در بشر به دوران 3 هفته و در پرنده ها 45 روز تحت معالجه قرار مي گيرند .
سالمونلا:
سالونلا يك باكتري گرم منفي است كه در آدم و پرنده ها و ساير حيوان ها ساخت بيماري مي نمايد . اين باكتري مي تواند در خاك و آب بازه زماني هاي متعددي زنده بماند .
تعداد متعددي از سروتايپ هاي سالمونلا كه بضاعت بيماري زايي دارند، شناخته شده ميباشد . كليه سروتايپ ها قادرند در خوراك ايجاد سم كرده و غذا را مسموم كنند . وجود خويش سالمونلا و سم ساخت شده آنها، هر دو مي تواند ايجاد بيماري نمايد .
بيماري سالمونلا در پرنده ها مي تواند از طرق، خوردن طعام هاي آلوده و كثيف ، آب و تخم مرغ هاي دربردارنده سالمونلا و يا اين كه از روش پوسته تخم مرغ روي دهد . اين باكتري ممكن هست در مرغ ها و يا اين كه كبوتر ها باشد اما آنها در ظار سلامت هستند . عفونت در پرنده ها همراه با سستي، از دست دادن اشتها، نخوردن آب و توسعه و گسترش آرتريت همپا مي باشد . در طوطي ها ممكن است كه اسهال خوني ، افسردگي شديد ، ارتقا سلول هاي سپيد خون و آخر و عاقبت مرگ را در پي داشته باشد .
اكثر زمان ها انسان هايي كه به اين بيماري مبتلا مي شوند به دليل آلودگي خوراك به اين باكتري و مخصوصا طعام هايي كه از پرندگان خانگي و توليدات آن ها تهيه و تنظيم گرديده است، مي باشد . براي مردم زمان كومون اين بيماري 6 تا 72 ساعت هست . استفراغ، اسهال خوني، تب و كم آبي رنگ بدن از عوارض اين بيماري مي باشد . برگشت تندستي در اين بيماري 2 تا 4 روز ميباشد . سالمونلا از روش آدم به آدم هم مي تواند منتقل شود . انسانهاي آلوده و كثيف به سالمونلا هم مي توانند سبب ساز بيماري در پرنگان شوند .
تشخيص اين بيماري در پرنده زنده خلل هست زيرا كه پرنده ها به صورت متناوب در گير مي شوند . آزمايشهاي كشت ميكروبي از كلواك و مدفوع در تشخص بيماري بسيار كمك كننده ميباشد .
درمان پرنده ها آلوده به اين بيماري توسط آنتي بيوتيك هاي حاذق كه در آزمايشهاي كشت ميكروبي حساسيت آنان تعيين گرديده ميباشد براي 3 تا 5 هفته چهره مي گيرد . پرنده هايي كه عالي مي شوند ممكن مي باشد ناقل و حمل كننده سالمونلا شوند .
آنتي بيوتيك ها معمولا در انسانها مصرف نمي شوند مگر در مواردي كه تب و سپتي سمي وجود داراست .
آلوئوليت
آلرژيك: اين بيماري اسم هاي متعددي داراست از جمله، پنوموني افزايش حساسيت، پنوموكونيوزيس و بيماري ريوي در كبوتران . اين بيماري در انسانهاي كه نسبت به مالامال و يا غبار لبريز يا اين كه كساني كه با كبوتران سرو كار دارند چشم مي شود . نماد هاي اين بيماري ممكن است در دو سال خود را نشان دهند البته اكثر اوقات تا 10 الي 20 سال اين نشان ها بارز ميباشند .
اين بيماري به سه شكل حاد، ذيل حاد و مزمن ديده مي شود . فرم حاد، در اثر استنشاق پر و يا اين كه غبار مالامال ويا در معرض مدفوع پرنده ها در زمان 4 ساعت قرار داشتن، بهوجود مي آيد . علامت هاي فرم حاد، عطسه، رنج در تنفس، حس سوز و سرما و تب مي باشد . در صورتيكه شخص از آن موقعيت زود خارج بيايد، معالجه خاصي نمي خواهد و نماد هاي بيماري از في مابين خواهد رفت . در فرم زير حاد شخص طي دوران برهه زماني بيشتري در معرض موارد آلرژيك قرار داراست . سرفه هاي كم آب و سختي تنفس رو به ارتقا خواهد گذاشت . در اين فرم هم درصورتي كه شخص از مورد ها آلرژيك به دور شود خويش به خويش بهبود پيدا خواهد كرد و علامتها نيز از بين خواهد رفت . در شراي شخصي به فيس مداوم با موردها آلرژيك زا راز و عمل داشته باشد به فرم مزمن در گير خواهد شد . اين فرم ديگر قابل بازگشت نميباشد و علامتها آن هم سختي در تنفس به فيس آشكارا پيش رونده ، عطسه خشك و كاهش وزن مي باشد .
آلوئوليت آلرژيك ظرفيت ششها را كاهش مي دهد و باعث زخم به آلوئول هاي ريه مي شود .
هر چندين اين بيماري در اشخاصي كه به صورت ژنتيكي مستعد اين بيماري ميباشند صورت ميدهد، البته مي توان اقداماتي را براي كاهش در معرض قرار گيري در برابر موارد آلرژيك زا انجام بخشيد . اين مورد ها مشتمل بر پاك كردن قفسها به صورت روزانه، شستوشوي مكرر طيوران پرهيز از ازدحام آنها، تهويه هواي مناسب و استعمال از سيستم هاي تمييز كننده هوا .
كمپيلو
باكتريوزيس: اين بيماري در اثر باكتري كمپيلو باكتر ژژوني چهره مي دهد . اين باكتري، گرم منفي و داراي اسپور غير متحرك هست . اين باكتري انسانها و مدل هاي مختلفي از حيوانها را پايين تاثير قرار مي دهد بويژه طوطي سانان ( طوطي) و گنجشك سانان( فنچ و قناري) . اين باكتري در روده كوچك( ژژنوم و ايلئوم) و كولون ( روده بزرگ) معاش مي كند و به چهره فلور ارگانيك بسياري از پرندگان بشمار مي رود . نگه داري پرنده ها وحشي به چهره آزاد سبب ساز توسعه بيماري و انتقال بيماري به فيس دهاني- مدفوعي مي شود . علائم كلينيكي اين بيماري هپاتيت، بي حالي و رخوت، از دست دادن اشتها، كاهش وزن و اسهال زرد رنگ ميباشد . مرگ و مير نيز ممكن مي باشد چشم شود .
اين بيماري ممكن است در اثر خوردن پرندگان بيمار و يا اين كه فراورده هاي آنان به انسان منتقل شود . علامت ها آن دل درد، تب، اسهال و سر درد در 2 تا 5 روز ادامه خواهد داشت . زنهاي آبستن، اشخاص ضعيف و افرادي كه ايمن ضعيفي دارا هستند بيتر در معرض خطر ميباشند . اشخاصي كه با مرغ و پرندگان خانگي راز و فعاليت دارند در وحله اوليه خطر مي باشند . تست هاي خوني و قطع سازي ارگانيسم ازمدفوع و كشت آن براي تجويز دارو به كارگيري مي شود . بهبودي با درمان با آنتي بيوتيك ها و استراحت ،7 تا 10 روز انجام مي شود .
نيوكاسل:
برهان بيماري نيوكاسل، پاراميكسو ويروس ميباشد كه پرنده ها و انسانها را مريض مي كند . اين بيماري عمده در بين پرندگان وحشي عموميت داراست . ويروس اين بيماري از طرق دهاني، تنفسي و از روش مدفوع منتقل مي شود . نشانه ها اين بيماري، نماد هاي تنفسي، اسهال و علامتها عصبي از قبيل فلجي، رمز نافرم( كله بادي)، حركات چرخشي به دور خود و هجوم بيماري به چهره يكدفعه مي باشد . بعض از پرنده ها زنده خواهند واند ولي يكسري از آنها خواهند مرد .
كساني كه در خطر هستند معمولا افرادي ميباشند كه با طيوران و يا محصول ها آنها سر و كار دارند . زمان كومون اين بيماري فقق يكي دو روز ميباشد . كونژكتيويت و تب و لرز و بي حالي از علاءم اين بيماري در انسان هست . بازگشت تندستي حدود 3 هفته ارتفاع خواهد كشيد .
تشخيص قطعي اين بيماري در آدم و يا پرندگان با انقطاع كردن اين ويروس مي باشد . معالجه خاصي براي اين بيمار وجود ندارد و با معالجه هاي حمايتي مثل نوشيدن آب زياد، استراحت و خوراك هاي مطلوب مي بضاعت و توان به بهبودي نسبي رسيد .
سل
مرغي : توسط مايكو باكتريوم ويوم ايجاد مي شود كه قربت زيادي با باكتري سل انساني و گاوي داراست .در پرندگان M .avium سبب بيماري ناتوان كننده مزمني با ندول هاي سلي مي شود . در آدم عفونت M .avium يابه رخ تنفسي در خردسالان ويا بصورت موضعي در بزرگسالان پيدايش مي كند كه كه با تورم گره هاي لنفاوي ناحيه همپا ميباشد . توليد عفونت در كساني كه فقدان ايمني دارا هستند به صورت حادتر ميباشد .
M .avium از شيوه ميل كردن غذا و يا آب توسعه و گسترش مي يابد . گله هاي مرغ مي بايست نابود شود . در حالي كه بيشتر مايكو باكتريوم ها با آنتي بيوتيك ها قابل معالجه هستند، عفونت M .avium استثنا ميباشد .
در شراي پرنده اي در گله شما دچار اين بيماري شد بلافاصله آن را از گله خود قطع نماييد .
سه
دسته علامت گوناگون از اين بيماري گزارش شده ميباشد : 1- نوع كلاسيك آن كه يار با ندول ها و گرانول هايي در همگي ارگانيسم هاست .
2- گونه دوم آن يار با ايجاد آسيب در لوله هاي گوارشي ميباشد . در اين مدل ميزان زيادي از اين باكتري در مدفوع چشم مي شود .
3- اشخيص اين فرم مضاعف ايراد مي باشد زيرا كه اين فرم نماد هاي بارزي براي تسشخيص وجود ندارد . اين فرم اكثر در قناري و فنچ ها صورت مي دهد .
M .avium مضاعف به آنتي بيوتيك ها مقاوم هست . در بشر برداشت گره هاي لنفاوي توسط جراحي اغلب براي درمان عفونت لازم است .
مردمي را كه دچار سل انساني هستند، نبايد هيچ گاه اذن بدهيد آنان به سالن هاي شما وارد شوند .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/10/29 ساعت: ۱۵ توسط:faakhte :
يكي از فرآيند داراي اهميت در تغذيه مرغان تخمگذار در تراز زماني در بين انتقال به قفس تا پيك ساخت مي باشد زمان انتقال در كشورهاي ديگر معمولا يك هفته پيشين از آغاز تخمگذاري يعني حدود 18 هفتگي ميباشد در اين دوران كوتاه مرغ يكسري وظيفه كليدي را بايستي به انجام برساند با محيط تازه عادت كند تخمگذاري را شروع كرده وبا درصدي عالي ادامه دهد و عاقبت رشد بدني خويش را كامل نمايد براين اساس جهت تامين اهداف فوق و به فعل درآمدن ظرفيت ژنتيكي مرغ به برنامه تغذيه اي مناسبي احتياج مي باشد كه سطوح بالاي مواد مغذي مسئله نياز مرغ را تامين كند گاهي زمان ها تامين نيازهاي مرغ زير برنامه هاي تغذيه اي معمول در مرغداريها زياد اختلال مي گردد چون هميشه ارتقاء نياز مرغ به مواد مغذي با ارتقا مصرف غذا هماهنگ نميباشد براين اساس درچنين مواقع بحراني مي بايست خوراكي قويتر ازنظر انرژي و مواد مغذي ديگر مورد مصرف قرار گيرد روشهاي معمولي تنظيم جيره هاي مرغان تخمگذار برمبناي انتخاب نيازهاي فردي مرغان به مواد مغذي متعدد در فرايند متعدد ساخت مي باشد آنگاه بر مبنا متوسط مصرف طعام در گله جيره زمينه نيار را فرموله مي كنند لذا احتياجات هر مرغ با مصرف مقدار ميانگين گله برآورده مي شود.
گروه طيوران صنعت فاخته
اين روش محاسبه درگله هاي پير كه نسبتاً همگي مرغان در هم اكنون ايجاد بوده و مصرف غذاي كم وبيش يكساني دارندايده آل مي باشد ولي در برهه زماني انتقال تا پيك توليد تمامي مرغان از نظر موقعيت فيزيولوژيك يكسان نيستند در چنين گله هايي معمولا دودسته مرغان به طور كامل متمايز وجود دارند: 1- آندسته از مرغهايي كه هنوز به ايجاد نيامده اند و در فيض غذاي كمتري مي خورند .
2- آنهايي كه توليد شان شروع گرديده و غذاي بيشتري مي خورند بعبارت ديگر در چنين گله هايي ميانگين مصرف غذا معناي صحيحي نداشته و صرفا عددي است فرضي كه حد اواسط دربين اين دو گروه مي باشد .
درحال حاضر اين سوال پيش مي آيد كه آيا در چنين تراز اي گزينش نيازها و مقدار طعام مصرفي مرغان برمبناي گله رويه صحيحي هست ؟ احتمال دارد خير و خوبي در حقيقت دراين تراز انجام چنين روشي دوچندان منحرف كننده هم مي باشد براي نمونه درصورتيكه بخواهيم ميزان كلسيم جيره يك گله نو منتقل شده به قفس را برمبناي ميزان نياز كلسيم مرغان تخمگذار فرموله نماييم ولي اندازه مصرف غذاي گله هنوز در توان پاييني باشد اندازه كلسيم مرغان بطور تئوري 5% حساب و كتاب مي شود . در راستي مقدار كلسيم حساب و كتاب گرديده مضاعف فراتر از حد زمينه نياز هر دو تيم بوده و موجب آسيب رساندن به مرغان و كاهش خوش خوراكي طعام مي شود مرغان به تخم نيامده در اين راه و روش تاثير نامناسب حساب و كتاب ميزان غذاي مصرفي برمبناي ميانگين مصرف غذاي روزانه گله نشان داده مي شود درچنين مواقعي جهت جلوگيري از تغييرات شديد فرمول غذايي كه در فيض حساب و كتاب ميانگين مصرف غذا ممكن مي باشد اتفاق بيافتد خوب تر ميباشد نسبت برآورد مصرف غذايي مرغاني كه در درحال حاضر ايجاد مي باشند مبادرت نمود .
اين جيره بر مبنا رتبه حرارت محيطي ميان 32-18 مرتبه سانتي گراد تنظيم شده ميباشد چنانچه رتبه حرارت محفظه از 32 رتبه بالاتر رود بايد نسبت به تغييرات جيره جهت خنثي كردن اثرات كاهش مصرف غذا مبادرت نمود درچنين مواقعي بايد كليه اقلام جيره را به جز انرژي به ميزان 12-10% بالا برد در شراي مرتبه حرارت محيط كمتر از 18 جايگاه سانتي گراد بشود در اين حالت هم بايستي كليه مواد مغذي جيره را به جز انرژي به ميزان 12-10% كاهش اعطا كرد بنابراين پيشنهاد مي شود كه از اين جيره براي تمامي گله هاي تخمگذار در مدت في مابين انتقال به قفس تا پيك ساخت به كار گيري نمود تا زماني كه قابليت و امكان به كار گيري ازميانگين مصرف خوراك مقدور گردد آن گاه از تراز پيك ساخت يعني زماني كه سطح مصرف طعام ثبت شده و همه مرغان در درحال حاضر توليد مي باشند ميتوان با به كارگيري از ميزان مصرف طعام و همينطور نيازهاي غذايي مرغان در هر تراز خاص از ايجاد نسبت به فرموله كردن جيره مطلوب اقدام نمود .
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/10/26 ساعت: ۰۹ توسط:faakhte :
به جنين جوجه ها در فرآيند اوليه تكامل سبب ساز ارتقاء جمعيت جوجه هاي گوشتي نر در طي تست انجام شده در خاورميانه گرديده مي باشد .
از آنجايي كه جوجه هاي گوشتي نر نسبت به جوجه هاي گوشتي ماده سرعت بالا تر رشد مي كنند و ضريب تبديل پائين تري داراهستند ، تعجب آور نمي باشد كه كوشش هايي جهت افزيش جمعيت جوجه هاي نر هچ شده رخ گيرد . محققين اثرات نسبي عصاره سير و يكسري محرك گياهي ديگر را در تغيير تحول جنسيت جوجه ها مسئله مقايسه قرار دادند . محرك هاي گياهي در هفته هاي ابتدايي منجر پرورش غدد بيضوي در جوجه هاي گوشتي فرآورده ماده گرديده اند .
گروه طيوران صنعت فاخته
تخم مرغها بوسيله يكي از تركيبات محرك كننده ( و هم آب مقطر به تيتر تيم شاهد ) در سن 5 روزگي تلقيح شدند و هنگام جوجه آوري ، جوجه هاي حاصله گزينش جنسيت شدند و تا سن 8 هفتگي پرورش داده شدند . نسبت فرآورده نر به ماده در تيم در اختيار گرفتن 1/1 به 1 بود كه به طور مشخص كمتر از ساير تيم اي آزمايشي بود . عصاره سير سبب ايجاد نسبت 6/2 به 1 گرديد كه در هنگام به كارگيري از محرك هاي گياهي ديگر اين نسبت تا 5 به 1 ارتقا يافت .
در اين گروهها هيچگونه تغييري در اندام يا اين كه همت جوجه هاي گوشتي تا سن 8 هفتگي مشاهده نشد
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/10/25 ساعت: ۱۱ توسط:faakhte :
با اين كه فصل تابستان گرم براي گردش و تفريح دلپذير است البته براي صنعت رويش بوقلمون غير مطلوب مي باشد در اين حالت اندازه رشد و ايجاد تخم عمدتا به ياد ارتقا كرچي كاهش مي يابد . كه يك اثر كاهشي نامتناسب در توليد گوشت سينه بوقلمون داراست .
مي بايست از خويش پرسيد كه چه چيز مي تواند اين اثرات زيان آور را كاهش دهد؟ براي حل اين مشكل معمولا عاقلانه به نظر مي رسد كه به علت اساسي اين مسئله برگرديم . اولين مورد در قضيه رويش بوقلمون اين مي باشد كه آن ها بتوانند زنده بمانند و اين بدان مفهوم ميباشد كه سكو حرارت تن آنان مي بايست در وضعيت متغير محيطي اثبات بماند . سكو حرارت نرمال بدن بوقلمونها 41 تا 41/2 مرتبه سانتي گراد مي باشد . هضم غذا, فرايند رشد و عمل در بوقلمون ايجاد حرارت مي كند كه دفع اين حرارت بايد از طريق تشعشع حرارتي و انتقال فيس گيرد و وقتي ضروري باشد بوقلمون مي تواند با له له زدن (نفس نفس زدن) اندازه اتلاف حرارتي را به طريقه خنك شدن تبخيري افزايش دهد .
گروه طيوران صنعت فاخته
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/10/24 ساعت: ۱۰ توسط:faakhte :
مقدمه مرغها در ساختمانهايي با محيطي در اختيار گرفتن گرديده رويش مي يابندتا در اين محفظه رويش و توليدشان را زياد نمايند .يك سيستم تهويه نقش مهمي را در كنترل اين محفظه بازي ميكند .ادراك و فهميدن بكار گيري اصول سيستم تهويه كمك ميكند كه بتوانيد سيستم تهويه خويش را بهتر و كارامدت واقتصاديتر رئيس كنيد .ساخت افزايش يافته و هزينه كاهش يافته معمولا سود اوري را زياد ميكنند .
انگيزه اين مقاله اينست كه برخي از مفاهيم سيستم تهويه وفاكتورهاي اساسي كه بر ميزان جابجايي هواي زمينه نياز در كنترل حرارت – رطوبت – و غلظت گازهادر درون سالن بوقلمون را ابلاغ كند .
گروه طيوران صنعت فاخته
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/10/23 ساعت: ۰۹ توسط:faakhte :
جوجه هم پا با كيسه زرده بزرگي كه حدود 20 درصد ازكل وزن بدن را تشكيل مي دهد سر از تخم در مي آورد كيسه زرده حاوي ميزان زيادي چربي و پروتئين بوده اين مواد مغذي ، 50 درصد انرژي و 43 درصد پروتئين مورد نياز جوجه را در يكسري روزاول معاش تامين مي نمايند مواد غذايي كيسه زرده به سرعت كاهش يافته اكثر وقت ها تا روز سوم تماما جذب مي شود هشتاد درصد چربي زرده در نقطه پايان اول روز خروج جوجه مصرف مي شود ميزان تري گليسريد جانور در زرده درهنگام خروج از تخم كمتر از يك گرم بوده و اگر تري گليسريد به عنوان منشا انرژي اوليه فرض شود بدين ترتيب يك گرم تري گليسريد با شرط راندمان 95 درصد تنها توانا به تامين 8 تا 9 كيلوكالري انرژي متابوليسمي مي باشد اما اندازه نياز جوجه به انرژي خيلي بخش اعظم از اين حد بوده تري گليسريد موجود در زرده به تيتر صرفا مبداء انرژي سپس از خروج جوجه از تخم كفايت نمي كند لذا دسترسي به غذا پس از خروج جوجه از تخم ضروري و اضطراري مي باشد .
گروه طيوران صنعت فاخته
برچسب:
بازدید: <~PostViwe~>
+ نوشته شده: 1397/10/22 ساعت: ۱۰ توسط:faakhte :